دورنمای گردشگری روستایی در اصفهان

گردشگری روستایی مربوط به حومه شهرها و روستاهاست. روستا هم به جامعه­ای می­گویند که جمعیتی کمتر از 10 هزار نفر داشته باشد.

اصفهان امروز، زاهد شفیعی: گردشگری روستایی مربوط به حومه شهرها و روستاهاست. روستا هم به جامعه­ای می­گویند که جمعیتی کمتر از 10 هزار نفر داشته باشد. بر اساس سرشماری سال 85 در استان اصفهان حدود دوهزار و در کل کشور حدود 60 هزار روستا داریم. برخی روستاها را به دلیل سختی‏های خدمت‏رسانی و توزیع امکانات به آن‏ها، تهدید می‏دانند، ولی به دلیل ویژگی‏های ممتاز جغرافیایی، اقلیمی، تاریخی، خاک و میراث ملموس و ناملموس، روستاها یک فرصت گردشگری هستند. در ایران جمعیت شهری در حال رشد است و در سال 65 برای اولین بار جمعیت شهری بیشتر از روستایی شد. امروزه به دلیل صنعتی شدن شهرها و توزیع ناعادلانه خدمات در روستاها، جذابیت روستاها کم شده و گردشگری روستایی می‏تواند راه نجات روستاهای فعلی باشد. برای مثال در اروپا نوعی مهاجرت معکوس از شهر به روستا در سال­های اخیر رخ‌داده و مردم به زادگاه اصلی­شان رجوع می­کنند. در ایران تعداد زیادی از روستاها دارد خالی از سکنه می‏شود یا کارکرد اصلی خود یعنی تولید را از دست می‏دهد و درنتیجه ارزش‏های اقتصادی آن پایین می‏آید که این موجب از بین رفتن خرده‏فرهنگ‏های روستایی ازیک‌طرف و ایجاد مشکل در شهرها از طرف دیگر می‏شود. استان اصفهان 27 روستای هدف گردشگری دارد که پتانسیل چهارفصل سال را ازلحاظ اقلیمی دارند و برای مثال هم روستای کویری و هم کوهستانی می‏توان در میانشان یافت. این روستاها جاذبه‏های تاریخی هم دارند و درنتیجه پتانسیل بالقوه برای صنعت گردشگری دارند. صنعت، تبدیل مواد خام به مواد ارزش‌افزوده است. ما مواد خام جاذبه­ها را داریم و اگر بتوانیم از آن­ها استفاده کنیم، صنعت گردشگری ایجاد می­شود، وگرنه در حد یک پتانسیل باقی می­مانند.

استان اصفهان یکی از 20 منطقه گردشگری عشایر کشور را هم دارد. علی‏آباد، قورتان، کلهرود، سین، جاجا، مشهد اردهال، مشهد کاوه آهنگر، پوده، دنگزلو، خفت، اسفرجان، نشلج، دره، هاردنگ، مهرجان، گرمه، عروسان، دم‏آب، هسلینجه، یارند، هنجن، طره، کمجان، برز، طرق، نیسیان و ابیانه روستاهای گردشگری استان هستند.

آموزش و آگاهی­سازی نقش مهمی در این میان دارد. گردشگری در ذات خود صنعتی پایدار است. گردشگر باید به ارزش‏های محلی روستای گردشگری احترام بگذارد و نباید چیزی به اهالی تحمیل کند.

برای مثال دهکده گردشگری چادگان، مبتنی بر نادیده گرفتن فرهنگ محلی چادگان است و این دهکده آلودگی‏های صوتی، آبی و زیست‏محیطی و تضادهای فرهنگی در این روستا ایجاد کرده که به نفع جامعه محلی نبوده و اهالی را هم از لحاظ اقتصادی درگیر نکرده است، به همین دلیل از آن حمایت نکرده‏اند، چون آب، خاک و زمین‏شان برای این دهکده گرفته شده و دهکده با حصاری از جامعه محلی جدا شده است. درواقع طرح‏های گردشگری حتما باید منافع مالی، معنوی، فرهنگی و اجتماعی جامعه محلی را تامین و باعث ایجاد اشتغال برای آن‏ها و درگیر شدنشان در این پروژه شود.

روستای ابیانه، مواد خام تاریخی و میراث فرهنگی ملموس مثل بافت تاریخی و میراث فرهنگی ناملموس مثل فرهنگ و آداب و رسوم را دارد و به­عنوان یک روستای برند و موزه روستا با تبلیغات خوب در فضای گردشگری کشور مطرح‌شده که این موضوع به دلیل آمادگی جامعه محلی برای سرمایه­گذاری برای معرفی آن ازیک‌طرف و قرارگیری روستا در شبکه ارتباطی پرتردد کشور از طرف دیگر است. این در حالی است که برخی روستاها مثل گرمه در یک بن­بست جغرافیایی قرار دارند. باید توجه کرد که موفقیت توسعه گردشگری نیاز به حمایت و آگاهی جامعه محلی دارد. اهالی ابیانه به داشته­های خود احترام می­گذارند و حتی وقتی از شهر محل زندگی خود به این روستا برمی­گردند، لباس­های محلی می­پوشند و در هر شهر دیگری که زندگی کنند، باافتخار خود را اهل ابیانه می­دانند. درواقع جامعه محلی، اولین مصرف­کننده محصولات فرهنگی روستا هستند که این موجب جذب گردشگر می­شود. برندسازی روستایی و شبکه­سازی روستاهای هدف گردشگری برای معرفی، بازاریابی، تبلیغات و اطلاع­رسانی در این زمینه اهمیت دارد.


*مدیر گروه گردشگری دانشکده کارآفرینی هنر دانشگاه هنر اصفهان

ارسال نظر