بسیاری نقش منفی بازی نمی کردند
«محمدرضا شریفی نیا» در برنامه «چهل چراغ» از شاگرد بودن در مکتب «مهدوی کنی» و دریافت هدیه از «شهید بهشتی» و همکاری با «دکتر شریعتی» و همفکری با «مقام معظم رهبری» در پیش از انقلاب گفت.
«محمدرضا شریفی نیا» در برنامه «چهل چراغ» از شاگرد بودن در مکتب «مهدوی کنی» و دریافت هدیه از «شهید بهشتی» و همکاری با «دکتر شریعتی» و همفکری با «مقام معظم رهبری» در پیش از انقلاب گفت.
به گزارش ایسنا، برنامه تلویزیونی «چهل چراغ» در ادامه گفتوگو با چهرههای شاخص فرهنگی و هنری که راهی و نگاهی به ضیافت عاشورا دارند، دوشنبه شب میهمانی شناخته شده برای اهالی سینما داشت.
به گزارش ستاد خبری برنامه «چهل چراغ»، «محمدرضا شریفی نیا»، بازیگر مطرح آثار سینمایی و تلویزیونی در گفتوگو با محمدرضا شهیدیفرد درباره جایگاه بازی در نقشهای منفی گفت: «من همیشه گفتهام کسانی که نقش منفی بازی میکنند به نسبت افرادی که نقش مثبت بازی میکنند، دو اجر میگیرند. چون بازی در نقش شخصیتهای مثبت به دلیل این که بازیگر علاقمند به ائمه و شخصیت های مثبت تاریخی می باشد، راحت است. اما بازیگر نقش منفی با وجود علاقه به شخصیتهای دینی، باید در بازیاش آن علاقه را بکشد و خودش را تبدیل به دشمن کند و این برای بازیگر بسیار سخت است.»
بازیگر آثار دینی ـ تاریخی ادامه داد: «گاهی با کلمات میخواهید مطلبی را منتقل کنید، مثلا نقش یک مذهبی را در مقابل یک غیرمذهبی بازی میکنید و یک ایدهآلیسم در برابر ماتریالیسم قرار میگیرد. در آن جا بر اساس دیالوگ منطقی شکل میگیرد اما گاهی در جایگاه آدمی قرار میگیرید که طرف مقابل را که به آن علاقه دارید و اسطورهتان است، باید در بازی نابود کنید. این خیلی سخت است که شخصیتی را که در زندگی سر تعظیم در برابرش فرو میآورید، باید دشمنش شوید. از این نظر بازیگر دچار تردید میشود و با خود کلنجار میرود و کار سخت میشود.»
بازیگر سریال «مختارنامه» با اشاره به خاطرهای در سریال ماندگار «امام علی(ع)»، گفت: «در سریال امام علی(ع) خیلی از بازیگران دوست نداشتند در نقشهای منفی بازی کنند و میگفتند نمیخواهیم از مردم لعنت بشویم! خیلی ها دوست دارند نقش مثبت را بازی کنند اما بازی در نقش های منفی همیشه ذهنیت های بدی ایجاد می کند. یک بخش دیگر ماجرا این است که در جشنوارهها معمولا داوران به جای کیفیت بازی ها به نقش های مثبت جایزه می دهند! در صورتی که منتقد و داور نباید این گونه نگاه کند.»
محمدرضا شریفی نیا با تمایز بخشی میان بازیگران نقشهای منفی و بازیگران نقشهای منفورشده نزد مردم، گفت: «یک عکسی از شهید حججی چاپ شد که پشت سرش فردی قرار دارد که قاتل او است. کسی که قرار است شخصیت شهید حججی را بازی کند، به احتمال خیلی زیاد در هر جشنوارهای شرکت کند، جایزه میگیرد اما آن کسی که نقش فرد قاتل را بازی کند، نقش حساسی دارد چرا که با بازی خوبش در نقش منفی میتواند به مظلومیت طرف مقابل کمک کند. اگر داوران به بازی خوب چنین بازیگری جایزه بدهند خیلی جسارت میطلبد. بازیگر نقش منفی در آن اتفاق با یک فاجعه روبرو می شود، چون قرار است ایفاگر نقشی باشد که قرار است شخصیتی مانند شهید حججی را به قتل برساند. درست است که بازیگری باید همراه با تکنیک باشد اما با احساس و اعتقاد آدمی گره خورده است.»
او که ایفاگر نقشهای منفی موفقی در سینما و تلویزیون بوده است، در برنامه «چهل چراغ» عنوان کرد: «همیشه بازیگران نقش های منفی مظلوم هستند. در عین این که بازی در نقش های منفی به لحاظ بازیگری خیلی جذاب است و فراز و فرود نقش آفرینی زیاد است و خیلی خوب درمی آید.»
محمدرضا شریفینیا در پاسخ به پرسش محمدرضا شهیدیفرد درباره چرایی و چگونگی نقشآفرینی در نقشهای منفی به ذکر مثالی پرداخت و گفت: «اولین کارم بازی در فیلم «روز واقعه» بود که تجلیل از مقام امام حسین (ع) است. شما در هر کجای این فیلم قرار بگیرید، به یک اندازه سهم میبرید و من هر چقدر بتوانم در مظلومیت امام حسین (ع) کمک کنم، این کار را میکنم و وسط میآیم و حتی نقش منفی را بازی میکنم.»
بازیگر «مسافر ری» در برابر سوال محمدرضا شهیدیفرد مبنی بر چگونگی مواجهه با نقشهای منفی و حضور در آثار دینی عنوان کرد: «من بازی در آثار اعتقادی و مذهبی را دوست دارم. اما آثار مذهبی باید همه عناصرش درست باشد. من در هر گوشه از اینگونه آثار علاقمندم که باشم و حتی حاضرم در آنها جارو کنم و اصلا برایم این مسائل مهم نیست.»
محمدرضا شریفینیا با اشاره به فیلم «گامهای شیدایی» ساخته حمید بهمنی، با ذکر خاطرهای از تعلق خاطر خود به آثار دینی و انقلابی گفت و عنوان کرد: «به من فیلمنامهای پیشنهاد شد که گروهی از طرفداران امام حسین(ع) توسط امریکاییها شکنجه میشدند و آنها در حال شکنجه شدن میگفتند «یا حسین». یک خانم امریکایی که در آن جا حضور دارد، به این سوال میرسد که این «حسین» کیست که آنها صدایش میزنند و فیلم درباره جستوجوی آن زن درباره امام حسبن(ع) است. من گفتم در هر بخش این فیلم دوست دارم که باشم.»
بازیگر سریال «سفر سبز» ضمن تاکید بر اینکه از حضور در آثار دینی احساس رضایت و خوشحالی میکند، از تجربیات تئاتری خود در آثار عاشورایی گفت: «اول انقلاب تئاتری با نام «حج ابراهیم حج عاشورا» را در تالار سنگلج کار کردم که اولین تئاتر مذهبی بعد از انقلاب بود و در آن جا نقش امام حسین(ع) را بازی میکردم. در تمرینات یک یزید آورده بودند که با امام حسین(ع) میجنگد و در تاریخ یزید بر امام حسین(ع) غلبه میکند اما در صحنه تئاتر به خاطر اینکه آن بازیگر بنده خدا که نقش یزید را بازی میکرد، خیلی لاغر بود، من او را گرفتم و به زمین زدم. گروه تعجب کردند که چرا من او را زدم! گفتم که یک بازیگر قوی بیاورید چون این یزید را من میزنم! گفتم که من کاری به تاریخ ندارم!»
بخش دیگری از برنامه شب گذشته «چهل چراغ» اختصاص به مرور زندگینامه این بازیگر سینما و تلویزیون داشت؛ هنگامی که محمدرضا شهیدی فرد با ذکر سوالی، «محمدرضا شریفی نیا» را به دوران بسیار دور برد و بازیگر مجموعه «اخراجی ها» عنوان کرد: «من این شانس را داشتم که به مدرسه ملی مذهبی بروم که جزو مدارس خیلی حرفهای بود. ما از ۵ صبح تا ۹ شب در مدرسه بودیم و آن جا همه چیز داشت. من همزمان با آن مدرسه به جایی در محلهمان میرفتم که «مکتب صادقیه» نام داشت. در آن جا شخصی به نام اتابکی بود که خیلی دوست دارم دوباره ایشان را ببینم چون هر چه دارم در حقیقت از آن جا است. من اوقات فراغت و ایام مذهبی را در آن مکتب خانه میگذراندم. آن جا کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و مسائل سیاسی و همه چیز بود. مدرسین ما افرادی مانند آقای بادامچیان بود و آقای مهدوی کنی مسؤول مکتب صادقیه بود. آقایان بهشتی، رجایی، مفتح و خاموشی هم به آن جا رفت و آمد میکردند. یواش یواش در آن جا هم درس میخواندم و هم درس میدادم و درس آقای مهدوی کنی را برای بچههای پایینتر تکرار می کردم. مثلا قرآن و بخشی از فقه را به ما درس میدادند و من هم هفته بعد آن را به بچههای پایینتر میگفتم. در اعیاد هم مراسم دکلمه و تئاتر داشتیم و برنامههای بسیار جذاب و خوبی بود.».
«شریفینیا» در ادامه برنامه از فعالیتهای خود در «مسجد جاوید» مرحوم مهدوی کنی گفت: «قبل از انقلاب در این مسجد که در خیابان ایرانشهر بود، برنامههای مذهبی و نمایشی را اجرا میکردم. دکلمه و شعرهای ائمه و قرآن را در آن جا میخواندیم. یواش یواش ترفیع گرفتم و قبل از آقای فخرالدین حجازی برنامه اجرا میکردم، یعنی ایشان برای جمعیت خیلی زیادی سخنرانیهای توپ و تفنگی میکرد و من دکلمه میکردم. چند بار هم منجر به درگیری و فرار از دست ساواک شد. یادم میآید دکتر بهشتی از آلمان آمده بودند و اولین بار وقتی ایشان را دیدم، خیلی معطر بود و لباس خوشگلی تنش بود و من از آقای بهشتی خیلی خوشم آمد. هنوز بوی عطر ایشان در وجودم است. وقتی کارم را انجام دادم، شهید بهشتی به من خودنویسی کادو داد که هنوز دارمش و بسیار زیبا است. شهید بهشتی از اجرای دکلمه من خیلی خوشش آمده بود و نکاتی را هم به من تذکر داد.»
شریفینیا در ادامه خاطره بازیاش در برنامه «چهل چراغ»، از مواجهه اش با «حسین صبحدل»، موذن نامی و مدیر برنامههای مذهبی رادیو در دهه ۶۰ گفت: «روزی یک آقایی به نام صبحدل آمد و من را به حسینیه ارشاد دعوت کرد. مشورتی با آقای مهدوی کنی کردم و ایشان پنجاه پنجاه برای رفتن من بودند. خلاصه یواشکی به حسینیه ارشاد رفتم و در آن جا آقای شریعتی را دیدم و یکی از برنامه هایم دکلمه شعری بود برای حضرت علی(ع) به نام «جاودانه مرد» که سال ۱۳۵۰ اولین بار در آن جا اجرا کردم. آقای شریعتی بعد از اجرا روی صحنه آمدند و من را بغل کردند و دربارهام صحبت کردند و این مساله در اول کتاب «تفسیر سوره روم» آمده است.»
این بازیگر از طراحی کتابها و تنظیم سخنرانیهای دکتر شریعتی توسط خود گفت و در ادامه برنامه «چهل چراغ» عنوان کرد: «اوایل انقلاب نواری از من بیرون آمد که مقام معظم رهبری در آن زمان ترجمه های قرآنی را بدون هیچ چشمداشتی برای من تصحیح کردند و کمک کردند. چون ایشان طبع شعر خیلی خوبی دارند دلم میخواست جملات قرآنی به شکل زیبا و سلیس ترجمه شود که انجام شد و دو شمارهاش بیرون آمد. من شرایط خوبی در آن دوران داشتم. مثلا شهید رجایی در آن زمان معلم هندسه من بود و آقای موسوی گرمارودی معلم انشای ما بود. آقای جلال الدین فارسی معلم تعلیمات اجتماعی و تاریخ بودند و آدم های مختلف به من کمک کردند و من بعدا معلم شدم که تعلیمات تئاتری را کار میکردیم و همانها تبدیل به تئاتر و سینما و تلویزیون شد. مسیر پُرمخاطره و جذابی برایم بود و باعث شد تا اندوختههایم را بعدا به کار بگیرم.»