شیرینی سمنوی زواره با پنجه‌ماما

پنجه‌ماما نیمه‌شب وقتی همه خوابند، آهسته می‌آید و پس از خوردن لقمه‌ای نان و ماست و سبزی و پنیر بر سر دیگ سمنو حاضر می‌شود، انگشتی به سمنو می‌زند و دردهان می‌گذارد که این کار او، سمنو را شیرین و برای سفره هفت‌سین آماده می‌کند.

اصفهان امروز، زهرا اعلامی زواره: اهالی زواره نیز مانند مردم سایر مناطق ایران، رسوم خانه‌تکانی خاص خود را دارند و از یک ماه قبل از عید نوروز به نظافت خانه‌ها مشغول می‌شوند. در قدیم، خانه‌های زواره به‌صورت چهارصفه یا خانه تابستانی و زمستانی بود و تمام افراد خانه در خانه‌تکانی مشارکت می‌کردند، به‌خصوص بچه‌ها که خانه‌تکانی برایشان، نوعی مژده رسیدن عید بود. زواره‌ای‌ها ابتدا اتاق مهمان‌ها را تمیز می‌کردند و بعد به سراغ قسمت‌های دیگر خانه می‌رفتند. نظافت مطبخ نیازمند زمان بیشتری بود. زیرزمین هم به‌عنوان انباری استفاده می‌شد و به دلیل اینکه مکانی خنک بود، بسیاری از مواد خوراکی در آن نگهداری می‌شد، درنتیجه تمیز کردن آن ازجمله کارهای وقت‌گیر خانه‌تکانی بود.

اهالی این شهر برای نظافت اتاق‌ها، همه وسایل را از اتاق خارج می‌کردند، سپس قالی، گلیم یا زیلو را در حیاط خانه می‌شستند و از لبه پشت‌بام آویزان می‌کردند و بعد به سراغ بقیه وسایل می‌رفتند. چهارصفه‌ها و اتاق‌های قدیمی زواره دو ردیف طاقچه داشت که طاقچه‌های بالاتر را طاقچه بلند می‌نامیدند و ظروف زیبا و تزیینی را بر روی آنها قرار می‌دادند. به هنگام خانه‌تکانی، بچه‌ها به روی طاقچه بلند می‌رفتند، ظروف روی آن را برمی‌داشتند و با کمک بزرگترها سقف خانه و این طاقچه‌ها را تمیز می‌کردند. سقف خانه‌های قدیمی زواره بلند بود و برای نظافت آ‌نها، پارچه‌ای به چوب می‌بستند و به سقف می‌کشیدند. زواره‌ای‌ها، رواندازها و زیراندازها را در جوی‌ آب می‌شستند و ظروف را با خاکستر سفید می‌کردند، سپس کل خانه را جارو می‌کشیدند، ظروف لب‌پریده را دور می‌ریختند و کاغذهای باطله را در تنورخانه می‌انداختند که به هنگام نانوایی قبل از عید می‌سوخت. آ‌نها صبح روز عید، جلوی خانه‌شان را آبپاشی می‌کردند. کشیدن آب کثیف حوض‌خانه و پر کردن آن با آب تمیز، سنت دیگری است که امروزه هم انجام می‌شود.

در زواره و اردستان، ده روز آخر اسفند، مراسم برگ‌بری برگزار می‌شد که در آن، رشته پلویی از خمیر آرد گندم درست می‌کردند و بعد بو می‌دادند. برای خانه‌تکانی از بوته چزه‌طاق استفاده می‌کردند. از 20 روز مانده به عید، خانم خانه برای سبزه انداختن، به تعداد اعضای خانواده، مشت گندم، جو، عدس یا ماش برمی‌داشت و با هر مشت برای سلامتی و گشایش بخت و مال آن شخص دعا می‌کرد. رسم بود که هر خانواده سه قاب سبزه به‌عنوان نمادی از سه اندیشه زرتشتی پندار نیک، گفتار نیکوکردار نیک درست کند. اهالی این دو شهر، تخم‌مرغ هفت‌سین را با رناس که نوعی رنگ طبیعی است، رنگ می‌کردند. در آستانه فصل بهار، گل سنبل وحشی در زواره می‌رویید که یک خوشه آن، چند تخم‌مرغ را به رنگ بنفش درمی‌آورد. زواره‌ای‌ها چند خوشه این گل را در قابلمه می‌ریختند و تخم‌مرغ‌ها را در آن می‌جوشاندند تا بنفش‌رنگ شود.

اهالی زواره و اردستان، پنج روز آخر سال را پنجه‌ماما می‌نامند که نام پیرزنی خیالی است که شب عید نوروز به خانه‌ها سر می‌کشد و در برخی مناطق، او را بی‌بی نوروز می‌نامند. آنها با گذاشتن نان، سبزی، ماست و شربت در ورودی خانه، تدارک آمدن پنجه‌ماما را می‌دیدند و عقیده داشتند او به سبزه‌های کاشته‌شده برای عید دست می‌کشد تا بلند شوند و تا شب پنجه‌ماما، باید خانه تکانده شده باشد. همچنین باور داشتند پنجه‌ماما نیمه‌شب وقتی همه خوابند، آهسته می‌آید و پس از خوردن لقمه‌ای نان و ماست و سبزی و پنیر بر سر دیگ سمنو حاضر می‌شود، انگشتی به سمنو می‌زند و دردهان می‌گذارد که این کار او، سمنو را شیرین و برای سفره هفت‌سین آماده می‌کند. نوجوانان زواره‌ای هم در غروب آفتاب چهارشنبه‌سوری چند بوته هیمه بر روی پشت‌بام سردر منزل خود آتش می‌زدند و به پایین می‌انداختند. موقعی که بوته کاملا شعله‌ور می‌شد، کوزه‌ای پر از آب از بالای بام روی آتش پرتاب می‌کردند، کوزه می‌شکست و آب، آتش را خاموش می‌کرد. قاشق‌زنی هم در اردستان جوم‌دنگی نامیده می‌شود و پس از پایان مراسم چهارشنبه‌سوری انجام می‌شد. روز چهارشنبه آخر اسفند، بازار زواره بسیار شلوغ بود و مردم از پنجاه روستای سُفلی اطراف و اردستان برای خرید شب عید به آنجا می‌آمدند و فروشندگان از قمشه و حبیب‌آباد اصفهان، روغن حیوانی، عسل، شیره انگور، حبوبات و آجیل می‌آوردند. آجیل عید زواره، نخودچی، کشمش، گندم شاهدانه، نقل، خلال، گز، پولک و کلوزه بود که کلوزه، نوعی نقل شبیه غوزه پنبه است.

دانشجوی دکترای تاریخ ایران اسلامی

ارسال نظر