ریشه‌های درخت مادر

در گوشه و کنار شهر خانواده‌های شهدا ما را به صبر، آرامش، رضای خدا و پذیرش قضا و قدر الهی دعوت می‌کنند. نمایش خرگوش سفید به نقش اجتماعی مادر در جامعه می‌پردازد، مادری که نمی‌تواند شهادت فرزند خود را قبول کند و هر روز در ذهن خود با فرزندش، حسین دیدار می‌کند

سعید آقایی - اصفهان امروز : در گوشه و کنار شهر خانواده‌های شهدا ما را به صبر، آرامش، رضای خدا و پذیرش قضا و قدر الهی دعوت می‌کنند. نمایش خرگوش سفید به نقش اجتماعی مادر در جامعه می‌پردازد، مادری که نمی‌تواند شهادت فرزند خود را قبول کند و هر روز در ذهن خود با فرزندش، حسین دیدار می‌کند تا جایی که رهسپار مرزهای کشور می‌شود و دست‌آخر با شهید شدنش در کنار فرزند شهیدش آرام می‌گیرد. در این متن شاهد دیالوگ‌های فراواقعگرا و رمزآلودی هستیم که تماشاگر را در تعلیق این متن نمایشی غرق می‌کند و ذهنش را معطوف به رمزگشایی اثر می‌کند و با این تکنیک آرام‌آرام قصه را پیش می‌برد. کارگردان نمایش «خرگوش سفید» کار حرفه‌ای خود را از سال 85 به‌عنوان بازیگر تصویر آغاز کرده و تجربه بازی در فیلم‌های زنگ حساب، روزها و رازها و... را داشته است. وی همچنین دو سال سابقه داوری در جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان را در کارنامه دارد و در نمایش خیابانی بیرق تجربه کارگردانی و چندین تجربه دستیاری در نمایش‌های اینجا خونه منه، بی در زمان، دخت شاه و ... را به کارگردانی احسان جانمی داشته است. سیدمهدی فولادگر، هم‌اکنون هم دانشجوی کارگردانی تلویزیون در دانشگاه صداوسیما تهران است. نمایشنامه خرگوش سفید، روایتی کاملاً متفاوت و جذاب از دفاع مقدس است که تماشاگر با دیدن آن تحت تأثیر قرار می‌گیرد، زیرا با نگاهی نو به این موضوع پرداخت‌شده و البته مجموعه اهالی این نمایش سعی کرده‌اند تا در فضاهای متعدد ازجمله فضای ذهن مادر، جبهه، خانه، غسال‌خانه، تماشاگر را در تعلیق و ابهام از بی‌مکانی و بی‌زمانی قرار می‌دهند که باعث تعجب و جذاب بودن اثر برای تماشاگران می‌شود. کارگردان سعی کرده تا با طراحی صحنه قابل‌تغییر و تعویض صحنه‌ها به‌صورت تودرتو، سیالیت متن را حفظ کند و با رمزگشایی داستان برای تماشاگر، این موضوع را راحت و روان بیان کند. همچنین استفاده از موسیقی زنده باعث شده تا تماشاگر به فضای کار نزدیک شود و با کدهایی که در موسیقی قرار داده‌شده، فضاها شکسته شود. گریم و لباس‌ها نیز کمک شایانی به شخصیت‌پردازی داستان و رمزگشایی آن می‌کند.

کارگردان اثر درباره ایده نخستین نمایش می گوید: «درست زمانی که ترم اول خود را در دانشگاه صداوسیما گذراندم و باهنر متعهد بیشتر آشنا شدم، تصمیم گرفتم خودم را در این وادی محک بزنم و به‌نوعی ادای دین کنم، از همان ابتدا برایم مشخص بود که هنر متعهد بدون تکنیک و تخصص بهره چندانی ندارد، بنابراین نخستین گام کارگردانی خود را که انتخاب متن بود محکم برداشتم، روزها در کتاب‌فروشی‌های شهر تهران به دنبال متنی جذاب و ارزشی بودم تا اینکه نمایشنامه «خرگوش سفید با چشمان قرمز» را مطالعه کردم و تصمیم گرفتم با این متن مخاطب را به چالش بکشم. خرگوش سفید با چشمان قرمز اثر رضا گشتاسب از هنرمندان خوب کشور است، رضا گشتاسب از چهره‌های پرآوازه تئاتر ایران است و در جشنواره‌های زیادی حضور پررنگی داشته و خواهد داشت.» کارگردان این نمایش درباره متن اثرش همچنین گفت: «به نظر من مهمترین ویژگی متن که باعث متمایز شدن آن نسبت به سایر متون می‌شود پرداختن به جریان سیال گونه و پر از رمز راز اثر است که تماشاگر را در ابهام قرار داده و دست‌آخر با گره‌گشایی‌های خود تماشاگر را با حقیقت آشنا می‌کند.»

فولادگر درباره مخاطب این نمایش هم گفت: «به نظر من دفاع مقدس مسئله‌ای نیست که مربوط به قشر خاصی از جامعه باشد، همه ما در قبال خون شهدا مسئولیم و دفاع مقدس مسئله‌ای نیست که بخواهد به فراموشی سپرده شود، دفاع مقدس هنوز پر از خاطره‌ها و موضوعات جذابی است که می‌تواند برای تماشاگر جذاب و قابل پسند باشد.»

وی در پاسخ به این پرسش که این کار بنا به پیشنهاد و طراحی خودتان در این سالن اجرا شد؟ برای اجرا در شهرها و فضاهای دیگر برنامه‌ای دارید؟ گفت: «این نمایش محصول تئاتر خانه حوزه هنری است و قرار بود در سالن سوره واقع در آمادگاه روی صحنه بیاید که متأسفانه ساعت اجرای مناسبی را در اختیار ما قرار ندادند و ما این نمایش را در تماشاخانه اصفهان به اجرا بردیم، به‌طور حتمی شب اختتامیه این نمایش شب آخر اجرای این نمایش نیست و پرونده این نمایش بازخواهد ماند، هم برای جشنواره‌ها و هم برای شهرهای دیگر». کارگردان کار معتقد است: «نمایش خرگوش سفید تلنگری برای مخاطب ایجاد می‌کند و آن را غرق در قصه می‌کند و تماشاگر شاهد دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی است که یک مادر شهید می‌تواند داشته باشد، دغدغه‌هایی نو که تا حالا با آنها آشنا نبوده و تماشاگر را دچار سوال می‌کند و به‌نوعی او را دعوت به صبر و آرامش در زندگی می‌کند». وی همچنین «درخت که سر نداره! درخت ریشه داره هر هفته یکی دو بار هم بیشتر آب نمی خواد» را زیباترین دیالوگ این متن می‌داند.

ارسال نظر