احتمال تبدیل حکم خوانندگان پاپ به جزای نقدی

عبدالصمد خرمشاهی احتمال می‌دهم در مرحله تجدید‌نظر، حکم حبس می‌تواند به جزای نقدی یا کمتر از آن مبدل شود

روزنامه فرهیخگان: عبدالصمد خرمشاهی یکی از معروف‌ترین وکلای حقوقی در رسانه‌های کشور است. او تا امروز وکیل پرونده‌های جنجالی زیادی مانند پرونده‌ شهلا جاهد، ریحانه جباری، دلارا دارابی و... بوده است.

طی روزهای اخیر مساله شکایت اردلان سرافراز، ترانه‌سرای بسیاری از خواننده‌های لس‌آنجلسی از سه هنرمند عرصه موسیقی رضا صادقی، علی لهراسبی و سینا سرلک رسانه‌ای شد و واکنش‌های مختلفی را برانگیخت. موضوعی که یک‌بار دیگر مقوله حقوق مادی و معنوی هنرمندان و مصنفان و مولفان را یادآوری کرد. به این مناسبت با خرمشاهی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.


در روزهای اخیر شاهد شکایت یکی از ترانه‌سرایان معاصر از سه خواننده کشورمان بوده‌ایم، با وجود آن که این پرونده هنوز به نکته مشخصی نرسیده و طرفین دعوی ادعاهایی مبنی‌بر استفاده از آثار این ترانه‌سرا دارند، به‌طور کلی دیدگاه‌تان نسبت به حق مالکیت معنوی یک هنرمند چگونه است و قانون چطور با مسائلی از این دست برخورد می‌کند؟

درمجموع، قوانین جسته‌گریخته‌ای دراین زمینه وجود دارد که به آنها اشاره خواهم کرد. این قوانین به‌طور مشخص به حمایت از حقوق مصنفان و مولفان و هنرمندان اختصاص دارد. تا پیش از سال 1348، قانونی به این شکل وجود نداشت و بارها پیش آمده بود که آثار فرهنگی هنری علمی افراد مورد دستبرد و سوءاستفاده واقع می‌شد، ولی از سال 48 این قانون تصویب شد و تا امروز نیز به قوت خود باقی است.

در سال 89 ماده 12 این قانون اصلاح شد، به این معنی که براساس اصلاحیه این ماده، قرار شد رعایت حقوق مادی و معنوی هنرمند از 30 سال به 50 سال افزایش پیدا کند. درحال حاضر این تنها قانونی است که براساس آن، باید از حقوق مصنفان و مولفان و هنرمندان دفاع و حمایت شود. البته لایحه دیگری هم در مجلس درحال بررسی است که هنوز تصویب نشده است. همچنین در کنار این قانون، در سال 79 قانونی به نام ثبت و حمایت از علائم تجاری نیز تصویب شد، ولی در مجموع قوانین بازدارنده‌ای به آن شکلی که باید دراین زمینه نداشته‌ایم.

این نشان می‌دهد که همان مقدار قوانینی هم که در ارتباط با حمایت از حقوق مادی و معنوی مولفان، مصنفان و هنرمندان وجود دارد، به شکل ناقص اعمال شده است. منظورم این است به گفته برخی حقوقدانان، ما دراین سال‌ها نسبت به چنین مساله‌ای خلأ قانونی نداشته‌ایم، منتها قانونگذار در این زمینه به آن شکلی که باید خوب عمل نکرده‌، نظر شما چیست؟

معتقدم به نسبت گذشت زمان، قوانین ما اصلاح و به‌روز نشده‌اند. به همین خاطر است که در برخی مواقع، از این نظر دچار خلأ قانونی بوده‌ایم. چه بسا بارها پیش آمده است که تهیه‌کننده و کارگردانی سال‌ها عمر خود را صرف ساخت یک فیلم کرده ولی به محض آن که به مرحله اکران می‌رسد، نسخه کپی آن به وفور به شکل غیرقانونی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد و حقوق مادی و معنوی این افراد تضییع می‌شود. یا بارها دیده‌ایم افرادی هستند که خیلی راحت، دسترنج فکری حقوقدانان و استادان دانشگاه را دستکاری کرده و این دسترنج را در قالب کتاب منتشر می‌کنند.

یا جالب است که بعضی اوقات، این افراد سودجو، محتوای کتاب‌های این شخصیت‌های زحمتکش را عینا کپی کرده و به نام خود چاپ می‌کنند. نمونه بارز آن کتاب «قانون مجازات اسلامی» است که در سال 92 منتشر شد ولی به محض چاپ مورد سوءاستفاده قرار گرفت و آدم متحیر می‌ماند که کتابی دراین قطر و عظمت چطور در بازه زمانی کوتاهی مورد دستبرد و سوءاستفاده قرار گرفته است.

یا درباره بحث پایان‌نامه‌ها سال‌هاست که اوضاع به این شکل است و شاهد کپی‌برداری‌های مختلف از این آثار بوده‌ایم. خلاصه که هرج و مرج عجیبی دراین بین وجود دارد و تا سال‌های گذشته، محاکم هم به آن شکلی که باید مواردی نظیر نادیده گرفته شدن حقوق مادی و معنوی هنرمندان و مولفان را جدی نمی‌گرفتند.

حالا درباره این پرونده چطور؟

اتفاقا برایم جالب است که اگر در سال‌های اخیر نسبت به بروز و ظهور مسائلی از این دست سکوت می‌شد، قانون این بار سخت گرفته و به درستی عمل کرده است. کمااینکه حکمی که از سوی قانون برای این سه هنرمند در نظر گرفته شده، حکمی سنگین است.

جالب‌تر اینکه ترانه‌سرای مذکور اصلا ساکن ایران نیست؟

فرقی ندارد، به هرحال هنرمندی از همین دیار است، ضمن اینکه بحثی دراین بین وجود دارد و آن اینکه افرادی که قبلا آثارشان را در کشور خودشان مثل ایران چاپ کرده‌اند، مشمول این حکم می‌شوند. در نتیجه اینکه این ترانه‌سرا در حال حاضر ساکن ایران هست یا نه فرقی در اصل قضیه نمی‌کند، مساله این است که حقوق مادی و معنوی اثرش نادیده انگاشته شده است.

البته مشکلاتی از این دست فقط به حیطه‌های فرهنگی هنری محدود نمی‌شود. کما اینکه بارها اتفاق افتاده اختراع یک فرد مورد کپی‌برداری قرار گرفته است یا شرکتی علائم تجاری خود را به ثبت می‌رساند ولی باز هم مورد کلاهبرداری قرار می‌گیرد، به این شکل که به نام آن شرکت، برند می‌زنند و مصرف‌کننده را هم فریب می‌دهند. خاطرم هست در سال‌های گذشته آدامس خروس‌نشان طرفداران زیادی داشت، بعد شرکتی آمد و آدامس هدهدنشان تولید کرد، با این تفاوت که هدهد روی کاغذ آدامس، شبیه خروس بود و مصرف‌کننده را به اشتباه می‌انداخت.

به هرحال در ارتباط با مساله حمایت از حقوق مادی و معنوی هنرمند تا امروز به شکل جدی از سوی قانون، برخورد نشده بود، ولی خوشبختانه این روند روبه بهبودی می‌رود و نسبت به بروز این اتفاقات، اقدامات جدی‌تری از سوی قانون اعمال و به کارگرفته می‌شود. به نظر می‌رسد این مساله را باید به فال نیک گرفت که مجریان قانون، دارند به حقوق مولف توجه بیشتری می‌کنند.

هر سه هنرمند متهم در گفت‌وگوهای کوتاهی که با رسانه‌های مختلف انجام داده‌اند به این مساله اشاره کرده‌اند که احضاریه دادگاه دیر به دست‌شان رسیده یا مسائلی از این قبیل، ذکر این مسائل می‌تواند تخفیفی در حکم آنها به شمار برود؟

باید دید افرادی که محکوم شده‌اند از تشریفات قانونی صحیحی برخوردار بوده‌اند یا نه.

یعنی همان‌طور که شما اشاره کردید احضاریه دادگاه برای این حکم به موقع به دست‌شان رسیده یا نه، به هرحال اگر صحت و سقم هرکدام از این ادعاها اثبات شود، این هنرمندان می‌توانند در مرحله بعدی به حکم اعتراض کنند تا حقوق فردی‌شان نادیده گرفته نشود.

به هرحال مسائلی که هر سه هنرمند ادعا کرده‌اند باید مورد اثبات واقع شود. اما اصل این است که حکم ارائه‌شده منطبق با موازین اسلامی بوده است. صرف‌نظر از این مسائل، آنچه در درجه نخست به آن نیاز داریم این است که قوانین دراین زمینه روزآمد شوند. باید بدانیم قانونی که درسال 48 دراین زمینه تصویب شده نیم‌قرن از عمرش می‌گذرد و بی‌تردید باید به روز شود.

چون دراین سال‌ها تحولات و تغییرات زیادی به وجود آمده است. اگر این قوانین به‌روز شوند، مردم هم ناچار به تمکین می‌شوند و از طرفی حقوق مادی و معنوی افراد جامعه حفظ می‌شود.

فراموش نکنیم مجموعه قوانینی که در یک جامعه وضع می‌شود، با هدف کنترل جامع برای برقراری نظم و آرامش و حفظ حقوق شهروندی است.

تصور می‌کنم حکمی که برای این هنرمندان صادر شده توجه اذهان عمومی را به خود جلب کرد، چه بسا اگر چنین حکم‌هایی صادر نشود، اتفاقاتی از این دست دوباره تکرار شود که بی‌تردید به نفع جامعه هنرمندان و صاحبان اندیشه و فرهنگ نیست.

هرچند قطعا دراین زمینه خلأ‌های قانونی وجود دارد. اگرچه چندان که اشاره کردم قانونی با نام حمایت از حقوق مصنفین و مولفین و هنرمندان در مجلس در حال بررسی است که امیدوارم به مرحله تصویب برسد.

طبیعی هم هست چون دراین صورت حقوق مادی و معنوی هنرمند و مولف حفظ می‌شود. فرض کنیم عکاسی که به ثبت یک عکس پرداخته حق دارد از حقوق مادی و معنوی اثرش برخوردار شود و اگر شخصی این عکس را به نام خود منتشر و ثبت کند، به‌طور قطع به حقوق آن هنرمند لطمه وارد کرده است؛ یا در شاخه‌های علمی فرهنگی به همین ترتیب.

آنچه مسلم است اینکه حق مالکیت معنوی هنرمند و مولف باید جدی گرفته شود، چون فردی که به خلق یک اثر پرداخته، درواقع عمر و جوانی خود را بر سر این اثر گذاشته است.

اگر حقوق مادی و معنوی هنرمند مورد حمایت قانون واقع نشود به دلسردی او منجر خواهد شد و درنهایت هرج و مرج و نابسامانی دراین عرصه صورت می‌گیرد. قطعا لازم است دراین وادی کنترل بیشتری شود.

درباره حکمی که برای این سه هنرمند صادر شده است چه نظری دارید؟


به هرحال، حکم سنگینی است و می‌توان گفت به نوعی اشدمجازات است.

ولی احتمال می‌دهم در مرحله تجدید‌نظر، حکم حبس می‌تواند به جزای نقدی یا کمتر از آن مبدل شود.
ارسال نظر