امین حیایی: هیچ زمانی به دنبال دستمزد بالا نبوده ام
دفاع امین حیایی از بازیگرانی که سال هاست نقش جوان های فیلم ها را بازی می کنند. او همچنین از فراز و فرود کارنامه خود و مسیری که پشت سر گذاشته است، می گوید.
روزنامه هفت صبح: امین حیایی بیش از دو دهه نقش جوان اول سینما را بازی می کرد؛ حالا هم هست فقط جنس نقش هایش تغییر کرده. البته خیلی طول کشید که به نقش اول برسد؛ یعنی تقریبا حدود 9 سال بعد از آغاز بازیگری، فیلم «سیب سرخ حوا» به او رسید که البته دستاورد چندانی نداشت. حیایی در کنار بازیگری نیم نگاهی به کارگردانی تئاتر هم دارد ولی حرفه اصلی اش را از یاد نبرده و همچنان روزهای پرکاری از نظر بازیگری تجربه می کند. روایت او را از ستاره سازی سینما و ماجرای حضور مستمر یک عده از بازیگران را به عنوان جوان اول در فیلم ها بخوانید:
یک شروع خوش یمن
سال 70 تئاتری برای خانم ثریا قاسمی کار می کردم که مورد توجه ایشان قرار گرفته بود. ایشان را برای فیلم «دو همسفر» خواسته بودند که البته خودشان نتوانسته بودند در این کار حضور پیدا کنند و من را برای نقش پسر خودشان معرفی کرده بودند؛ به جای ایشان که قرار بود نقش مادر مرا بازی کنند، خانم هما روستا این نقش را بازی کردند و این شروعی شد برای کار سینمایی من با یک گروه حرفه ای.
بعد از آن با آقای هاشمی و آقای اسعدیان که دستیار ایشان بودند آشنا شدم. هم کار را خیلی دوست داشتم و هم وارد یک دنیای جدیدی شده بودم که هیچ اطلاعی از آن نداشتم. البته بازیگری کرده بودم ولی خب از سینما، کار با دوربین، کار با صدابرداری که البته خاطرم هست آن زمان صدابرداری نمی شد و فیلم را دوبله می کردیم، برایم نو و جذاب بود. فقط داشتم یاد می گرفتم.
از همه فیلم هایم دفاع می کنم
من احساس می کنم برای رسیدن به قضاوت درست درباره کارنامه ام، تمام تجربیات بازیگری ام را باید در کنار هم قرار دهند. من در هر کاری تجربیات خاصی به دست آوردم و خب بعد از کار با آقای هاشمی دوره ای شد که با آقای سیروس الوند همکاری کردم.
فیلم «هتل کارتن» اولین کاری بود که با هم انجام دادیم و بعد از آن فیلم های «مزاحم»، «دست های آلوده»، «تله» و... بود. من در هر کاری تجربیات خاصی به دست آوردم. هر کدام از آنها برای من یک دوره کلاس بازیگری بود و من آنها را می گذراندم و هر مرحله چیزهای جدید یاد می گرفتم. فیلم هایی هم بود که از کیفیت چندانی برخوردار نبودند ولی خب آنها هم تجربه خاص خودشان را داشتند؛ تلاش می کردم بتوانم کار را به تنهایی و روی پای خودم جلو ببرم و اگر کیفیت کار به هر دلیل پایین بیاید کیفیت کار من پایین نباشد و خب همه این کارها باعث شده حالا بتوانم در فیلمی که آقای نعمت الله به من پیشنهاد می کند (شعله ور) بازی کنم و در کل نقش های پرگره تر را به راحتی ایفا کنم.
برای پول بیشتر؟
من هیچ وقت برای دستمزد کاری جلو نرفته ام. شاید زمانی بیکار بوده ام و برای دستمزد کاری را قبول کرده باشم ولی همیشه دستمزد من پایین بوده است و هیچ زمانی به دنبال دستمزد بالا هم نبوده ام اما با جلو رفتن روند فیلم ها و موفقیت هایم به تدریج دستمزد من بالا رفت. در حال حاضر برای فیلم هایی که احساس می کنم تجاری هستند، ممکن است دستمزد بالایی بخواهم ولی برای فیلم های هنری که یک بودجه و تهیه کننده خصوصی پشت آن هست، همیشه تخفیف هایی را لحاظ می کنم.
چرا جوان اول ها پیر نمی شوند؟
(در پاسخ به این که چرا رشد ورود نسل جوان در حال حاضر تا این حد کم شده است؟ دلیل آن می تواند این باشد که شماها هنوز این نقش ها را ایفا می کنید؟) اولا به نظر من گیشه هنوز حرف اول را می زند و مشخص می کند چه کسانی هنوز طرفدار دارند و می توانند این نقش ها را ایفا کنند. و خب کارگردانان دوست دارند با این دسته از بازیگران کار کنند تا کارشان از نظر مالی برگشتی هم داشته باشد. به هر حال بعضی از آنها با کمپانی های خصوص کار می کنند و به دلیل محدودیت بودجه مجبور به این هستند که اینگونه کار کنند.
نگران نیستم
هر سنی نقش خاص خود را دارد. من از نوجوانی شروع کردم و جوانی را گذرانده ام و کم کم وارد میانسالی شده ام و از نظر من نگرانی وجود ندارد. مگر آقای انتظامی هنوز کار نمی کنند؟ از نظر من بازیگری سن ندارد چرا ک از بچه خردسال تا پیرمردی که 80 سال سن دارد هم می توانند بازی کنند. علاوه بر این سعی می کنم کارهای دیگر مثل فیلمسازی را امتحان کنم و شاید تغییر روش بدهم.
به علاوه بازیگری
در حال حاضر کلاس های بازیگر را راه انداختم. در واقع یک موسسه فرهنگی هنری داریم که اولین هدفمان استعدادیابی است که بیشتر در زمینه بازیگری است و شاید بتواند سایر رشته ها را نیز دربر بگیرد. از زمانی که موسسه را راه انداختم، تصمیم گرفتم یک حرکت خوب انجام دهم که نتیجه ای پشتش باشد و واقعا هم فکر نمی کردم در این حد استقبال شود؛ نزدیک به 1500 نفر ثبت نام کردند که در حال آماده سازی کادر آموزشی و پلاتوهایی هستیم که در آن بشود تدریس کرد. حتما در آینده با آنها چند فیلم کار می کنیم.
درباره استعدادهایی که بضاعت مالی ندارند نیز فکر کرده ایم. در ابتدا بین تهران و شهرستان تفکیکی انجام دادیم و از شهرستانی ها خواستیم یک کار هنری در قالب یک فیلم برایمان بفرستند تا پس از دیدن این فیلم ها ورکشاپ هایی در شهرستان برای دوستانی که انتخاب شدند، بگذاریم و بتوانیم در همانجا استعدادیابی کنیم که فقط آن کسی که استعدادش را دارد به کلاس ها بیاید و خب واحدهای دانشگاهی را برای این دوره ها انتخاب کردهایم.
ما با دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد 46 همکاری می کنیم که در واقع وزارت علوم نیز تاییدیه مدرک را به انضمام موسسه ما انجام خواهدداد.
دنبال تفاوت در بازی بوده ام
سلایق با هم متفاوت است. یک سری از مردم تیپ من در «اخراجی ها»، «مهمان مامان»، «کما» و... را دوست دارند، یک سری هم می گویند این فیلم ها فاقد ارزش های بازیگری است و فیلم هایی مانند «نقاب»، «زن زیادی»، «مزاحم» و... را می پسندند. اگر کمدی نیز بازی کرده ام و در نقش لات بوده ام، شخصیت های متفاوتی بودند و سطح طبقاتی متفاوتی داشتند و حتی گویش و طرز راه رفتنشان نیز با هم فرق داشته است. من در سریال «خوب، بد، زشت»، یک مدل لات بازی کرده ام که کاملا با «اخراجی ها» و «کما» متفاوت بوده است.
پشیمان نیستم
حقیقتا از نقش خاصی پشیمان نیستم چون همه این فیلم ها برای من تجربیات خوبی بوده است. همان طور که گفتم بعضی از فیلم ها در کارگردانی و یا فیلمنامه ضعف داشته و به بخش بازیگری خیلی پرداخته نشده است اما من تمام تلاشم را کرده ام که در سکانس هایی که حضور دارم حتی به صورت مشترک با عواملی که در آن سکانس هستند، کارمان به خوبی از آب دربیاید.
رد پای شریفی نیا
(در پاسخ به این که آیا در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، محمدرضا شریفی نیا نقشی در گرفتن نقش های خوب برای تو نداشته است؟) نه. فیلم زیاد به من پیشنهاد میش د و خب ایشان هم به من پیشنهاد می کردند و من آن نقش را می خواندم؛ یکی از آنها «نقاب» می کردند و من آن نقش را می خواندم ؛ یکی از آنها «نقاب» بود و آن نقش را واقعا دوست داشتم.
مثلا سریال «کلاه پهلوی»، سریال «همسایه ها» از کارهایی بود که ایشان به من معرفی کرده بودند. خب ایشان هم دوست داشتند و با هم کار می کردیم. در آن زمان همیشه کستینگ در دست محمدرضا شریفی نیا بود و هر تیمی قصد ساخت فیلمی را داشت با ایشان صحبت می کرد و ایشان هم اشخاصی را که می شناختند و می دانستند می توانند از پس کار بربیایند و چیزی به آن اضافه کنند، معرفی می کردند.
چرا این همه کمدی؟
(در پاسخ به اینکه یک دوره ای در سینما پشت سر هم فیلم های کمدی بازی کردید. الان همچنان به فکر ادامه این روند هستید یا می خواهید در انتخاب نقش ها یک مقدار متفاوت عمل کنید؟): فیلمنامه های متنوعی انتخاب و بازی می کردم اما بعضی وقت ها به دلایلی از جمله مشکلات فنی و... اکران این فیلم های کمدی پشت سر هم می افتاد و اینطور به نظر می رسید که من مدام دارم کار کمدی بازی می کنم، در صورتی که اینطور نبوده. اگر این فیلم ها سر زمان خودشان اکران می شدند مشخص بود که تنوع زیادی دارند.
به عقیده من سمت و سوی کمدی را مخاطبان مشخص کردند. فروش فیلم های کمدی مشخص می کند چه سبکی مردم دوست دارند. سلیقه مردم بسیار موثر است. کمدی را مردم دوست دارند باید بدانیم خوراکی که ما به مردم می دهیم و باید خوراک سالم به مردم بدهیم. اگر بعد از دیدن فیلم اتفاقی در جامعه رخ دهد مقصر ما هستیم شاید خیلی از حرف ها را نباید بزنیم اگر راه این دیالوگ ها در سینما باز و باب شود اتفاق بدی در سینما خواهدافتاد و نمی توانیم خودمان را ببخشیم. نباید باعث ناهنجاری در جامعه باشیم.
یک شروع خوش یمن
سال 70 تئاتری برای خانم ثریا قاسمی کار می کردم که مورد توجه ایشان قرار گرفته بود. ایشان را برای فیلم «دو همسفر» خواسته بودند که البته خودشان نتوانسته بودند در این کار حضور پیدا کنند و من را برای نقش پسر خودشان معرفی کرده بودند؛ به جای ایشان که قرار بود نقش مادر مرا بازی کنند، خانم هما روستا این نقش را بازی کردند و این شروعی شد برای کار سینمایی من با یک گروه حرفه ای.
بعد از آن با آقای هاشمی و آقای اسعدیان که دستیار ایشان بودند آشنا شدم. هم کار را خیلی دوست داشتم و هم وارد یک دنیای جدیدی شده بودم که هیچ اطلاعی از آن نداشتم. البته بازیگری کرده بودم ولی خب از سینما، کار با دوربین، کار با صدابرداری که البته خاطرم هست آن زمان صدابرداری نمی شد و فیلم را دوبله می کردیم، برایم نو و جذاب بود. فقط داشتم یاد می گرفتم.
از همه فیلم هایم دفاع می کنم
من احساس می کنم برای رسیدن به قضاوت درست درباره کارنامه ام، تمام تجربیات بازیگری ام را باید در کنار هم قرار دهند. من در هر کاری تجربیات خاصی به دست آوردم و خب بعد از کار با آقای هاشمی دوره ای شد که با آقای سیروس الوند همکاری کردم.
فیلم «هتل کارتن» اولین کاری بود که با هم انجام دادیم و بعد از آن فیلم های «مزاحم»، «دست های آلوده»، «تله» و... بود. من در هر کاری تجربیات خاصی به دست آوردم. هر کدام از آنها برای من یک دوره کلاس بازیگری بود و من آنها را می گذراندم و هر مرحله چیزهای جدید یاد می گرفتم. فیلم هایی هم بود که از کیفیت چندانی برخوردار نبودند ولی خب آنها هم تجربه خاص خودشان را داشتند؛ تلاش می کردم بتوانم کار را به تنهایی و روی پای خودم جلو ببرم و اگر کیفیت کار به هر دلیل پایین بیاید کیفیت کار من پایین نباشد و خب همه این کارها باعث شده حالا بتوانم در فیلمی که آقای نعمت الله به من پیشنهاد می کند (شعله ور) بازی کنم و در کل نقش های پرگره تر را به راحتی ایفا کنم.
برای پول بیشتر؟
من هیچ وقت برای دستمزد کاری جلو نرفته ام. شاید زمانی بیکار بوده ام و برای دستمزد کاری را قبول کرده باشم ولی همیشه دستمزد من پایین بوده است و هیچ زمانی به دنبال دستمزد بالا هم نبوده ام اما با جلو رفتن روند فیلم ها و موفقیت هایم به تدریج دستمزد من بالا رفت. در حال حاضر برای فیلم هایی که احساس می کنم تجاری هستند، ممکن است دستمزد بالایی بخواهم ولی برای فیلم های هنری که یک بودجه و تهیه کننده خصوصی پشت آن هست، همیشه تخفیف هایی را لحاظ می کنم.
چرا جوان اول ها پیر نمی شوند؟
(در پاسخ به این که چرا رشد ورود نسل جوان در حال حاضر تا این حد کم شده است؟ دلیل آن می تواند این باشد که شماها هنوز این نقش ها را ایفا می کنید؟) اولا به نظر من گیشه هنوز حرف اول را می زند و مشخص می کند چه کسانی هنوز طرفدار دارند و می توانند این نقش ها را ایفا کنند. و خب کارگردانان دوست دارند با این دسته از بازیگران کار کنند تا کارشان از نظر مالی برگشتی هم داشته باشد. به هر حال بعضی از آنها با کمپانی های خصوص کار می کنند و به دلیل محدودیت بودجه مجبور به این هستند که اینگونه کار کنند.
نگران نیستم
هر سنی نقش خاص خود را دارد. من از نوجوانی شروع کردم و جوانی را گذرانده ام و کم کم وارد میانسالی شده ام و از نظر من نگرانی وجود ندارد. مگر آقای انتظامی هنوز کار نمی کنند؟ از نظر من بازیگری سن ندارد چرا ک از بچه خردسال تا پیرمردی که 80 سال سن دارد هم می توانند بازی کنند. علاوه بر این سعی می کنم کارهای دیگر مثل فیلمسازی را امتحان کنم و شاید تغییر روش بدهم.
به علاوه بازیگری
در حال حاضر کلاس های بازیگر را راه انداختم. در واقع یک موسسه فرهنگی هنری داریم که اولین هدفمان استعدادیابی است که بیشتر در زمینه بازیگری است و شاید بتواند سایر رشته ها را نیز دربر بگیرد. از زمانی که موسسه را راه انداختم، تصمیم گرفتم یک حرکت خوب انجام دهم که نتیجه ای پشتش باشد و واقعا هم فکر نمی کردم در این حد استقبال شود؛ نزدیک به 1500 نفر ثبت نام کردند که در حال آماده سازی کادر آموزشی و پلاتوهایی هستیم که در آن بشود تدریس کرد. حتما در آینده با آنها چند فیلم کار می کنیم.
درباره استعدادهایی که بضاعت مالی ندارند نیز فکر کرده ایم. در ابتدا بین تهران و شهرستان تفکیکی انجام دادیم و از شهرستانی ها خواستیم یک کار هنری در قالب یک فیلم برایمان بفرستند تا پس از دیدن این فیلم ها ورکشاپ هایی در شهرستان برای دوستانی که انتخاب شدند، بگذاریم و بتوانیم در همانجا استعدادیابی کنیم که فقط آن کسی که استعدادش را دارد به کلاس ها بیاید و خب واحدهای دانشگاهی را برای این دوره ها انتخاب کردهایم.
ما با دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد 46 همکاری می کنیم که در واقع وزارت علوم نیز تاییدیه مدرک را به انضمام موسسه ما انجام خواهدداد.
دنبال تفاوت در بازی بوده ام
سلایق با هم متفاوت است. یک سری از مردم تیپ من در «اخراجی ها»، «مهمان مامان»، «کما» و... را دوست دارند، یک سری هم می گویند این فیلم ها فاقد ارزش های بازیگری است و فیلم هایی مانند «نقاب»، «زن زیادی»، «مزاحم» و... را می پسندند. اگر کمدی نیز بازی کرده ام و در نقش لات بوده ام، شخصیت های متفاوتی بودند و سطح طبقاتی متفاوتی داشتند و حتی گویش و طرز راه رفتنشان نیز با هم فرق داشته است. من در سریال «خوب، بد، زشت»، یک مدل لات بازی کرده ام که کاملا با «اخراجی ها» و «کما» متفاوت بوده است.
پشیمان نیستم
حقیقتا از نقش خاصی پشیمان نیستم چون همه این فیلم ها برای من تجربیات خوبی بوده است. همان طور که گفتم بعضی از فیلم ها در کارگردانی و یا فیلمنامه ضعف داشته و به بخش بازیگری خیلی پرداخته نشده است اما من تمام تلاشم را کرده ام که در سکانس هایی که حضور دارم حتی به صورت مشترک با عواملی که در آن سکانس هستند، کارمان به خوبی از آب دربیاید.
رد پای شریفی نیا
(در پاسخ به این که آیا در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، محمدرضا شریفی نیا نقشی در گرفتن نقش های خوب برای تو نداشته است؟) نه. فیلم زیاد به من پیشنهاد میش د و خب ایشان هم به من پیشنهاد می کردند و من آن نقش را می خواندم؛ یکی از آنها «نقاب» می کردند و من آن نقش را می خواندم ؛ یکی از آنها «نقاب» بود و آن نقش را واقعا دوست داشتم.
مثلا سریال «کلاه پهلوی»، سریال «همسایه ها» از کارهایی بود که ایشان به من معرفی کرده بودند. خب ایشان هم دوست داشتند و با هم کار می کردیم. در آن زمان همیشه کستینگ در دست محمدرضا شریفی نیا بود و هر تیمی قصد ساخت فیلمی را داشت با ایشان صحبت می کرد و ایشان هم اشخاصی را که می شناختند و می دانستند می توانند از پس کار بربیایند و چیزی به آن اضافه کنند، معرفی می کردند.
چرا این همه کمدی؟
(در پاسخ به اینکه یک دوره ای در سینما پشت سر هم فیلم های کمدی بازی کردید. الان همچنان به فکر ادامه این روند هستید یا می خواهید در انتخاب نقش ها یک مقدار متفاوت عمل کنید؟): فیلمنامه های متنوعی انتخاب و بازی می کردم اما بعضی وقت ها به دلایلی از جمله مشکلات فنی و... اکران این فیلم های کمدی پشت سر هم می افتاد و اینطور به نظر می رسید که من مدام دارم کار کمدی بازی می کنم، در صورتی که اینطور نبوده. اگر این فیلم ها سر زمان خودشان اکران می شدند مشخص بود که تنوع زیادی دارند.
به عقیده من سمت و سوی کمدی را مخاطبان مشخص کردند. فروش فیلم های کمدی مشخص می کند چه سبکی مردم دوست دارند. سلیقه مردم بسیار موثر است. کمدی را مردم دوست دارند باید بدانیم خوراکی که ما به مردم می دهیم و باید خوراک سالم به مردم بدهیم. اگر بعد از دیدن فیلم اتفاقی در جامعه رخ دهد مقصر ما هستیم شاید خیلی از حرف ها را نباید بزنیم اگر راه این دیالوگ ها در سینما باز و باب شود اتفاق بدی در سینما خواهدافتاد و نمی توانیم خودمان را ببخشیم. نباید باعث ناهنجاری در جامعه باشیم.