امامزاده اسماعیل؛ روایت‌های سینه‌به‌سینه

امامزاده اسماعیل همجوار با میدان عتیق در محله قدیمی خوشینان و در شرق خیابان هاتف، قرار دارد. این زیارتگاه، بیش هزار سال پیش بر جای یک گورستان باستانی بناشده و مورداحترام یهودیان و مسلمان شهر است.

شیما خزدوز/اصفهان امروز: اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی‌طالب(ع) مربوط که در قرن هشتم هجری می‌زیسته را بسیاری از علما منتسب به امام حسن مجتبی(ع) می‌دانند. جلال‌الدین همایی در کتاب تاریخ اصفهان، نسب این امامزاده را از اعقاب دور امام حسن(ع) عنوان کرده و گفته است تاریخ مقبره شعیای در صحن امامزاده اما به فراتر از اینها باید برسد.

در میان اهالی اصفهان معروف است که شعیا از پیامبران بنی‌اسرائیل بوده، ولی بر اساس نظر استاد همایی، او از پیشوایان روحانی یهود یا نصارا بوده و نه پیامبر مورد ذکر، چراکه شعیای نبی(اشعیا) که نامش از واژه عبری یشعیاهو به معنای آزادشده خداوند، گرفته شده از مشاهیر انبیای بزرگ بنی‌اسرائیل و صاحب کتب و اسفار بوده و در قرن هشتم پیش از میلاد مسیح، در اورشلیم می‌زیسته است. او حدود 60 سال(759-700 پیش از میلاد) نبوت داشت و ارمیا و دانیال با وی معاصر بودند. مدفن هرسه، در بیت‌المقدس است و نه در اصفهان، که در آن تاریخ هنوز مسکون نبوده است.

بااین‌همه بر فراز این مقبره کتیبه‌ای نصب است که آن را متعلق به شعیای نبی می‌داند و از همین رو این مکان مذهبی از مشترکات تاریخی مسلمانان و یهودیان به شمار می‌رود. گو اینکه پیش از اسلام اینجا قبرستان اهالی اصفهان بوده که بیشتر یهودی بودند و این خود دلیل دیگری است بر اشتراک معنوی این مکان.

در نخستین دهه‌های ورود اسلام به اصفهان، در این مکان نخستین مسجد شهر ساخته شد. کنار این بقعه که آن زمان نیز به نام شعیا شناخته می‌شد هم مسجد، شعیا نام گرفت. یهودیان به این مکان همچنین نی‌عیسایا می‌گفتند.

از آن مسجد نخستین، مسجد شعیا دیگر نشانی نیست اما بنای این زیارتگاه که هنوز موجود است که به زمان سلاجقه یعنی حدود 500 هجری قمری بر می گردد. اینکه اسماعیل بن حسن کی در اینجا به خاک سپرده شده، مشخص نیست تا اینکه در سال 1043 قمری، به دست صفویه بر مقبره او نشانی ساختند و تزییناتی به این ساختمان افزودند.

همچنین سنگ‌قبر منتسب به شعیای نبی مربوط به دوره ایلخانان (قرن نهم هجری قمری) است، مناره و ساختمان مسجد متعلق به دوره سلجوقی است که با تزیینات دوره صفویه تکمیل‌شده است.

اسدالله خبازیان که از کسبه قدیمی خیابان هاتف است درباره آنچه اهالی محل نسبت به نسب این امامزاده سینه‌به‌سینه نقل کرده‌اند، چنین می‌گوید: «روایت است که در جریان واقعه کربلا حضرت زینب(س)، پسر سیزده‌ساله‌ای از اصحاب خود را از اسیری نجات می‌دهد و بعدازآن سرپرستی او را به عهده می‌گیرد. سال‌ها بعد آن پسر با نوه امام حسن(ع) ازدواج می‌کند و حاصل این ازدواج امامزاده اسماعیل است که بعدها در اصفهان و به دست دشمنان اسلام به شهادت می‌رسد.»

مقبره شعیا مربوط به تاریخی پیش از امامزاده اسماعیل است، دوره‌ای که اصفهان از دو محله جی و یهودیه تشکیل می‌شده. از برخی شنیده‌های سینه‌به‌سینه نقل است که امام حسن(ع) زمانی که از اصفهان می‌گذشته در این مکان نماز خوانده است.

خبازیان همچنین درباره آنچه مردمان پیشین درباب این مکان به‌جای می‌آوردند می‌گوید: «داخل بقعه شعیا سنگ مرمری وجود دارد که قدیم‌ها رسم بود مردم وقتی حاجتی داشتند، دعا می‌خواندند و سنگ‌ریزه‌ یا ریگی را به این سنگ نزدیک می‌کردند و معتقد بودند اگر دعا و راز و نیازشان با خلوص دل همراه باشد، خرده‌سنگ به مرمر می‌چسبد و در باورهای عامیانه آن را نشانه‌ای از مقبول شدن حاجت می‌دانستند.»

ورودی غربی امامزاده اسماعیل به خیابان هاتف و ورودی شرقی آن به کوچه گلشن و کوچه خواجه علم و ازآنجا به میدان عتیق منتهی می‌شود. مقابل در غربی امامزاده یک بازارچه و چهارسویی با گنبدی بسیار قدیمی مربوط به دوره ترکمان‌ها و آق قویونلوها قرار دارد.

خبازیان می‌گوید: «تا 10 سال پیش درخت چناری چندصد ساله مربوط به دوره صفویه در سمت راست در غربی امامزاده و زیر چهارسو کنار مقبره های چندصد ‌ساله‌ای که هنوز وجود دارد، بود. یک مادی آب هم از کنار آن رد می شد. مردم نسبت به این چنار هم باورهایی داشتند، مثلاً تکه‌هایی از چوب این چنار را داخل ظرف می‌جوشاندند و به نیت شفا می‌خوردند.»

ژان شاردن جهانگرد فرانسوی هم در سفرنامه اصفهان از چنار قدیمی محله خوشینان نام‌برده و گفته است که مردم با بستن قفل و گره‌زدن پارچه به این چنار، باورهایی دارند و بیشتر گدایان برای گرفتن صدقه اطراف آن جمع می‌شوند.

خبازیان ادامه می‌دهد: «این بنای قدیمی از دیرباز مردمانی با مذهب های مختلف را در کنار خود گردآورده است. یهودیان هنوز هم به زیارت این مکان می‌آیند و بیشتر در ایام محرم و صفر نذورات غیر نقدی مثل قند و چای برای مراسم می‌آورند.»

«تا حدود نیم‌قرن پیش اتاق‌های اطراف امامزاده را برای زندگی در اختیار نیازمندان قرار می‌دادند. در زمان جنگ جهانی دوم هم امامزاده اسماعیل یکی از پناهگاه‌های امن آوارگان لهستانی در اصفهان بود و بسیاری از آنها بعد از کوچ کردن به این شهر با امنیت کامل در جوار این امامزاده کار و زندگی می‌کردند. یکی از آنها پیرمردی بود که تا سال‌ها بعد هم در بازارچه امامزاده پینه‌دوزی می‌کرد.»

خبازیان ادامه می‌دهد: «زینب نساء بیگم دختر شاه اسماعیل صفوی و میرعماد خطاط هم همجوار با این امامزاده به خاک سپرده شدند. از دوره صفویه به بعد این امامزاده مدرسه علمیه طلاب هم بوده و عالمانی چون خاندان عارفچه، ابطحی و فقیه‌ایمانی هم در آن مجلس بحث داشتند.»

عباسعلی عارفچه، چهارمین نسل از خاندان عارفچه که سی‌ساله است دارالقرآن امامزاده را مدیریت می‌کند، می‌گوید: «پدرانم در این مکان مجلس درس و بحث داشتند. من دهه 50 در کویت زندگی می‌کردم. حاجتی داشتم که از این امامزاده گرفتم و در پی ادای نذرم دوباره به اصفهان مهاجرت کردم، با توسعه امامزاده دارالقرآن را راه انداختم و با تعبیه کردن انشعاب آب و فاضلاب و سرویس بهداشتی امامزاده را تجهیز کردم.»

ملا اسماعیل، میرزا حسین و میرزا محمدعلی عارفچه سه نسل قبل از عباسعلی عارفچه هستند. ملا اسماعیل در نیمه دوم قرن 12 اهل طبس بوده، به اصفهان کوچ می‌کند و به کتابت اصول دینی مشغول می‌شود. مزار او در جوار امامزاده هارون‌ولایت است. میرزا حسین از شاعرانی بوده که در وصف امام حسین(ع) شعر می‌سروده، زادالعارفین، مونس الواعظین و زادالواعظین ازجمله آثار او است. میرزا محمدعلی از اعضای حلقه مذهبی، علمی و ادبی این امامزاده بوده و آثاری چون زبده‌القصاید، تحفته‌المعصومین و تذکره الشعرا و صد قصیده از او برجای‌مانده است. این دوعالم در تکیه میررضی تخت فولاد مدفون هستند.

امامزاده اسماعیل همچنان موردتوجه و احترام باورمندان مسلمان و یهودیان اصفهان است و بازارچه و چهارسوی قدیمی مجاور آن‌هم با مشاغل مختلف زنده و پویا است.

ارسال نظر