قصه پر غصه نساجی و پوشاک!
آن زمان که مرحومان حاج محمدحسین کازرونی، حاج عبدالله مقدم، عطاءالملک دهش، برادران همدانیان و دهها مشتاق تحول در صنایع نساجی کشور آستینها را بالا زدند و با هزاران مشکل ریزودرشت صنعت تولید پارچه را در کشور راهاندازی کردند اگر میدانستند روزگاری این حرفه و کسانی که در حاشیه آن بهعنوان دوزنده نان میخورند به خاک سیاه خواهند نشست قطعاً سرمایه و همت را به سویی دیگر برده و جوانی و عمر خود و تاریخ پرافتخار این صنعت را فدای بیاعتناییها نمیکردند!
حسن روانشید- اصفهان امروز : آن زمان که مرحومان حاج محمدحسین کازرونی، حاج عبدالله مقدم، عطاءالملک دهش، برادران همدانیان و دهها مشتاق تحول در صنایع نساجی کشور آستینها را بالا زدند و با هزاران مشکل ریزودرشت صنعت تولید پارچه را در کشور راهاندازی کردند اگر میدانستند روزگاری این حرفه و کسانی که در حاشیه آن بهعنوان دوزنده نان میخورند به خاک سیاه خواهند نشست قطعاً سرمایه و همت را به سویی دیگر برده و جوانی و عمر خود و تاریخ پرافتخار این صنعت را فدای بیاعتناییها نمیکردند! آن روزها گذشت و صنعت نساجی و در جوار آن کارخانههای معظم تولید پوشاک با آرم و برندهای متنوع در کشور راهاندازی شد تا جاییکه همین چند سال پیش لباس دوختهشده ایران علاوه بر کشورهای همسایه به اروپا و حتی آمریکا هم صادر میشد، اگرچه بعضی پارچههای خاص از طریق کشورهایی همچون انگلستان و ایتالیا برای دوخت لباس افراد متشخص به کشور ما صادر میگردید اما در عوض صنعت دوخت و دوز در داخل کشور جایگاهی ویژه داشت. روزگاری نهچندان دور کلیه مغازهها در طبقه دوم حاشیه دو ضلع شرق و غرب خیابان چهارباغ عباسی و پاساژهای قدیمی آن به خیاطخانههای مردانه و زنانه اختصاص داشت و دوزندگان زبردست در کارگاههای آنها فرصت سر خاراندن نداشتند و بخصوص ماههای بهمن و اسفند برهکشانشان بود که اگر کسی غفلت میکرد و یک روز دیرتر به سراغ آنها میرفت ناچار بود لباس خود را بعد از عید نوروز تحویل بگیرد که مشمول ضربالمثل «لباس بعد از عید برای سر منار خوبست» میشد. کارخانههای معظم تولید پوشاک در جاده قدیم کرج و شهر قزوین و دیگر نقاط کشور ازجمله اصفهان فراوان بودند. صنایع پتو و پوشاک ارم در بویینزهرا دایر بود که اکثر تولیدات خود را برای اروپا به سفارش اسپانیا تولید و تهیه میکرد و تا همین چند سال پیش در کنار دیگر برندهای معروف کشور به تولید و پوشاک و پتو مشغول بود و شهر اصفهان و روستای قهرود آن نیز پوشاک مصرفی اکثر شهرهای کشور را تأمین میکردند. اما این صنعت هم در اثر سهلانگاری و بیتوجهی مسئولان تجارت کشور به سرنوشت دوزندگان کفش آن گرفتار شد که بهمرورزمان جای خود را به صنایع چینی، تایلندی و بنگلادشی تقدیم کند! اگر سری به چند کارخانه باقیمانده صنعت پوشاک در سطح کشور که هماکنون عدد آنها به تعداد انگشتان دودست هم نمیرسد بزنید ملاحظه خواهید کرد که سه شیفت کاری تنها به یک شیفت آنهم با خاموشی تعدادی از دستگاهها روبروست و امور مالی این کارخانهها با کمبود نقدینگی و بدهیهای فراوان مواجهاند. گمرک میگوید سالانه تنها 60 میلیون دلار پوشاک خارجی وارد کشور میشود درحالیکه بخش اقتصادی سازمان ملل متحد معتقد است میزان واردات پوشاک خارجی به ایران سالانه یک میلیارد دلار است! کارگزاران این حرفه مدعیاند سالانه بیش از 5/2 میلیارد دلار پوشاک دوختهشده از کشورهای خارجی به ایران وارد میشود و همه این محمولهها از طریق مناطق آزاد تجاری و بدون پرداخت ریالی بابت حقوق گمرکی و مالیات ارزشافزوده و دیگر هزینههای قانونی به دست دلالان داخلی میرسد! این در حالیست که ورود بیرویه پوشاک دوختهشده در سال 95 نسبت به سالهای قبل ۷۵ درصد افزایشیافته است. البته نباید از یاد برد که تقریباً تمام پوشاک وارداتی و قاچاق از طریق دو کشور ترکیه در غرب و امارات در خلیجفارس وارد کشور میشود که هزینه حملونقل آن بهمراتب کمتر از دیگر نقاط جهان است. بر اساس ادعای یکی از دلالان این کالا تنها یکی از فروشگاههای بزرگ پوشاک مردانه خارجی در تهران سالانه 50 میلیارد تومان واردات دارد و این در حالی است که فقط ۱۴ برند خارجی اجازه ورود تولیدات خود را به ایران دارند. دوزندگان و تولیدکنندگان عمده و خرده این صنعت زمانی که با دوندگیهای فراوان به این نتیجه رسیدند که «آنچه البته بهجایی نرسد فریاد است!» آرامآرام نیروهای هنرمند و کارگران زبردست خود را بازخرید کرده، کرکرهها را پایین کشیدند و عطایش را به لقایش بخشیده و هرکدام به سویی رفتند. هنوز برای مسئولان صنعت و اقتصاد کشور که تنها مترصد دریافت مالیات و دیگر حقوق دولتی هستند جا نیفتاده که این گاو شیره دیگر قابل دوشیدن نیست و قوانین جاری نیازمند اصلاحات اساسی به نفع تولیدکنندگان داخلی است که تا چند سال پیش صادرکننده بودهاند و امروز دستهجمعی کوس ورشکستگی را میکوبند.
ادامه دارد