حال نداشتیم وصیت نامه بنویسیم!

واقعیت ماجرا این که دهه هفتادی ها را متوجه نشده ایم. کار از جایی پیچ خورد که با عناوین کلی آن ها را راندیم و راه ارتباط را بستیم. چیزهایی مثل: سرخوش و در لحظه! فکر کردیم چون مثل ما متولدین دهه های قبل کمتر مدعی تغییر دنیا هستند پس درد ندارند و اصلا معطلند.

برترین ها: واقعیت ماجرا این که دهه هفتادی ها را متوجه نشده ایم. کار از جایی پیچ خورد که با عناوین کلی آن ها را راندیم و راه ارتباط را بستیم. چیزهایی مثل: سرخوش و در لحظه! فکر کردیم چون مثل ما متولدین دهه های قبل کمتر مدعی تغییر دنیا هستند پس درد ندارند و اصلا معطلند.

نه! «نهنگ آبی» نیست. نهنگی اگر هست از قطع شدن راه های ارتباطی و درک دهه هفتادی هایی است که مرگ را هم به مسخره می گیرند. آن قدر جدی گرفته نشدند آن قدر موسیقی هاشان را مسخره کردیم، لباس هاشان را و اصلا هر چه که به هویت آن ها مربوط بود را دست انداختیم و عاقبت آن ها مرگ را هم به تمسخر گرفتند؟ بهشت می رویم یا جهنم یا برزخ؟ همین جمله نشان می دهد کتاب های درسی هم برای کسانی در خلا نوشته می شوند!

می گویند حال نداشتیم وصیت نامه بنویسیم؟ چه کسی و کجا جدی نگرفته آن ها را که آن قدر بی حال شده اند؟ «دیدید راسته» تاکید چند باره شان را در همین فیلم ببینید. آن جدی گرفته نشده اند هیچ بخشی از هویت آن ها رسمی نشده، نه لباس پوشیدن هاشان نه شوخی هاشان و نه عشق هایشان حتی!

«نهنگ آبی» در این جا شکاف بین نسلی است که در خواب رسانه ها و آموزش و پرورش و خانواده ایجاد شده، حالا نسل هایی داریم که ریشه روی آب دارند هر لحظه و هر آن امکان دارد خبرهای بدتری برسد، نهنگ ها در حال تولید مثل هستند، بی سرو صدا و بی لذت.

ارسال نظر