تولد ویدئوآرت اصفهان از سال 83

برای اولین بار در ایران، در سال 80، چند ویدئوآرت در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد، در یک نمایشگاه هنرهای مفهومی که آثاری از تمام مدیوم‌های هنری در آن وجود داشت و تمرکزی بر روی هیچ‌کدام از آنها نبود و توضیح و تفسیری هم درباره‌شان ارائه نشده بود.

اصفهان امروز- مینو ایرانپور: برای اولین بار در ایران، در سال 80، چند ویدئوآرت در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد، در یک نمایشگاه هنرهای مفهومی که آثاری از تمام مدیوم‌های هنری در آن وجود داشت و تمرکزی بر روی هیچ‌کدام از آنها نبود و توضیح و تفسیری هم درباره‌شان ارائه نشده بود. من در آن زمان، در دانشگاه هنر تهران دانشجو بودم و این نمایشگاه، برایم جذابیت زیادی داشت، چون پیش از آن فیلم ساخته بودم و نقاشی هم کارکرده بودم و حالا با پدیده‌ای روبرو شده بودم که هم نقاشی بود، هم سینما و در گالری هم به نمایش درآمده بود و کنجکاو شدم درباره آن مطالعه کنم، اما متأسفانه هیچ منبعی وجود نداشت و دسترسی به اینترنت هم به وسعت امروز نبود، تا اینکه از سال 83 به بعد، چیزهای کوتاهی در بخشی از کتاب‌ها درباره ویدئوآرت نوشته شد و من توانستم کمی درباره آن مطالعه کنم.

پس‌ازآن در سال 82، نخستین ویدئوآرتم، «در» را ساختم که در سال 83، به‌عنوان نخستین ویدئوآرتی که در گالری‌های اصفهان به نمایش درمی‌آمد، در گالری حوزه هنری ارائه شد. در آن زمان، آقای صفوی، مدیر حوزه هنری اصفهان بود و از هنرهای جدید استقبال می‌کرد. او مرا به‌عنوان مدیر خانه تجسمی حوزه هنری انتخاب کرد تا تحولی در آنجا به وجود آورم. هم‌زمان، ویدئوآرتی هم از تهمورث بهادرانی در موزه هنرهای معاصر اصفهان به نمایش درآمد. پیش‌ازاین دو نمایشگاه، نمی‌دانستم محل ارائه ویدئوآرت، کجا است، به‌ویژه‫که فضای اصفهان هم، چنین چیزی را نمی‌پذیرفت، اما در تهران، فضا بازتر بود. بااین‌وجود، هنوز گالری‌ها، امکانات پخش ویدئوآرت ازجمله پروجکشن را نداشتند. در آن زمان، پروجکشن‫های حجیم و سنگین سالن‌های سینما را برای استفاده در گالری‌ها قرض می‌کردیم.

نخستین نمایش ویدئوآرت در اصفهان، بازخوردهای جالبی هم در میان مخاطبان داشت و بیشتر آن را دوست داشتند و با آن، ارتباط برقرار کردند، نه‌تنها هنرمندان، بلکه حتی یک آدم خیلی معمولی که به نظر می‌آمد کارمند شهرداری باشد، هرروز به دیدن این اثر می‌آمد و ساعت‌ها آن را نگاه می‌کرد.

من ویدئوآرت «در» را در جاده ساختم، بعدازاینکه اتفاقی درِ موجود در این اثر را دیدم. بعدازآن، در فرصتی دیگر، از آن عکس‌های زیادی گرفتم. بر روی این در زنگ‌زده، براثر عواملی مثل باد، باران، گرما، سرما و خاک، عالمی ساخته‌شده بود که به حس‌های انسانی و فضای نقاشی‌های من نزدیک بود. دوست داشتم این در را بخرم یا آن را به‌عنوان یک اثر مفهومی در یک نمایشگاه ارائه دهم، اما چنین کاری امکان‌پذیر نبود، پس تصمیم گرفتم براساس آن، ویدئوآرت بسازم، به‌ویژه‫که به‌تازگی مطالعاتی هم درباره ویدئوآرت کرده بودم. در آن زمان، امکاناتی چون وسایل فیلمبرداری و تدوین نداشتم و با دوربین یکی از دوستانم، از این در تصویربرداری و با کمک دوست دیگرم، آن را تدوین و صداگذاری کردم. این اثر در موزه هنرهای معاصر فرایبورگ، جشنواره اینودئو میلان ایتالیا، بخش تجربی بیست و یکمین جشنواره سینمای جوان و جشنواره‌های دیگری شرکت کرد و مانند دری به‌سوی جهان باز شد.

از اواخر دهه 80 و اوایل 90، دیگران هم در اصفهان شروع به ساخت ویدئوآرت کردند. و بیشتر از من راهنمایی می‌گرفتند. دانشجوهایی مثل زهرا جعفرپور، نخستین ویدئوآرت‫هایشان را با من ساختند که به جشنواره‌های جهانی هم راه یافت. فرشته عالمشاه، هم آثاری ساخت و در این زمینه با جدیت ادامه داد و بعد هم، سایت ویدئوآرتیست و جشنواره‌های ویدئوآرت راه‫ انداخت. او استعداد زیادی در سینما و کارگردانی دارد. نوشین نفیسی، ویدئوآرت‫هایی در حیطه هنر محیطی ساخت و مرتضی بصراوی به سمت ویدئوپرفورمنس و ویدئودنس رفت. سمیرا هاشمی و رسول معرک‫نژاد هم در این عرصه فعالیت کردند.

زنان ویدئوآرتیست قدرتمندی در اصفهان داریم، چراکه ساخت ویدئوآرت در خانه هم امکان‌پذیر است. علت دیگر این است که زنان از طریق ابزار ویدئوآرت، می‌توانند به‌راحتی خود را بیان کنند و اثرشان را انتشار دهند.

یک جشنواره ویدئوآرت هم با موضوع خشکی زاینده‌رود که یک دغدغه شهری مهم امروز هر اصفهانی حساس به گذشته، حال و آینده شهرش است، به مدیریت فرشته عالمشاه برگزار کردیم که برای آن، یک فراخوان کشوری با موضوع آب منتشر و آثار برگزیده آن در حمام علیقلی آقا نمایش داده شد و موردتوجه مسئولان شهری قرار گرفت. ویدئوآرت من بر روی سی‌وسه‌پل می‌گذشت و در آن، مردم درباره خشکی زاینده‌رود حرف می‌زدند. قرار شد این اثر در مکان‌های اداری نمایش داده شود و خودم هم تا حدی آن را در مدارس نشان دادم.

نوروز 94 هم در یکی از دهانه‌های زیر پل خواجو با مجید آزادمنش، مرتضی بصراوی و نوشین نفیسی، ویدئوآرت‫هایمان را نمایش دادیم. در آن زمان هم زاینده‌رود خشک بود و مسافرانی که این آثار را می‌دیدند، به دردناک بودن خشکی زاینده‌رود پی می‌بردند و به این‌که ما داریم زاینده‌رود را به‌عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری اصفهان از دست می‌دهیم، اتفاقی که سابقه نداشته است.

* این یادداشت شفاهی و برگرفته از گفتگو با مینو ایرانپور در حاشیه نشست «سینمای آوانگارد، تجربه گرایی در فیلم کوتاه» است که موضوع بیست و نهمین نشست پاتوق فیلم کوتاه اصفهان بوده است.

ویدئوآرتیست
ارسال نظر