قهرمانان کوچکی که خاطره نمیشوند
صندلیهای سالن نقشجهان در پردیس سینمایی چهارباغ پرشده است و در این دومین جمعه از آبانماه کودکانی با والدینشان به تماشای فیلم «قهرمانان کوچک» آمدهاند.
لیلا شهبازیان - اصفهان امروز : صندلیهای سالن نقشجهان در پردیس سینمایی چهارباغ پرشده است و در این دومین جمعه از آبانماه کودکانی با والدینشان به تماشای فیلم «قهرمانان کوچک» آمدهاند.
نخستین فیلم کمدی- رزمی کودک و نوجوان، حضور بسیاری از بازیگران طنز، اختصاص بخشی از درآمد فیلم به بیمارستان تخصصی کودکان امام حسین(ع) و اکران نشدن فیلم خوبی در ژانر کودک و نوجوان در سالهای اخیر بهاندازه کافی برای تماشای تازهترین ساخته حسین قناعت بهانه به دست میدهد. آمار فروش فیلم نیز گویای استقبال از آن در گیشه است. در جشنواره امسال فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان نیز استقبال خوبی از «قهرمانان کوچک» شده و چندین جایزه نیز به دست آورده است.
فیلم با خواب امیرکیان، نوجوان تکواندوکار آغاز میشود که خوابش جذابترین و اکشن ترین سکانس فیلم نیز هست. امیرکیان و ایمان برادرش از خواب بیدار میشوند و پدر که بیژن بنفشه خواه نقش آن را بازی میکند، ناشیانه مشغول درست کردن خاگینه برای صبحانه است. مادر هم که عشق بازیگری است با جاریاش بهعنوان هنرور به صحنه فیلمبرداری رفتهاند. پدر جواب سلام بچهها را با تغییر لهجه و تقلید از کلاه قرمزی میدهد؛ رفتاری که در طول فیلم مشابه آن را میبینیم ازجمله مهمترین نمونه آن طرز صحبت کردن بچه غول است که سعی شده با قیافه عجیبوغریب و طرز حرف زدنش لحظههای پرکشش و خندهآوری برای مخاطب کودک و نوجوان خلق کند؛ چیزی که از ویژگیهای گونه کمدی کلامی یا لفظی است.
در ادامه سکانس صبحانه، قوری از دست پدر میافتد و جمله کلیشهای «وای این قوری جهیزیه مادرتون بود» را میشنویم. پسرها فردا در راه بازگشت از مدرسه در بساط دورهگردی با ظاهر عجیبوغریب یک قوری شبیه به قوری شکسته مادرشان میبینند و آن را میخرند. آوردن قوری به خانه و پیدا شدن سروکله بچه غول درون آن که میتواند پنج آرزوی سرورش را برآورده کند، قصه را پیش میبرد. پولدار شدن، به فروش رفتن مداد رنگیهای تولید کارخانهای که پدر امیرکیان در آن کار میکند و به خاطر قاچاق اجناس چینی در انبار ماندهاند و مشهور شدن مادر بهعنوان هنرپیشه، سه آرزوی امیرکیان هستند که همین فردا صبح که از خواب بیدار میشود برآورده میشوند.
استفاده از جادو و فضای فانتزی اگرچه در سینمای کودک پرکاربرد است اما نیاز به خلاقیت در ایجاد این فضا نیز نکته قابلتوجهی است که در فیلم «قهرمانان کوچک» دیده نمیشود تا فضای فانتزی آن تکراری باشد. شاید این فضا برای کودک و نوجوانی که فیلمهای سینمای کودک در دو سه دهه اخیر را ندیدهاند تکراری نباشد و این تکراری بودن ایده و فضای فیلم از زبان کودکان دیروز بیان شود که در فیلمها و کارتونهای دوران کودکیشان دیدهاند اما باید پرسید پس تکلیف خلاقیت و نوآوری آنهم برای مخاطب کودک و نوجوان امروز با توجه به تغییرات و شرایط امروز زندگی کودکان چه میشود؟
آیا باید همچنان از چراغ جادو - در این فیلم قوری جادو- برای ایجاد فضای فانتزی بهره گرفت؟
آرزوی پولدارشدن امیرکیان با جادویی شدن کیفش که هر ثانیه از آن اسکانس پول درمیآورد برآورده میشود و او و دوستانش به محاسبه پولها برای هر دقیقه و ساعت و روز مشغول میشوند. در گنجاندن آرزویی کودکانه در فیلم نیز خلاقیتی صورت نگرفته و بیشتر این آرزوی بزرگترها است که به دنیای کودکان راهیافته است. نکات تربیتی و پرورشی نیز در این موضوع دیده نشده است؛ اینکه کودک آرزویی کند و آرزویش بیهیچ تلاشی و به دست بچه غولی برآورده شود برای کودکان امروز که خواستههای بجا و نابجای بیشترشان با کمترین مقاومت پدر و مادرها برآورده میشود، نیاز است تا بهگونهای ظریف، هوشمندانه و همراه با جذابیت مفاهیمی چون تلاش و زحمت برای کودکان و نوجوانان در فیلمها، کارتونها و بازیها گنجانده شود.
پرداختن به موضوع مصرف تولیدات داخلی یکی دیگر از موضوعهایی است که در فیلم «قهرمانان کوچک» به آن پرداختهشده و کارگردان و عوامل فیلم از آن زیاد صحبت میکنند و آن را باید از نکات قوت فیلم دانست، هرچند به این موضوع نیز بهگونهای جذاب و باظرافت در فیلم پرداخته نشده است.
در فیلم اگرچه از فناوری روز همچون اینترنت، فضای مجازی، لپتاپ و ... صحبت شده و در ساخت فیلم نیز از آنها استفادهشده تا فضای فیلم به شرایط و امکانات امروز نزدیک شود اما لوکیشن ها در فیلم نشان چندانی از تهران شلوغ، پردود و دم و آلوده با آپارتمانها و برجهای بلندش ندارد. خانه امیرکیان خانه ویلایی با حوض آب و باغچه است.
فیلم با پایان خوش موفقیت کودکان فیلم درگیر انداختن عوامل قاچاق مداد رنگی و رسیدن امرکیان به آرزوهایش پایان مییابد. در طول فیلم این کودکان بودند که به صحنهها و شوخیهای فیلم میخندیدند و نوجوانان حاضر در سالن سینما کمتر از دیدن این صحنههای این فیلم کمدی به هیجان میآمدند، بزرگترها نیز از قهقه های کودکان به خنده میافتادند و نه از صحنههایی که جذابیت و خلاقیت چندانی نداشتند.