"ماهی تیلاپیا" بهشدت برای سلامتی مضر است
ورود تیلاپیای چینی به کشور توسط افراد سنگفروش! سود هنگفت واردات تیلاپیا، تغییر ذائقه مردم در خوراک ماهی، تاریخ مصرفهای دروغین بر روی بستهبندی تیلاپیاهای وارداتی، مضرات مختلف مصرف تیلاپیا و ... بخشی از مهمترین موضوعات این نشست است.
ورود تیلاپیای چینی به کشور توسط افراد سنگفروش! سود هنگفت واردات تیلاپیا، تغییر ذائقه مردم در خوراک ماهی، تاریخ مصرفهای دروغین بر روی بستهبندی تیلاپیاهای وارداتی، مضرات مختلف مصرف تیلاپیا و ... بخشی از مهمترین موضوعات این نشست است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا؛ در حال حاضر کشورهای صنعتی و پیشرفته با سرعت فزایندهای به توسعه زیرساختهای صنعت آبزیپروری خود اقدام کردهاند و طی سالهای اخیر کشورهایی مانند نروژ، آلمان، کانادا، فرانسه، امریکا و ... توانستهاند ضمن توسعه کمی سطح تولید خود در پرورش ماهیهای سردابی مانند قزلآلا، به سطح فناوریهای بسیار نوینی در این صنعت دست یابند بهگونهای که در حال حاضر کشوری مانند آلمان با به کارگیری آخرین تکنولوژیها در این صنعت، موفق به دستیابی به سرانه تولید 600 تُن به ازای 15 لیتر آب شده است و این یعنی دستیابی به نهایت بهرهوری به مدد تکنولوژیهای روز این حوزه ...
متاسفانه کشورمان با وجود برخورداری از سابقه بسیار طولانی در صنعت پرورش ماهی قزلآلا، امروز در بدترین شرایط ممکنه در این صنعت قرار دارد اما دلایل و چرایی دچار شدن واحدهای تولیدی ماهی قزلآلای کشور به وضعیت بحرانی امروز نیز در جای خود بسیار قابل تامل و البته تاسفبار است.
در حال حاضر سازمان شیلات تنها رویهای را که در این حوزه در پیش گرفته، توسعه کمی و اعطای پروانههای بهرهبرداری جدید است و این توسعه کمی بدون کوچکترین توجه به آمایش سرزمینی در جریان است؛ این در حالیست که بسیاری از واحدهای قدیمی این صنعت، امروز به دلایل مختلف از جمله آلوده شدن اکثر واحدهای پرورش ماهی قزلآلا به ویروس و به دلیل بهای تمام شده بسیار بالا یا ورشکسته شدهاند یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند.
از سوی دیگر واردات رسمی بیرویه و قاچاق«ماهی تیلاپیا» به کشور عملاً حکم تیر خلاص به واحدهای پرورش قزلآلای کشور را داشته است چرا که واحدهای تولیدی در طی این سالها به دلایلی مختلفی مانند اعطای مجوزهای خرد پرتعداد، عدم حمایت جدی و واقعی از سوی شیلات، عدم توجه شیلات به تکنولوژیهای روز دنیا در این صنعت و بیتحرکی مطلق در توسعه کیفی و افزایش بهرهوری واحدهای تولید قزلآلا، تلفات بسیار بالای واحدهای تولیدی به دلیل آلودگی تخمهای وارداتی، آلودگی مزارع پرورش ماهی به ویروسهای خارجی، ناتوانی مالی پرورشدهندگان قزلآلا از خرید تجهیزات روز دنیا و بکارگیری تکنولوژیهای نوین این صنعت، بهرهوری بسیار پایین این واحدها به دلیل وابستگی به شیوههای تولید به سبک دهه 40 و ... باعث بحرانی شدن وضعیت فعالان این حوزه طی این سالها شده است.
متاسفانه این وضعیت وخیم در پی واردات ماهی تیلاپیا، صنعت پرورش ماهی کشورمان را به لبه پرتگاه برده است و در این شرایط نیز صرفاً شاهد اعطار مجوزهای جدید به متقاضیان جدید از سوی متولیان امر هستیم!
برای بررسی وضعیت امروز پروش ماهیهای سردابی در کشور همچنین با هدف واکاوی مشکلات، نارساییهای واحدهای پرورش ماهی قزلآلای کشور و چرایی وضعیت بحرانی و وخیم این واحدها، دو نشست با حضور برخی از فعالان این حوزه در باشگاه خبرنگاران تسنیم برگزار کردیم؛ در نشست دوم روحالله فرهی به عنوان پیشکسوت مزرعهداری تولید ماهی قزلآلا و از مزرعهداران برجسته کشور، قربانی بهعنوان دامپزشک و متخصص تکثیر و اصلاح ژنتیک ماهی قزلآلا، خانم ندوشن به عنوان کارشناس محیط زیست و استاد دانشگاه، آقای فلاح به عنوان کارشناس و پیشکشوت مزرعهداری تولید ماهی قزلآلا و آقای سرشار بهعنوان مرزعهدار و تولید کننده قزلآلا وخانم رفیعی بهعنوان مدیر دپارتمان محیط زیست مرکز پژوهشی آرا حضور داشتند.
پیشتر دو بخش از این نشستها با عناوین:
صنعت پرورش «قزلآلای» کشور در آستانه ورشکستگی/ پرورش قزلآلا به شیوه دهه 40 و تعطیلی
ورشکستگی 60 درصد از مزارع پرورش ماهی کشور/ انحصار واردات 400 میلیون تخم ماهی در دست 5 نفرمنتشر شد؛ در ادامه مشروح بخش سوم این نشست تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: تیلاپیا به عنوان یکی از گونههای مهاجم در صنعت آبزیپروری به حساب میآید؛ خانم ندوشن! نظر شما به عنوان کارشناس محیط زیست درباره مشکلات زیست محیطی ماهی تیلاپیا چیست؟
دکتر ندوشن: ابتدا باید از واردکنندگان تیلاپیا و کسانی که خواستار پرورش این ماهی در کشور هستند، پرسشهای زیادی صورت گیرد چرا که چنین سیاستگذاریهای کلانی در حوزه مصرف و تولید نیازمند بررسی در محورهای مختلف است.
به عنوان مثال آیا خوشمزه و خوش طعم بودن ماهی تیلاپیا نسبت به سایر ماهیهای دیگر بررسی شده و آیا زوایای مختلف ورود این نوع ماهی را در کشور بررسی کردهایم؛ کشوری از لحاظ طعم یا مزه به ماهی تیلاپیا نمره بالا میدهد که گونههای خوشخوراک و خوشطعم آبزی و ماهیان دیگر را نداشته باشد و حس تنوعطلبی مشتریانش ارضا نشود.
ببینید به عنوان نمونه این ماهی تیلاپیا در برخی نقاط کشور استفاده نمیشود؛ در حال حاضر مردمی که ماهی کپور و ... را در نزدیک خود با قیمت ارزان و متنوع تهیه میکنند، هیچگاه به سراغ تیلاپیای شیک و اتو کشیده نمیروند؛ آنها به سراغ همان ماهی محلی خود با قیمت ارزان میروند چرا که هم تنوع و هم اطمینان لازم را به آن دارند.
کدام اقشار مردم ماهی تیلاپیا را مصرف میکنند
باید ببینیم تیلاپیا برای چه قشری و کدام شهرها وارد میشود؛ خب برای قشری که خودشان در کنار منابع ماهی قرار دارند وارد نمیشود ضمن اینکه تیلاپیا برای قشر ثروتمند هم وارد نمیشود چرا که آنها نیز ماهی و میگوهای مختلف را مصرف میکنند و به سراغ تیلاپیایی که حاشیههای فراوانی برای آن وجود دارد نمیروند؛ پس اگر به نوع نگاه مشتریان و خرید آنها دقت کنیم متوجه مغلطه شیلات در واردات تیلاپیا خواهیم شد.
ماهی تیلاپیا نباید وارد کشور میشد
فعلاً از زاویه الزام بر واردات تیلاپیا را مورد بررسی قرار میدهیم؛ حتی اگر به جزئیات هم توجه میکردیم نباید این واردات صورت میگرفت چرا که ما ماهی قزلآلای پرورشی با تُن بالا داریم اما باید در اینجا از مسئولان ذیربط پرسیده شود که آیا بهتر نبود این انرژی و مدیریت برای تیلاپیا را به سمت حفظ تولید قزلآلا و بالا بردن کیفیت و بهرهوری تولیدات آن میکشاندیم؛ آیا بهتر نبود مثل همین کاری که چینیها با تیلاپیا انجام میدهند و به نوعی آن را به صورت اتو کشیده و فیله تحویل مشتری میدهند، همین کار را با سایر آبزی و ماهیان میکردیم تا مردم به غیر از ایام عید نوروز در ایام دیگر سال هم ماهیها را مصرف کنند. اگر با قزلآلا هم همان کار تیلاپیای چینی را انجام میدادیم قاعدتاً مردم ما هم این را در بهار و تابستان هم استفاده میکردند.
مصرف ماهی در مناطق روستایی کشور صفر است
همچنین اینکه شیلات میگوید یک کلیو مصرف ماهی و آبزیها را به 10 کیلو رساندهایم شوخی است؛ مصرف ماهی مردم مناطق مرکزی کشور و اقشار روستایی تقریباً صفر است؛ برخی نقاطی هم که کنار دریاچه هستند و حتی ماهی رایگان دارند آن را استفاده نمیکنند و بهگونهای از بوی ماهی بدشان میآید که حرفهای شیلات را با این وضعیت داستان میپنداریم!
اما اینجا و با توجه به نوع مصرف بیان شده در نقاط مختلف کشور این پرسش مطرح میشود، پس ماهی تیلاپیا برای چه کسانی وارد میشود و هدف شیلات از این واردات چه بوده است ؟
اگر تنوع قیمت و مزه را بهانهای برای واردات ماهی تیلاپیا میپنداشتیم این عمل را برای کشور قبول میکردیم به عنوان مثال میگفتیم قزلآلا و شوریده برای برخی اقشار گران است و حال ما یک نوع ماهی با تنوع قیمتی وارد کنیم؛ پس این دو دلیل یعنی قیمت و مزه در واردات دخیل نبوده است البته بنده فقط شنیدهام که این ماهی تیلاپیا به قیمت بسیار ارزان از چین وارد میشود!
آقای قربانی: بله، قیمت تمام شده واردات آن حدود یک دلار است.
آقای فلاح : بنده از سال 72 در کار عمدهفروشی ماهی بودهام؛ بیش از 4 هزار تن انواع ماهی را فروختهام و با ماهیهای وارداتی به طور کامل آشنا هستم.
وجود افراد متخصص در واردات ماهی
اولین ماهیهای خارجی وارداتی توسط صندوق معذوریت سازمان شیلات وارد کشور شد؛ این صندوق ابتدا ماهی "هوکی" را از نیوزلند وارد کردند و این ماهی اقیانوسی بوده و طعم بسیار فوقالعادهای داشت؛ قیمت آن هم در حال حاضر مناسب است و حتی از تیلاپیا هم پایینتر است؛ تنها مشکل ماهی هوکی، سفید و لطیف بودن گوشت آن است و اگر پوست آن برداشته شود از بین خواهد رفت؛ در میان واردات هوکی، برخی ماهیهای بسیار عالی همانند کاردینال و ... هم وارد میکردند.
تا زمانی که افراد متخصص در صنعت واردات شیلات و ماهی بودند و در واردات هم تخصص و کیفیت مدنظر بود، ماهیهای خوبی وارد کشور میشد.
واردات انبوه تیلاپیا از سال 92 به بعد
زمانی واردات ماهی تیلاپیا در کشور کلید خورد که باید پول از کشور چین وارد کشورمان میشد؛ از سال 87 به بعد تا 89 این مقدار بالا از ماهی تیلاپیا در شهرستانهای کشور وجود نداشت و واردات عمده این محصول بعد از سال 92 شدت گرفت.
پولهای ایران تبدیل به ماهی تیلاپیای چینی شد
یعنی پولهایی که قرار بود از چین وارد کشور شود تبدیل به ماهی تیلاپیا شد به عنوان مثال کسانی که سنگفروش بودند و سنگ به چین صادر کرده بودند و می خواستند پول را دریافت کنند این ماهی را به دلیل سود بالایی که داشت وارد کشور کردند.
تنها چیزی هم که باعث فروش این ماهی تیلاپیای چینی در ایران شد، بسته بندی آن بود؛ به عنوان نمونه ماهیهای قبلی آن بستهبندی مناسب را نداشتند اما به صورت سالم و کامل وارد کشور میشد.
کلر و co2 بر روی تیلاپیای وارداتی به ایران
در مورد رنگ گوشت و بستهبندی ماهی تیلاپیا هم باید گفت که رنگ گوشت تیلاپیا این قدر سفید نیست بلکه به آن co2 و کلر میزنند و رنگ گوشت آنها در اصل تیره است ضمن اینکه لکهای قرمز رنگ روی ماهی نیز بر اثر مواد تغییر کرده و در حقیقت قهوهای رنگ بوده است.
همچنین به این ماهی در زمان واردات "گلیز" (آب روی ماهی) میزنند و تاجران ایرانی این حرکت را برای سود بیشتر انجام میدهند که این مسئله نیز مغایر با نظر دامپزشکی انجام میگیرد و باید برخورد جدی صورت پذیرد چرا که این گلیز تا حدود 30 درصد (یعنی حدود 30 درصد ماهی تیلاپیای خریداری شده توسط مردم را آب تشکیل میدهد!) است.
موضوع دیگر در ماهی تیلاپیا بحث سایز آن است؛ ماهیهای درشتتر به آمریکا میروند البته امریکاییها تیلاپیا را از ویتنام وارد میکنند و از چین وارداتی را در این رابطه انجام نمیدهند همچنین ماهی تیلاپیا در بهترین شرایط مزهای مانند مزه مرغ دارد اما باید به نوع و محل واردات هم دقت کنیم؛ ببینیم اول چینیها خودشان چه چیزی استفاده میکنند یا چه غذایی به ماهیها میدهند.
تیلاپیا ماهی اقشار آپارتماننشین
درباره چرایی وارد کردن ماهی تیلاپیا نیز باید به موضوعات مختلف پرداخت؛ در کشور ما همه چیز برعکس شده چرا که در همه دنیا، تیلاپیا ماهی فقرا است اما در کشور ما اغنیا آن را استفاده میکنند چرا که ماهی آپارتمانی محسوب میشود!
در کشور ما تیلاپیا ماهی آپارتمانی است؛ در حال حاضر خانمها، دوست ندارند ماهی پاک کنند و این مهم در روند ورود ماهی تیلاپیا و خرید و فروش آن در کشور اثر گذاشته است.
در شغل ماهیفروشی، اصطلاحاتی وجود دارد بهعنوان نمونه سرخو را رنگ زیبایش میفروشد یا ماهی شیر را شکل و شمایلش میفروشد اما در تیلاپیا موضوع اتو کشیده بودن آن مطرح است و هیچ کس به مزه بد آن توجهی ندارد.
در برخی شهرها مانند بندرعباس شما حتی یک کیلو ماهی تیلاپیا نمیبینید بلکه ساکنان این منطقه به طعم و خاصیت ماهی توجه دارند اما افرادی که در شهروند این ماهی تیلاپیا را میخرند فقط میخواهند یک نوع ماهی خورده باشند! نباید مردم را به این سمت سوق دهیم که هر چیزی را خریداری کنند بلکه باید به مزه و خاصیت توجه داشته باشند.
کافی است فقط چراغ سبز از قشر تحصیلکرده و دامپزشکی یا شیلات صادر شود که این کار صورت گرفته است؛ یعنی به خاطر مشکل پولی ماهی تیلاپیا را وارد کردند و دیگر سود لازم برای برخی افراد حاصل شده است.
اما باید از مردم بپرسیم میخواهید تیلاپیا را جایگزین چه چیزی کنید؛ ما مشکلات طعم، تنوع و قیمت ندارم بلکه موضوع دیگری مطرح است؛ در حال حاضر 90 درصد ماهی "کیلکای" کشور به خوراک دامی اختصاص داده میشود در حالی که پروتیین و ارزش غذایی کیلکا بسیار بیشتر از ماهی تیلاپیا است و فقط چون ماهی کوچکی است و پاک کردن سختی دارد روی آن کار نکردهایم .
در بحث فیلهسازی و عملآوری هم مشکل در تکنولوژی نیست چرا که تکنولوژی وجود دارد بلکه مشکل ما در گرانی تکنولوژی است؛ دستگاههای این فیلهسازی بسیار گران است و حدود 300 هزار تا یک میلیون یورو باید برای آن پرداخت شود که اگر مورد استفاده قرار گیرد تاثیر بسزایی خواهد داشت؛ این دستگاهها بهصورت تخصصی استخوان درون گوشت قزلآلا را میگیرند؛ به طور قطع ماهی تیلاپیا نه کیفیت بالاتری از ماهیهای تولیدی در داخل کشور دارد، نه مزهای بالاتر از آنها و نه اینکه قیمتش قابل رقابت است.
آقای سرشار: قزلآلا دو سال قبل از ورود تیلاپیا بازار بسیار خوبی داشت و دغدغه ما تولیدکنندگان رساندن این ماهی به بازار بود؛ اقبال خریدان و مردم نیز بسیار خوب بود.
مردم ماهی قزلآلا را زنده خریداری میکردند و اقبال آنها برای تهیه و مصرف آن بسیار بالا بود اما ماهی تیلاپیا که به قولی راحتالحلقوم است واردات بیرویه ای به کشور داشت و تاثیرات منفی را به بار آورد.
تسنیم : در مورد عوارض زیست محیطی ماهی تیلاپیا نیز در کشور توضیح دهید؛ کشورهای آلمان و نروژ چه برخوردی با ماهی تیلاپیا داشتهاند؟
آقای فرهی: واردات تیلاپیا در آغاز با هدف نقد کردن پولی که از چین طلب داشتیم، آغاز شد ضمن اینکه ما در حدود 22 هزار تُن میگو به چین صادر میکنیم که میتوان به مردم آموزش دهیم که با طعمدهی مناسب از میگوهای تولیدی خودمان استفاده کنند.
میگوی ایران هم البته جزو میگوهای طعم ویژه دنیا است؛ به جای صادر کردن میگو به چین و اینکه آنها پول ما را ندهند و جای آن ماهی تیلاپیا خریداری کنیم، بهتر است این محصول پراستفاده در داخل مصرف شود؛ در هر صورت قیمت میگوی فرآوری شده از تیلاپیا هم ارزانتر است و این محصول بسیار پرخاصیت برای مردم هم اقتصادیتر است.
آقای فلاح: قیمت میگو به سایز آن نیز بستگی دارد؛ میگوی پلویی و شاهمیگو هم وجود دارد و انواع مختلفی در بازار است.
آقای فرهی: شیلات اگر میخواهد مصرف آبزی را در کشور بالا ببرد و شعار اصلی خود را در همین مبنا قرار داده و صدور مجوزها را به مصرف سرانه جهانی وصل کرده باید در فکر جذب بازار باشد یعنی میخواهد فردی که ماهی نمیخورد را یکشبه فردی ماهیدوست کند.
موضوع دیگر به سیاستگذاری ناصحیح باز میگردد؛ با این نوع سیاست و برنامهریزی، گرمابیکارها و خاویاریها تحت تاثیر قرار گرفتهاند؛ در گذشته صف طولانی برای تهیه قزلآلا میبستند اما در حال حاضر تولیدها نصف شده و مشکل فروش وجود دارد که این نشانه سیاستگذاری نادرست در این حوزه است.
مهمترین بهانه شیلات هم این است که میگوید ما با استاندارد جهانی فاصله داریم؛ خب آیا شما میخواهید با زور این را به مردم بدهید؟ یا به دنبال خارج کردن افراد دیگر از گردونه هستید.
آقای فلاح : در حقیقت ماهی تیلاپیا، ژئوپلتیک جغرافیایی، تغذیه و سیاست ما را تحت تاثیر قرار میدهد؛ ببینید یک چیزی را جایگزین میکنیم اما از آن طرف منابع خود را نابود خواهیم کرد؛ ویروس تیلاپیا که آمده، کشنده و نابودکننده مزارع است که باید دقت شود.
متاسفانه ناگهان زحمت و هزینهای انجام شد و سرمایه مملکت را به چینیها دادند و تولید مصرف سرانه را به 20 کیلو تبدیل کردند که باید پرسید چگونه میخواهند جواب لازم را ارائه دهند ضمن اینکه با واردات ماهی تیلاپیا بر ذائقه مردم هم اثر گذاشتهاند یعنی عملاً در آینده مسائل سیاسیمان تاثیر دارد؛ باید بدانیم که خیلی چیزها را به خاطر ماهی تیلاپیا از دست دادهایم.
مصرف ماهی کیلکا باید انسانی شود
تلاش ما باید در حال حاضر بهگونهای باشد که ماهی کیلکا را بین مردم جا بیندازیم؛ به عنوان مثال 95 درصد مصرف دامی را انسانی کنیم؛ این موضوع باید با آگاهسازی و فرهنگسازی انجام شود.
آقای فرهی: اگر مردم ما ماهی تلاپیا را به دلیل آمادهخوری و فیله بودن مصرف میکنند و به آن گرایش پیدا کردهاند، باید پرسید چرا این اتفاق افتاده است.
در این مورد باید گفت که سازمان شیلات ایران مجوز واردات را در اختیار فرآوریکاران قرار داده است؛ تعریف از فرآوریکاران این است که به کسانی گفته میشود که ماهی صید شده از دریا را تبدیل به فیله میکنند یا حتی محصولات نیمه پخته شده مانند ناگتها یا ... را تولید میکنند.
اما در حال حاضر این صنایع فرآوری به دلیل سود سرشار، عدم سرمایهگذاری مورد نیاز برای خریداری نکردن ماشینآلات به واردات روی آوردهاند و اجازه انحصاری آن را هم دریافت کردهاند.
این وارد کنندگان نیز بستههای 12 کیلویی منجمد ماهی تیلاپیا را به 600 گرمی تبدیل میکنند و جالب است که اگر تاریخ مصرف آن گذشته هم باشد، شما نمیتوانید متوجه آن شوید چون تغییر بستهبندی اینجا داده شده است؛ به عنوان مثال میتوانند چند بار تاریخ را عوض کنند!
چرایی اجازه واردات ماهی تیلاپیا به کشور
آقای فلاح: به عنوان نمونه، دامپزشکی در سالهای گذشته اجازه نمیداد فیله وارد کشور شود؛ نمیدانیم چرا اجازه واردات ماهی تیلاپیا را اعلام کرد مثلا میخواستیم فیلهماهی هوکی را وارد کشور کنیم اما نمیدانیم چرا اجازه این کار را برای تیلاپیا صادر کردهاند.
آقای فرهی: در مورد تعرفهها هم تغییرات را شاهدیم مثلا از نظر اقتصادی تعرفه ماهی تیلاپیای فرآوری نشده 7 درصد است اما تعرفه تیلاپیای فرآوری شده بالای 40 درصد است؛ اینکه چرا ماهی تیلاپیای فراورینشده با تعرفه 7 درصد، وارد نمیشود، باید بررسی شود.
علت این مسئله آن است که ماشین آلات فرآوری در کشور وجود ندارد و سایر مشکلات نظیر ضایعات نیز ایجاد میشود؛ به نوعی مجوزها کار را به سمت قاچاق این محصول هم هدایت کرده است ضمن اینکه معتقدیم تیلاپیایی موجود در باراز 10 هزار تُن که شیلات میگوید، نیست و برای آن سند داریم؛ شما مغازههای فروش ماهی را رصد کنید ببینید چه مقداری قزل یا تیلاپیا در آنها وجود دارد.
وجود تیلاپیا در یخچال بستنی مناطق روستایی
متاسفانه در روستاها هم در یخچال بستنی، ماهی تیلاپیا برای فروش وجود دارد!! که نشاندهنده وجود آن در همه فروشگاههای کشور است؛ قاچاق سنگینی در این حوزه وجود دارد و مدارک آن را هم در اختیار داریم.
اذعان چینیها به فروش 43 هزار تُن تیلاپیا به ایران
به عنوان مثال خود کشور چین میگوید 43 هزار تن تیلاپیا به ایران فروختهایم اما در داخل گفته میشود 10 هزار تن واردات ماهی تیلاپیا به کشور داشتهایم!
آقای فلاح: عمده ماهیهای تیلاپیای چینی موجود در بازار از کشور امارات وارد ایران میشود یعنی این ماهی در امارات لیست میشود که مبلغی هم به همین خاطر به آن اضافه خواهد شد.
آقای فرهی: باید به مجوز واردات ماهی تیلاپیای چینی و شرایط ورود آن به کشور دقت شود حتی شیلات در پاسخ به این پرسش که چرا واردات تیلاپیا بیش از 10 هزار تُن است تاکید میکند که مسئول واردات قاچاق این ماهیها نیست! در حالی که باید بدانیم این جنسهای قاچاق (ماهیهای تیلاپیا) از مبادی قانونی وارد کشور میشود و باید با افراد خاطی برخورد جدی صورت گیرد.
متاسفانه ذائقه مردم را با ماهی تیلاپیا عوض کردهاند البته این جریان بهدنبال اخذ مجوز از سازمان محیط زیست و دستگاههای مربوطه برای تولید آن در داخل کشور هم هستند.
برای واردات تیلاپیا ذائقهسنجی و توجیه اقتصادی نشده
خانم ندوشن: اصل موضوع واردات ماهی تیلاپیای چینی صحیح نبوده چرا که ذائقهسنجی و توجیه اقتصادی انجام نگرفت و این ماهی به هیچ عنوان ارزش غذایی مناسبی ندارد! به عنوان نمونه برخی کشورهای جهان منبع پروتئینی تازهای را برای مردم خود وارد میکنند و ذائقه مردمشان را تغییر میدهند اما ماهی تیلاپیا نه پروتئین لازم را دارد و نه طعم آن مناسب است که در هر حال دلایل قابل قبولی برای واردات آن وجود ندارد.
واردات ماهیهای تیلاپیا به کشور یکی از بدترین تصمیمگیریها بوده زیرا فلسفه اقتصادی و فرهنگی پشت آن وجود نداشته است اما پرورش و تولید آن در داخل به مراتب تصمیمی غلطتر و نامناسبتر خواهد بود.
متاسفانه توجیه مسئولان ذیربط برای پرورش ماهی تیلاپیا به بهانه اشتغالزایی و اشتغالسازی است که باید متولیان امر به جای برنامهریزی برای پرورش تیلاپیا در داخل، اشتغال از بین رفته در حوزه آبزیپروری را بازگردانند.
مسئولان ذیربط باید توجه داشته باشند که کمبود منابع آبی در داخل وجود دارد و با همین میزان آب موجود نیز تولیدکنندگان ما از گردونه خارج میشوند که باید این مسائل و دغدغهها رفع شود.
مجوز تولید تیلاپیا باعث نابودی اشتغالزایی میشود
اگر سازمان محیط زیست هم در همین مقاومت اندک خود شکست را پذیرا شود و مجوزهای لازم برای تولید و پرورش تیلاپیا را صادر کند تمامی اشتغالزایی در حوزه تولیدکنندگان ماهی نابود خواهد شد.
هزینه تولید تیلاپیا گرانتر از واردات آن تمام میشود
اشتغالزایی به جای واردات تنها توجیه و بهانه برای پرورشدهندگان و تولیدکنندگان ماهی تیلاپیا است در صورتی که باید گفت هرگز نمیتوانیم با قیمت کشور چین و با چنین ظاهری محصول تیلاپیا را تحویل مردم دهیم چرا که نیروی انسانی ما گران است و هزینههای ما نیز در این رابطه سنگین خواهد بود؛ یعنی تولید ماهی در کشور ما پرهزینه است اما در هر حال تلاش شیلات برای پرورش و تولید این نوع ماهی نیز بحثبرانگیز و قابل تامل است.
آقای فلاح: فشارها برای تولید و پرورش ماهی تیلاپیا از سوی جریانات مختلف انجام میگیرد؛ یعنی چند شرکت به دنبال اجرای این اقدامات هستند؛ شرکتهایی که به عنوان فروش خدمات مهندسی، تجهیزات و بچهماهی فعال هستند و حتی ریشه در شیلات کشور دارند، این افراد و جریانها دنبال فروش داروها و فروش بچهماهی هستند که باید نسبت به عملکرد آنها دقت صورت گیرد.
اما جایگزینی تیلاپیا به جای قزلآلا در ادارات دولتی نیز روند جالبی دارد چرا که طبق مصوبه دولت همه کارمندان باید هفتهای یک مرتبه به میزان 300 گرم از خوراک ماهی استفاده میکردند که بهدلیل افزایش وزن قزلآلا به یک کیلو و وجود تیلاپیای 300 گرمی، این ماهی بر سر سفره کارمندان ادارات جای گرفت و ضرری بالا به تولیدکنندگان قزلآلا هم وارد آمد.
یکی دیگر از دلایل ورود ماهی تیلاپیا به ادارات نقش آشپزها در پختوپز این محصول بود، به نوعی این افراد خوراک ماهی تیلاپیا را به دلیل راحتتر بودن بین کارمندان جا انداختند و این محصول به صورت هفتگی در سبد غذایی آنها جای گرفت.
آقای فرهی: اگر مردم بدانند با مصرف ماهی تیلاپیا چه بلایی بر سرشان میآید دیگر از آن استفاده نخواهند کرد.
تسنیم: با توجه به برخی مشکلاتی که در ماهی وارداتی تیلاپیا وجود دارد، آلودگی فیلههای تیلاپیا چه قدر در سلامت مصرف کنندگان اثرگذار است؟
خانم ندوشن: در همه بستهبندیها تاریخ بستهبندی با تاریخ صید (تاریخ ورود به کشور) تفاوت دارد؛ اگر صداقت در این رابطه وجود داشته باشد حتی بین تاریخ بستهبندی تا تاریخ صید سه ماه و بیشتر فاصله وجود دارد.
تفاوت در تاریخ ورود تیلاپیاها و تاریخ درج برای مشتری
بین تاریخ صید (تاریخ ورود به کشور) و روز بستهبندی هم دو نوع تاریخ است که شامل دو تا سه ماه میشود ضمن اینکه تاریخ انقضا هم بر اساس تاریخ بستهبندی درج میشود، تاریخ صید هم با تاریخ صید واقعی متفاوت است و این ماهیها در حقیقت به صورت منجمد وارد میشوند که باید به تاریخ آنها دقت جدی شود؛ این تاریخها که روی بستهبندی درج شده باید ذهن مخاطب را درگیر کند.
اما برای اسیدهای چرب ماهی تیلاپیای وارداتی نیز تحقیقات جامعی صورت گرفته که نمونه بارز آن یک مقاله انگلیسی است که بهصورت بیطرفانه این تحقیقات را انجام داده و تیلاپیا را بدترین نوع ماهی معرفی کرده است.
در این تحقیق کارشناسی حدود 30 نوع ماهی تیلاپیا از لحاظ اسیدهای چرب مورد بررسی قرار گرفتهاند و در نهایت تاکید شده که ماهی تیلاپیا به دلیل سریعالرشد بودن و مصرف همه نوع غذا، مشکلاتی را در اسیدهای چرب دارد.
ماهیتیلاپیا در کشورهای مختلفی مصرف میشود اما باید بدانیم که این ماهی به چه قشری از جامعه ارائه میشود به عنوان مثال اگر در کشوری غیراز ایران ماهی تیلاپیا وارد میشود به محلی خاص و برای اقشاری خاص مصرف میشود و مردم نسبت به مسائل آن کاملاً آگاهی دارند چرا که واردکنندگان بابت این محصول به مردم دروغ نمیگویند؛ در کشورهای مصرفکننده ماهی تیلاپیا این محصول را با دروغ یا قرمز کردن و آب بستن به فروش نمیرسانند.
ایران رتبه دوم مصرف ماهیهی تیلاپیا در جهان!
آقای فرهی: امریکا با 300 میلیون جمعیت به عنوان نخستین مصرفکننده ماهی تیلاپیا در دنیا شناخته شده و البته این کشور ماهی تیلاپیای خود را از چین تامین نمیکند و رتبه دوم بالاترین میزان مصرف نیز به ایران اختصاص دارد؛ در هر صورت باید به نوع جمعیت، تعداد آن و کیفیت محصول نیز توجه شود.
آقای فلاح: تیلاپیایی موجود در امریکا در مکزیک تولید میشود و مردم هم آن مصرف نمیکنند بلکه غالباً این نوع ماهی در برخی رستورانهای این کشور و بیشتر به توریستها داده میشود.
میزان اقبال مردم یک منطقه به ماهی تیلاپیا هم حائز اهمیت است به عنوان نمونه یک نفر ساکن بندرعباس یا بوشهر ماهی تیلاپیا را استفاده نمیکند بلکه غالباً کارگران یا مسافران از آن بهره میگیرند؛ متاسفانه در شهرهای غیر ساحلی و کلانشهرهایی مانند تهران ماهی تیلاپیا را بیشتر مصرف میکنند و قشر آپارتماننشین نیز اکثریت خواهان این ماهی هستند.
ماهی تیلاپیا در اکثر فروشگاههای ما یا حتی در یخچال بستنی روستاها هم دیده میشود اما شما در هیچ یک از فروشگاهها و مراکز خرید کشورهای اروپایی ماهی تیلاپیا را مشاهده نمیکنید!
ببینید! کیفیت ماهی تیلاپیا در برخی کشورها بالاتر میرود چرا که غذای گوشتی به تیلاپیا و ماهیها میدهند بنابراین کیفیت ماهی چه تیلاپیا و... افزایش مییابد که در این رابطه باید پرسید که ما چه تیلاپیایی را از چین وارد میکنیم یا به دنبال تولید چه نوع تیلاپیایی هستیم.
تیلاپیا در دمای 14 درجه به پایین زنده نمیماند
در مورد ماهی تیلاپیا هم باید گفت که این نوع از موجودات در یک دمای مشخص زندگی میکنند و اگر تغییرات دمایی ایجاد شود از بین میروند؛ ماهی تیلاپیا در دمای 14 درجه به پایین زنده نمیماند، بنابراین باید از مسئولانی که در فکر تولید این ماهی هستند بپرسیم که کجای کشور دمایی بالای 14 درجه در تمام طول سال دارد!
مجوز تولید تیلاپیا قطعاً در استان یزد هم رد میشود چرا که در برخی ایامها سرما و کاهش دما به این منطقه هم میرسد؛ کشور ما برای تولید ماهی تیلاپیا متفاوت است و باید ظرفیتهای آن سنجیده شود؛ ما کشوری حارهای نیستیم و نمیتوانیم این نوع محصولات را تولید کنیم.
در کشورهای دیگر نظیر کانادا که تیلاپیا را تولید میکنند از روشهای مختلفی بهره میبرند که نمونه بارز آن استفاده از آب گرم پایین نیروگاهها و ایزوله کردن محیط پیرامونی بوده است.
خانم ندوشن : همچنین ما برای تولید و پرورش ماهی تیلاپیا هیچ گونه توجیهی نداریم که البته این اصرار برای تولید را هم متوجه نمیشویم؛ برخی افراد که با توجیه اشتغالزایی به دنبال پرورش و تولید هستند باید توجه داشته باشند که ماهی تیلاپیا بومی کشور محسوب نمیشود و هیچ توجیهی در پرورش آن وجود ندارد و حتی امکان اکولوژیک منطقهای برای آن وجود نخواهد داشت.
ماهی تیلاپیا تالابها و اکوسیستم را از بین میبرد
متاسفانه ماهی تیلاپیا بسیار مقاوم است و به سرعت به سن بلوغ میرسد، این آبزی به هیچ عنوان سایز نمیگیرد و فضای زیست محیطی یا اکوسیستم را از بین میبرد، اگر این ماهی به تالابها و اکوسیستمها ریخته شود، بدون اغراق تمامی ماهیهای آن اکوسیستم را از بین میبرود.
این ماهی به دلیل همین مقاوم بودن دارای بسترهای مناسبی برای انواع ویروسها و باکتریها است یعنی خود آنها زنده میمانند اما ویروسها را به دیگر آبزیان انتقال میدهند.
همه چیزخوار بودن، سرعت رشد بالا، سایز نگرفتن و سن تکثیر ماهیهای تیلاپیا به نوعی فاجعهآفرین برای محیط زیست کشور محسوب میشود.
تسنیم: آیا در حال حاضر کشورمان و مناطقی مانند کارون به ماهی تیلاپیا آلوده شده است؟
دکتر ندوشن: بله؛ کارون و شادگان به ماهی تیلاپیا آلوده شده است.
تسنیم: البته شنیده شده که نام گونهای که در کارون وجود دارد زیلی (موزامبیکی) است؟
بله؛ این نوع از تیلاپیاها بسیار مقاوم و مهاجمتر است.
تسنیم: آیا راهکاری برای از بین بردن این آلودگی در کارون وجود دارد؟
راهکار از بین بردن تیلاپیاها مبارزه بیولوژیکی است
آقای فلاح: فقط میتوان مبارزه بیلوژیکی انجام داد یعنی به عنوان مثال باید از دشمن طبیعی برای مبارزه با آنها استفاده کرد که یکی از دشمنهای طبیعی تیلاپیاها سرمای هوا است؛ راهکار دیگر برای از بین بردن این ماهیها شک الکترونیکی است اما این برنامهریزی به بقیه گونهها آسیب خواهد زد.
اما در مورد ورود تیلاپیا و اینکه برخی مسئولان ذیربط بر تولید آن تاکید کردهاند نیز دلایل مختلفی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها شُک تبلیغاتی از سوی شیلات است یعنی این سازمان به دنبال بمب تبلیغاتی برای خود میگردد که نام این بمب تبلیغاتی ماهی تیلاپیا است.
خانم ندوشن: بله فرمایش آقای فلاح درباره عملکرد سازمان شیلات صحیح است؛ شیلات بهدنبال بمب تبلیغاتی است؛ باید درباره این عملکرد سازمان پرسشهایی مطرح شود یعنی اینکه چرا خودمان در داخل روی قزلآلا اصلاح ژن انجام نمیدهیم تا تخم چشمزده وارد نشود و چرا سازمان شیلات به تحقیقات در این رابطه توجه جدی ندارد؟!
آقای فرهی: دو انحراف در بحث شیلات وجود دارد، یکی بحث اشتغالسازی است یعنی بعد از سالهای جنگ تحمیلی موضوع اشتغال بیشتر برجسته شد به هیچ عنوان نگفتند که مبنا و پایه این اشتغالسازی چه چیزی است و باید روی موضوع اشتغال و اشتغالسازی دقت شود.
سوال دیگر این است که چرا نتوانستهایم اشتغال پایدار ایجاد کنیم یعنی چرا 60درصد تولیدکننده قزلآلاهای کشور از بین رفتهاند؟ مگر یک روز برای اشتغالزایی مجوز نداده بودند؟
بیکاری بسیاری از تولیدکنندکان قزلآلا
در حال حاضر 60 درصد قزلآلاها و تولیدات آن از بین رفته و نیروهای بسیاری بیکار شدهاند که در این میان برخی افراد به زندان رفتهاند و بعضی هم خودکشی کردهاند.
آقای فلاح: حدود سه سال است که محصولات خود را 30 درصد زیر قیمت تمام شده به فروش میرسانیم و این یک مشکل جدی در اشتغال محسوب می شود.
آقای سرشار: بنده نیز تعدادی از نیروهای بیمه شده خود را در مزرعه پرورش ماهی قزلآلای خود کاهش دادهام که ناشی از مسائل ذکر شده در حوزه تولید است.
آقای فرهی: اگر شیلات دنبال اشتغالسازی است ابتدا باید اشتغال موجود را نجات دهند؛ باید پرسید آیا مبنای اشتغالسازی فقط صدور پروانه است؛ باید به تولیدکنندگان هم توجه جدی شود چرا که تولیدکننده قزلآلا به دلیل دمای آب نمیتواند ماهی تیلاپیا تولید کند.
از طرفی مسئولان در توجیه عملکرد خود برای تولید میگویند که ذائقه تیلاپیاخور، تیلاپیا است و ذائقه قزلآلاخور نیز قزلآلا است! اما باید در پاسخ آنها تاکید کرد که پس چرا ما به عنوان تولیدکننده نمیتوانیم ماهی قزلآلا را بفروش برسانیم اما تیلاپیای آلوده و فاقد ارزش غذایی به فروش میرسد!
یکی دیگر از اشکالات و مسائل بسیار تاسفبار به صحبتهای متولیان شیلات در عرصه تولید باز میگردد؛ آنها با افتخار میگویند که ایران رتبه نخست تولید در آبهای شیرین را کسب کرده در صورتی که تمامی کشورهای دنیا این موضوع را جزو افتخارات نمیدانند بلکه این رویه یکی از فجایع در تولید محسوب میشود.
شیلات با این سیاست و با دست خود، تمام آبهای شیرین کشور را آلوده کرده و تحویل مردم داده؛ چرا ما منابع آبی خود را آلوده میکنیم و محیط زیست را به سمت آلودگی میکشانیم؛ با این رفتارها در تولید با آبهای شیرین با شیوه تولید فعلی و بیبهره از تکنولوژی و بدون بهرهوری بهطور حتم امنیت آبی خود را از بین خواهیم برد.
چرا نمیتوانیم صادرات ماهیها را انجام دهیم و چرا این مردم باید تیلاپیا مصرف کنند؟ باید مسئولان ذیربط در حوزه شیلات به این مسائل پاسخ دهند.
آقای فلاح: در حوزه مجوزها نیز باید دقت شود، هر داوطلبی که برای مجوز مراجعه میکند به او بابت 50 لیتر آب 10 تُن مجوز میدهند! در حالی که اعطای مجوزهای خرد، سیاستی غلط است.
آقای فرهی: وقتی در کشوری مانند آلمان با 15 لیتر آب 600 تُن قزلآلا تولید میکنند، پس این کار شدنی است؛ عملکرد شیلات در بهرهوری باید مورد بررسی قرار گیرد و نفر اول شدن تولید در آبهای شیرین با رویه غلط فعلی، خیانت است.
تسنیم: وقتی در آبهای شیرین مجوز پرورش ماهی داده میشود، این کار چه عواقب زیست محیطی به دنبال دارد؟
خانم ندوشن: با این مجوز، مستقیماً آب را آلوده میکنیم؛ برخی بیماریها و آلودگیها از طریق این آب به کارگاههای دیگر منتقل میشود و به طور حتم زیستمندان اکوسیستم هم از بین میروند.
آقای قربانی: حتی آنتیبیوتیکهایی که به ماهی داده میشود هم مشکلساز خواهد بود و باکتریها در آب رشد میکنند که این کار باعث بروز مسائل برای ماهیهای بومی هم میشود.
استفاده از آنتی بیوتیکها در پرورش ماهی در دنیا ممنوع است
در دنیا استفاده از آنتی بیوتیکها ممنوع شده یعنی در کشورهای مختلف آنتیبیوتیک اختصاصی برای ماهی نداریم؛ متاسفانه ما بزرگترین مصرفکننده آنتی بیوتیک در پرورش ماهی هستیم که عوارض زیادی بهدنبال دارد؛ در دنیا مواد ضد عفونی و آنتی بیوتیک را حذف کردهاند اما این امر در ایران متفاوت است و باید در این رابطه توجه جدی صورت گیرد.