بوشهر؛ شور نوحههای حماسی
اربعین از راه میرسد و نواهای سوگ و نوحهسرایی عاشقان خاندان پیامبر(ص) در همهجا، جان میگیرد. نوحههای مناطق جنوبی ایران ازجمله بوشهر، جاذبههایی دارد که گویی فرد را به زمان وقوع حادثه میبرد و همراه قافله عشق میکند. در گفتگو با احمد ابتدائی به بازخوانی بخشهایی از این نوحهسرایی میپردازیم.
سعید آقایی/اصفهان امروز: سوگواری سالار شهیدان و سرور آزادگان در مکانها و زمانهای مختلف، صورتهای گوناگون به خود گرفته است و مجموع این آیینها، خود یک دانشنامه از شناسههای فرهنگها شده است. ایرانیان حجم و سهم بزرگی در این حکمتنامه را از آن خودکردهاند. سوگواری و اتفاقات مربوط و پیرامون آن در شهرها، اقوام و مناطق مختلف برای همان افراد یک معنا و کارکرد دارد و برای دیگر افراد معنا و کارکرد اجتماعی و معرفتی متفاوتی میتواند داشته باشد. بوشهر ازجمله مناطقی هست که عزاداری و نوحهخوانیهای آن با نوعی سوگ و حماسه درهمآمیخته که برای همه مردم ایران جالب و جذاب است.
احمد ابتدائی از مداحان و نوحهخوانهای اهل جزیره خارگ در استان بوشهر چند سالی است مقیم اصفهان شده و این بهانهای شد تا در یک عصر پاییزی در ماه صفر در دفتر روزنامه اصفهان امروز، میزبان او باشیم و گفتگو کنیم.
ابتدائی اشارهای به خانوادهاش میکند و میگوید: «پدر و مادرم، در حسینیه خدمت میکردند و ما در فضای حسینیه بزرگ شدیم. در حیات بزرگ و خاکی، مشغول پخت و پز غذای نذر بودیم و همزمان با پخت نذری، صدای اسطورههای نوحه بوشهری، جهانبخش کردیزاده معروف به بخشو بوشهری خوانده میشد و این آغاز آشنایی من با نوحه بود.» وی میگوید: «من نوحههای حضرت زینب(س) و اربعین را دوست دارم. سنم کم بود ضبط کاستی داشتیم، نوحههایی را که به آن علاقمند بودم ضبط میکردم و بعد از گوش دادن، پاک میکردم. یک روز یادم رفت پاککنم و برادرم، غلام عباس اتفاقی آن را گوش کرد و مرا تشویق کرد.»
سال ۶۳ ابتدائی در جزیره خارک و در حسینیه منظریه، اولین نوحه خودش را خواند. وی میگوید: «برای به دست آوردن یک نوار کاست، از خارک تا بوشهر با کشتی چهار ساعت باید طی میکردیم، چهار ساعت هم برمیگشتیم، یک روز کامل باید میگذاشتیم تا یک نوار به دست بیاوریم و بتوانیم تمرین کنیم.»
این کارمند واحد روابط عمومي شرکت پتروشيمي خارگ، متولد 1346 جزيره خارگ؛ از سال 1363 تا هماکنون در حسينيه سیدالشهدا خارگ نوحهخوانی و مداحي میکرده است. وی میگوید: «نوحه بوشهری شامل چند قسمت است. اول بخش پیشخوانی یا سرخوانی که مداح مردم را جمع و آماده میکند و بیشتر توسط نوجوانان خوانده میشود. مردم عزادار بهصورت حلقههایی به نام بُر جمع میشوند و فردی که مسئولیت نظم و ترتیب برها را بر عهده دارد به نام برساز شناخته میشود. در این مرحله جواب کوتاه و دور سینهزنی تندتر میشود.»
«پس از پیشخوانی در مرحله نوحهخوانی، نوحههای اصلی برعکس نوحههای پیشخوان طولانی همراه با سینهزنی کندتر و سنگین دارد. در نوحه بعدی دور سینه تندتر از دور اول میشود در نوحه سوم مداح خودش را نشان میدهد. نظم سینهزنی کامل میشود و سکوت باید رعایت شود. نوحه چهارم پرشور و بااحساس است. طول بیت کمتر میشود و دور سینه بیشتر میشود و این اوج سینهزنی یا همان واحد است.»
ابتدائی بهنوعی نوحه به نام «پامنبری» اشاره میکند و میگوید: «پامنبری نوحههای خاص و پیچیده است که با نوحههای بوشهری قابلخواندن نیست. در حسینیههای قدیم این نوحهسرایی را انجام میدهند و بعد از سخنرانی روحانی، سنج و دمام زده میشود.»
وی همچنین نوحههای بوشهری و ازجمله واحد را نوعی جنگنامه و از نوعی نوحههای حماسی میداند و میگوید: «تعزیه در این جزیره قدمتی بیش از 250 سال دارد.»
به نظر او صدای مداح آخرین مرحله برای یک مداح محسوب میشود و مداح باید معرفت و شناخت کافی از اهلبیت پیامبر(ص)، اخلاص، کوچک نفسی و تواضع داشته باشد. مداح در دید این فعال حوزه مداحی باید فنون صدا و نوحهها را بداند، کارش اهلبیتپسند باشد و طوری باشد که اخلاص و معرفت او باعث شود تا او را حتی بتوان بهعنوان یک الگو انتخاب کرد.
وی همچنین معتقد است که یک مداح باید در تحریر و صدا صاحب سبک باشد. «باید مداح خودش باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد.» وی ادامه میدهد: «ما تحریرهایی در بوشهر داریم که با تحریرهای دیگر مناطق فرق دارد.»
او یاد بزرگان این عرصه در بوشهر را چون ناخدا عباس دریانورد، محمد شریفیان، حاج عباس دشتینجار، جهانبخش کردیزاده، حاج عبدالحسین خرمایی، رضا صفایی، غلامرضا اصلاحپذیر، باقر آرامی، علی سیاوش، علیباش خرمایی و سیدعلی مؤمنیان را گرامی میدارد.
وی همچنین با اشاره به آیین صبحدم که در قبل از اذان صبح روز عاشورا اجرا میشود میگوید: «این آیین از یک ساعت قبل از اذان تا اذان صبح عاشورا در همان سبک پامنبری ادامه دارد.»
ابتدائی از شعر همه شاعراني که شأن و منزلت اهلبیت(ع) را رعايت میکنند و شعرهاي آنها با حقيقت عاشورا تناقض ندارد، استفاده میکند. برای او شاعراني همچون آقايان محمود موجي؛ غلامرضا ابراهيمي؛ محمدجواد جعفري همت و سيد جواد عينالملک قابلاحترام هستند و از کارهایشان استفاده کرده است. اولين واحدي که ابتدائی اجرا کرده در شب تاسوعا 1363 «بنشين تا به تو گويم زينب» بود که شعر و آهنگش از شادروان سيدجواد عينالملک است.
وی پیشازاین نیز گفته است که «تمام نوحههای بوشهري چه در زمان ناخدا عباس دريانورد و جهانبخش کرديزاده(بخشو) تا به حالا حزين و با اثر هستند اما واحد «تا که نامت بر زبان آمد؛ زبان آتش گرفت» که شعر آن از استاد غلامرضا ابراهيمي و آهنگ عباس ابتدايي است و واحد «بوي ني بوي نوا بوي عزا میآید» با شعر و آهنگی از محمدجواد جعفريهمت و پشتواحد «امان از دل زينب» با شعری از حجتالاسلام ابراهيمي و آهنگ حاج حسن توزي بيشتر روي بنده اثر میگذارد و اين نوحه را شب عاشوراي هرسال بعد از واحد میخوانم و مردم خارگ هم به اين نوحه علاقه زيادي دارند.»
ابتدائی همچنین در کنار استان بوشهر، در خوزستان؛ فارس؛ مشهد مقدس؛ حرم امام رضا(ع)؛ نجف اشرف و کربلاي معلا در عراق؛ و حرم حضرت زينب(س) و حضرت رقيه(س) افتخار نوحهخوانی داشته است.
او در طول آموزش مداحی خود از راهنمایی برادرش، عباس آقا؛ و بعد آقايان حاج مهراب رودباري؛ حاج مصطفي گراشي؛ حاج عبدالحميد دشتيفرد (ناخدا)؛ رضا صفايي؛ علي دشتي و مرحوم جهانبخش کرديزاده(بخشو) (درگذشته در 1356) استفاده کرده است.