هنرمندسرای آلمُن؛ زیر سایه آفتاب
انسان معاصر به دلیل شلوغیها و تضادهای فراوان، بیشتر از گذشته نیازمند خلوت است. خلوتی که در آن بدون هیچ فاصلهای با طبیعت و گذشته خودش، آسودگی و خودبودنش را تجربه کند و اجازه دهد تا تفکر شاعرانهاش نیز سهمی در انتخابهای زندگی او داشته باشد. هنرمندسرای آلمُن در دل کویر با جاذبههای ویژه قابلدسترس در آن، تلاش میکند تا امکان این خلوت را برای ساعتهایی که فرد مهمان آن شده، فراهم کند.
سعید آقایی/اصفهان امروز: در 120 کیلومتری شرق شهر اصفهان، در منطقهای کویری، هنرمندسرا و اقامتگاه بومگردی «آلمُن»، در بافت قدیمی شهر حسنآباد منطقه جرقویه، مرکزی است برای نگاه هنرمندانه به جهان.
درست در دل کویر، جایی که ستارگانش در شب گویی از همهجا نزدیکتر و روشنتر هستند، میتوان با آب چشمههای جوشان کویر، چشمها را شست و یکبار دیگر از میان انگشتان هنرمندان بومی، همه تناسبها را دوباره چید و حرفی تازه زد. اگرچه سکوت کویر آنقدر جذاب است که همه حرفها را در خود میبلعد و بزرگی رازآلود و کنایهآمیزش را به همه نشان میدهد.
اینجا هرروز صبح میتوان تابلویی تازه از تپههای شنهای روان دید. میتوان به درختان گز ایستاده در این دشت، احترام کرد، سلام داد و پایداری را آموخت. اینجا با دشت نمک، میتوان معنای یک صفحه سفید را لمس کرد. میتوان با ماهیهای بزرگ و کوچک چشمه مالواجرد، شادبوم را تجربه کرد. اینجا مردمان کویر، همگی شاعرند، شاعران زندگی در کمآبی، سازگار، قانع و کمتوقع!
شب است که وارد آلمُن میشویم، راهنمایی میکنند و در اتاقی اسکان میگیریم. به کتابهای موجود در دکوری مشبک و چوبی نگاه میکنم. نخستین کتابی که برمیدارم کتاب زیبای «فصل کُنارهای قرمز» نوشته «فرشته عالمشاه» است که خاطرات کودکیاش را در سالهای ۶۰ تا ۶۵ روایت میکند. خاطرات روزگاری که همه کودکان دزفول در زیر سایه مرگ، زندگی میکردند و دورانی پر از اضطراب، ترس، وحشت و البته امیدی مثالزدنی را میگذراندند.
فرشته عالمشاه که خاطرات دوران جنگش در دزفول، انسانی، زیبا و خواندنی است، حال با تأسیس خانه آلمُن، ذهنیت و تفکری که در جایجای نوشتههای حس میشود را بهنوعی دیگر خلق کرده است.
نگاهی به خانهای که در آن هستیم میاندازم و معلوماتم را میآزمایم. درست از آب درمیآید؛ آلمُن در زبان محلی به معنای آرمان و آرزوست و چه زیبا اینجا سرای آرزوی هنرمندان است. سرای آرزوهای هنرمندانه و خانهای برای همه آرزوهای هنری!
هنرمندسرای آلمُن، خانهای قدیمی با بافت خشتمالی، با سقفهای گنبدی به مساحت تقریبی 400 مترمربع. این خانه دورساز، دارای شش اتاق است و ظرفیت پذیرش 35 تا 40 میهمان را داراست. آلمن با مدیریت عالمشاه و مدیریت اجرایی، «ابراهیم صادقی»، خوشنویس و فعال اجتماعی در آذر 1395 تأسیسشده است. صادقی و عالمشاه، یک زوج موفق ایرانی هنرمند هستند که در حوزههای مختلف از تلاش، همکاری، همفکری میکنند و در میان زوجهای هنری نمونهای مثالزدنیاند.
در هنرسرای آلمن اما برخی از آثار موجود اهدایی هنرمندان میهمان، از کشورهای مختلف و شهرهای دیگر ایران است. آثاری از نقاشی، مجسمه، خوشنویسی و صنایعدستی که ذهن و دل مهمانها را برای ساعتهای حضور در آلمن به فرهنگ، هنر و تاریخ پیوند میزند.
رنگ و زندگی در آلمن، آرام و بیصدا کار خودشان را از پردههای سفره قلمکار تا مخطعهای بافتهشده محلی و از مجسمههای در طاقچهها تا نقاشیهای پرندگان در هلالی دیوار ایوان، تمام میکنند.
بنای این اقامتگاه بومگردی، دارای حیات مرکزی با دو باغچه بهموازات هم و حوضی در وسط آنهاست. اتاق زمستانه، اتاق بهاره، دو درب کوچک، اتاقهای گوشواره و ورودی L مانند همه و همه مخاطب را به معماری و فهم ما میبرد، میگویم ما چون محصول دانش بومی و طولانی همه مردمان این سرزمین است.
باغچههای کوچک آلمُن و گلدانهای آن با گیاهان متنوع در هر فصل از سال زیبایی ویژهای به این بنای زیبای قدیمی میدهند. درختان مو و انجیر، آلوچه و آلبالو، گلدانهای شمعدانی و رز و ... حوضخانه که در وسط دو باغچه و زیر درختان انگور قرار دارد، گاه میزبان تعدادی ماهی است و گاه آرامبخش پاهای خسته میهمانان تازه از راه رسیده و البته برای هر بینندهای میتواند چشمنواز باشد.
گوشواره شمالی، اتاق صنایعدستی است. همین نام کافی است تا مخاطب را برای دیدن دقیقتر، وسوسه کند. اتاقی با سبک و ساخت کاملاً قدیمی که در سقف آن چگونگی چیدمان آجرها به شکل گنبدی نمایان است. آنهایی که چشمه طاقهای قدیمی را دیدهاند، این چیدمان و ترکیب آجرها برایشان، حکایت هزار حرف نگفته دارد. بهجز معماری، این اتاق محلی برای حضور صنایعدستی حسنآباد، دزفول و صنایعی است که در طرح احیا و تغییر کاربری، در هنرمندسرا تولیدشده است. میهمانان هنرمندسرا میتوانند با خرید این محصولات هم هدایایی ارزشمند تهیهکرده و هم از صنایعدستی حسنآباد حمایت کنند و نیز در احیای هنرهای فراموششده این دیار نقش مهمی داشته باشند.
وقت غذا که میشود سفره آلمن، یک تابلوی نقاشی است، در عین آنکه خوردنی و لذتبخش است و میتوان رگههایی از زندگی تاریخی را در آن پیدا کرد. رنگهای بشقابها تا نقش روی ماست و انواع ترشیها هرکدام جاذبه و کشش ویژه خود را دارند. خودشان میگویند که پذیراییهای آلمُن از جذابترین بخشهای سفر میهمانان است. دمنوشها و شربتهای ویژه، دسرها و میانوعدههای ایرانی و رنگارنگ، غذاهایی خوشمزه و مطبوع با طعم و رنگ و تزیین ایرانی تهیهشده از بهترین و تازهترین مواد غذایی. سفرههای سنتی آلمُن از میهمانان خود با شیر، ماست، دوغ، کره، سبزی و تخممرغهای بومی و نیز نان محلی و ترشی و مربای خانگی پذیرایی میکند.
از هنرمندسرا آهستهآهسته میتوان به سمت کارگاههای خورجین بافی، گالهبافی و قالیبافی قدم برداشت. در بیشتر خانههای حسنآباد، میتوان دید که یک دار قالی با طرح نائین برپاست و زنان و دختران جوان مشغول بافت آن هستند.
ایجاد فضایی مناسب جهت فعالیت هنرمندان و اجرای پروژههای هنری در منطقه کویر اصفهان، ایجاد فضایی دلنشین و صمیمانه جهت خدمترسانی، اقامت و پذیرایی به گردشگران و برگزاری پروژههای هنری، علمی، محیطزیستی، گردشگری با رویکرد و توجه به فضاهای طبیعی، زیستبوم و فرهنگ بومی منطقه در کنار حمایت از صنایعدستی بومی، سعی و تلاش در جهت احیای صنایعدستی فراموششده در منطقه و ایجاد نگاه نو در عرصه گردشگری و ترکیب آن با هنر معاصر از اهداف و خطمشی هنرمندسرای آلمُن است.
این فضای گردشگری جهت معرفی ظرفیتهای تاریخی، طبیعی، فرهنگی و بومی منطقه و کمک به رشد اقتصادی، مجموعهای کامل و مناسب است. از برنامههای امسال این هنرمندسرا میتوان به میزبانی هنرمندان شرکتکننده در کارگاه هنرمحیطی پرسبوک اشاره کرد. همچنین بزودی آلمُن پذیرای برنامهها و تورهای گردشگری سلامت و طب سنتی هم خواهد بود.
ندا درزی، هنرمند، معتقد است: «فضای دوستداشتنی و پرمهر هنرمندسرای آلمُن از کمنظیرترین اقامتگاههایی است که هنوز بوی انسانیت میدهد. این سرا فضای محدود به رنگ اصالت روستا افزوده است. تأسیس کتابخانهای برای کودکان روستا با هزار و 700 عنوان کتاب یکی از بیشمار امتیازهای این مدیریت است.»
فرشته عالمشاه در سال 1373 از 18 سالگی در اصفهان ساکن شد. نهتنها کتاب «فصل کنارهای قرمز» او که در کمد مشبک چوبی هنرسرای کویریاش میتوان کتاب گزیده اشعار پدربزرگش، «سید ابوالقاسم عالمشاه» با نام «محرم و بیدار» و نیز کتابهایی از مادرش، «فریده عالمشاه» و نیز را هم جستجو کرد. «نیفنیف بارون» (نمنم بارون)، «جا پا هندون» (جای پای پرندگان)، «نامآواهای دزفولی» و «سایه عفتو» (سایه آفتاب) کتابهای فریده عالمشاه هستند.
ما در هنرسرای آلمن، دقایق نخستین را بیشتر سعی کردیم تا گوشههایی از زندگی و خاندان بانویی را بازخوانی کنیم که در هر گزاره از صحبتش، مخاطب را از تاریخ و هنر عبور میدهد. از خاطرات کودکی عالمشاه و از بازی بین خمپارههای عملنکرده تا تجربههای ناب او در هنر، شبی بهیادماندنی را رقم زد. با او تا خرمشهر، دزفول، ماسوله، قشم و اصفهان رفتیم. از هنرهای سنتی تا هنر بازیافت و محیطی و جشنوارههای مختلف صحبت به میان آمد.
اگرچه اهالی جامعه هنری اصفهان فرشته عالمشاه را بیشتر با عناوینی چون هنرمند محیطی، نقاش، کیوریتور، ویدئوآرتیست و فعال اجتماعی میشناسند اما در نوشتهها، گفتهها و تلاشهایش میتوان ورای همه اینها به دریافتی از مفهوم انسان هنرمند اصیل ایرانی رسید.