یک تجربه سرخوش کویری

در هواي گرم اما مطبوع جزيره هرمز مشغول گپ‌و‌گفت با دوستان هستيم كه پيامي صوتي از دوست نازنينم فرشته عالمشاه به دستم مي‌رسد. محتواي پيام مبني بر رفتن هنرمندسراي آلمُن در روستاي حسن آباد و اجراي قطعه اي با ساز هندپن براي كودكان روستاست.

پیروزه شهباز(دانش‌آموخته صنایع دستی و نوازنده ساز هندپن)/اصفهان امروز: در هواي گرم اما مطبوع جزيره هرمز مشغول گپ‌و‌گفت با دوستان هستيم كه پيامي صوتي از دوست نازنينم فرشته عالمشاه به دستم مي‌رسد. محتواي پيام مبني بر رفتن هنرمندسراي آلمُن در روستاي حسن آباد و اجراي قطعه اي با ساز هندپن براي كودكان روستاست.

به سرعت در ذهنم به جستجوي برنامه‌هاي چند روز آينده‌ام مي‌پردازم و تصميم مي‌گيرم بعد از برگشت از جنوب، به حسن‌‌آباد بروم.

ساعت ده صبح جمعه دوازدهم آبان از اصفهان به سمت كوير حركت مي‌كنم. هواي خنك و مطبوع پاييزي به صورتم مي‌خورد و خستگي و خواب‌آلودگي به جامانده را از وجودم مي‌رهاند. كوير اين بي نهايت شگفت‌انگيز امروز مرا فراخوانده است.

بعد از حدود يك ساعت پیمودن راه، پوشش‌هاي گياهي تاغ در دو سوي جاده خبر از نزديك شدن به كوير خارا و روستاي حسن‌آباد را مي‌دهند. از خيابان‌ها و كوچه‌هاي خلوت و باريك عبور مي‌كنيم و به هنرمند سراي آلمن مي‌رسیم. خانه‌اي به غايت زيبا با حوضي در وسط و باغچه‌اي زنده و پرشور از گل‌هاي رز، داوودي و شمعداني كه طراوتش را به رخ مي‌كشد. با خانم عالمشاه به گفتگو مي‌نشينيم و برنامه‌اي ترتيب مي‌دهيم.

فضاي دلنشين اين خانه با سكوت عميقش همه شلوغي‌ها، بيدادها و كلنجارهاي ذهني‌ام را پس مي‌زند و تهنشيني از آرامش، مرا به نواختن ساز وا مي‌دارد. ساعتي آرام و قرار مي‌گيرم و به تپه ماهورها مي‌رويم و با صداي باد به همنوازي مشغول مي‌شوم و از خوشي سرشار برمي‌گردم. بچه‌ها در كتابخانه محلی كوچكي كه به همت فرشته راه‌اندازي شده به انتظار ما نشسته‌اند. با هم به هنرمندسراي آلمن مي‌رويم و گفتگو مي‌كنيم و ساز مي‌زنم. با نگاه‌ها و سوال‌هايشان همراه مي‌شوم وغروب به خانه بر مي‌گردم.

ارسال نظر