اظهارات اصغر فرهادی در آستانهی برگزاری گلدن گلوب
نشست فیلمهای خارجی نامزد «گلدن گلوب» با حضور اصغر فرهادی و چهار کارگردان دیگر فیلمهای نامزد این جایزه سینمایی، در آمریکا برگزار شد.
نشست فیلمهای خارجی نامزد «گلدن گلوب» با حضور اصغر فرهادی و چهار کارگردان دیگر فیلمهای نامزد این جایزه سینمایی، در آمریکا برگزار شد.
به گزارش ایسنا، در این نشست سینمایی که اجرای آن بر عهده «Sam Asi» منتقد و خبرنگار سینمایی هالیوود بود، علاوه بر اصغر فرهادی، «پل ورهوفن» کارگردان فیلم «او»، «پابلو لارائین» کارگردان فیلم «نرودا»، «مارن اِده» کارگردان آلمانی فیلم «تونی اردمن» و همچنین «هودا ینیامینا» کارگردان فیلم فرانسوی «Divines» حضور داشتند.منتقد این برنامه که بصورت ویدیو در سایت AMRICANCINEMATHEQUE منتشر شده است، در ابتدا از فرهادی درباره واکنش شخصیت داستان فیلم «فروشنده» در مقابل تجاوز و این موضوع که چرا بر خلاف انتظار فردی که مرتکب تجاوز شده بود، خیلی سخت مجازات نشد، پرسید که اصغر فرهادی در پاسخ گفت: این سوالی است که بخاطر آن این فیلم را ساختم و سعی کردم آن را با تماشاگر مطرح کنم تا مخاطب نیز فکر کند، در این موقعیت اخلاقی، چه راهی درست است؟! بارها این را گفتم که الان دوران سینمایی که پاسخ بدهد، تمام شده و الان دوره d سینمایی است که باید سوال ایجاد کند. واکنش تماشاگران فیلم «فروشنده» در ایران و خارج از ایران دارای تنوع مشابهی است. خود شما امروز مثالی را مطرح کردید که من آن را در جاهای دیگر نیز شنیده بودم. شما گفتید فردی فیلم را تماشا کرده و در انتهای فیلم با پیرمردی که به حریم شخصی دیگری تجاوز کرده ،احساس همدردی کرده است.
منتقد سینمایی در این میان گفت: اینجا در آمریکا نیز مردم به این موضوع واکنشی مشابه با ایرانیها نشان خواهند داد. زمانی که آنها می پرسم آیا با فرد تجاوزگر احساس همدری میکنید، آنها میگویند بله اما زمانی که به آنها میگویم تصور کنید، این تجاوز به همسر شما شده باشد، آنها میگویند که متجاوزگر را میکشیم.
فرهادی ادامه داد: این همان سوالی بود که میخواستم مطرح کنم. ما وقتی خودمان در این موقعیت قرار میگیریم دچار یک دوراهی میشویم. ما حتی نمیخواهیم که پلیس آن فرد را قضاوت و مجازات کند و از این که خودمان قضاوت کنیم و حکم را اجرا کنیم، لذت میبریم. این ترکیب قضاوت و اجرای حکم چیزی است که انتقام مینامیم. الان به دنیا نگاه کنید، همه دنیا در حال انتقام گرفتن از یکدیگر هستند؛ حتی ملتها.
منتقد و مجری برنامه اظهار کرد: این چیزی است که در سایر فیلمهای شما هم دیدهایم. اخلاقیات خیلی مبهم است و شما خیلی به قانون اعتماد ندارید و تلاش میکنید تا وجه خوب و بد شخصیت داستان را به ما نشان دهید. در این فیلم شما یک معلم و هنرمند آرام را دارید که به یک فرد خشن تبدیل میشود اما ما به قانون نیز نیاز داریم که از ما محافظت کند!
فرهادی در پاسخ گفت: به نظرم ما ناچاریم قانون را بپذیریم و به آن اعتماد کنیم ولی این حقیقت را فراموش نکنید که قانون تنها از یک زاویه به هر اتفاق نگاه میکند. وقتی یک نفر کسی را میکشد، قانون تحقیق میکند و همه تحقیقات را روی یک کاغذ مینویسد که فرد در چه تاریخ و به چه نحوی کشته شده است و به علتها کاری ندارد. قانون به این که در آدمی که قتل را انجام داده چه اتفاقاتی افتاده و چه گذشتهای داشته، پدر و مادرش چه کسانی بودند و دوران کودکی او چگونه بوده کاری ندارد. ما ناچاریم به قانون احترام بگذاریم اما باید همیشه در ذهن داشته باشیم که قانون نمیتواند همه زوایای یک اتفاق را بررسی کند بنابراین ما از طریق قانون هیچ موقع به حقیقت نمیرسیم.
منتقد سینمایی در ادامه پرسید که هسته اصلی تمامی فیلمهای شما خانواده است، اما شما چند سال پیش در این جا مطرح کردید که فیلمها هیچ ربطی به زندگی خودتان ندارد. منبع الهام ساخت فیلمهایتان از کجاست؟ که فرهادی پاسخ داد: خیلی از کسانی که فیلمهای من را تماشا میکنند، فکر میکنند من همه این تجارب را داشتهام، ولی باید بگویم که من خانواده خیلی خوشبختی دارم و با همسرم 20 سال است که در حال زندگی هستیم و خیلی خوشبخت هستیم. ولی میدانم که خانواده یک مثال کوچک از یک دنیای بزرگتر است و در دنیای مدرن آنچه در حال تحت تاثیر قرار گرفتن و از دست رفتن است، معنی خانواده است.
تعریف خانواده عوض شده و این مرا خیلی نگران میکند و هر موقع که قلم روی کاغذ میگذارم، بدون آن که تصمیم گرفته باشم درباره خانواده مینویسم.
در ادامه نشست یکی از تماشاگران حاضر در سالن از اصغر فرهادی پرسید، چه چیزی شما را تشویق به نوشتن و کارگردانی فیلمی درباره خیانت در ایران کرد؟ که فرهادی توضیح داد: فکر نمیکنم فیلمی ساختهام درباره خیانت. خیانت یک بخشی از داستان است، اگر در این فیلم یا در فیلم «درباره الی» و یا «چهارشنبه سوری» بخواهیم خیلی کلیشهای با این رفتار برخورد کنیم به آن میگوئیم خیانت. اگر این فیلم درباره مردی بود که خیانت کرده ما نمیتوانستیم با آن همدردی کنیم. من از 13 سالگی که فیلم کوتاه میساختم تا امروز شخصیتی نساختم که با آن احساس همدردی نکنم و وقتی میگویند کاراکتر فیلم شما فردی خیانتکار است، اذیت میشوم. فکر میکنم رفتار آن مرد جنبههای گوناگونی داشته و اگر زوایای دیگر نگاه کنیم، قضاوت خیلی سخت میشود.
همینطور خیلی راحت نمیتوانیم به کسی بگوئیم فاحشه و زوایای مختلفی دارد. آیا ما داریم به لحاظ اخلاقی قضاوت میکنیم؟ وقتی میگوئیم خیانت یا فاحشه یک بار منفی میدهیم. من سعی میکنم موضوع را این طور نبینم و وقتی میخواهم بنویسم اصلا به موضوع فکر نمیکنم، این مثل خواب دیدن است و نمیدانم چطور خواب میبینم یه چیزی در ذهنم میآید به آن فکر میکنم و درباره آن مینویسم و خودم هم نمیدانم، چطور این اتفاق میافتد. در مرحله بازنویسی نسبت به موضوع آگاهم اما در مرحله اول خیلی ناخوداگاه این اتفاق میافتد. اما یه یک چیز آگاهم و آن این که هنوز نمیدانم برای این که بفهمم یک رفتار درست است یا غلط معیار چیست؟ در دنیای مدرن کدام یک از اینها میزان است و این بزرگترین سوالی است که برای من وجود دارد و همه فیلمهایم را درباره آن میسازم.