اسکندر لطفی؛ اگر چاه زغال نداشتم شاعر می شدم
اسکندر لطفی یکی از معدود افرادی است که در شهرستان نجفآباد همچنان در کار تولید زغال به شیوه سنتی فعالیت دارد. لطفی در محل چاههای زغال قدیمیاش که این سالها با گسترش ساختوساز در شهر نجفآباد دیگر با بافت مسکونی چندان فاصلهای ندارد، درباره این شغل و پیچیدگیهایش سخن گفت و تمامی آنچه فعالان زیستمحیطی درباره اثرات مخرب تهیه زغال بر طبیعت عنوان میکنند را بهکلی رد کرد.
فاطمه رضائیان- اصفهان امروز: انباری از چوب در گوشهای از باغ است و گونیهای زغال در جایجای آن دیده میشود. چاههایی که رویشان با درهای فلزی پوشانده شده و مدتی است که کمتر از آنها استفاده میکند، اسکندر لطفی و صورت دودگرفتهاش همگی حکایت از روزگاری سپریشده در میان زغال دارد. لطفی صحبتهایش را اینگونه شروع کرد: «بیشتر از پنجاه سال است که در کار زغال هستم. پدرم هم شغلش همین بود. اینجا سه چاه زغال 1200 کیلوگرمی، 5/1 تنی و 5 تنی وجود دارد که در یکی دو سال گذشته بویژه از دو چاه بزرگتر به دلیل شکایت اهل محل هیچ استفادهای نکردهام. شاکی خصوصی در کار یعنی حبس و جریمه و البته بستن چاهها. گرچه زمانی که من کار زغال را اینجا شروع کردم در این منطقه خانهای وجود نداشت، اما حالا در امتداد یک کوچه و در همسایگی ما چند خانه قرارگرفته است.»
«چاه زغال شبیه به یک کوزه است که در ابتدا و انتها تنگ و در وسط عریض میشود. عمق چاه عموماً کمتر از 3 متر و عرض آن بین 5/2 تا 3 متر است. درواقع زیادشدن عمق چاه میتواند به زغالها آسیب رسانده و باعث خرد شدن آنها شود.»
لطفی میگوید که از ابتدای شروع کار تهیه زغال در کنار پدرش از چوبهای زائد استفاده میکردند. چوبهایی که بعد از هَرَس از درختان جدا میشود، چوب درختهای خشکشده و یا درختانی که دیگربار نمیدهند و البته چوبهای زائد صنایع مرتبط با چوب، مانند مبلفروشیها، نجاریها و کارگاههای برش چوب. او با درک مباحث زیستمحیطی میگوید که بهطور سنتی برای تهیه زغال چوب درختان حاشیه کویر مثل گز و بادام وحشی، چوب درختهای جنگلی و بویژه درخت بلوط، از چوبهای ممنوع به شمار میآیند.
«استفاده از چوبهای ممنوعه بویژه بلوط یکی از خط قرمزهای شغل ما بهحساب میآید، در منطقه نجفآباد بههیچوجه از چوب ممنوع که بهنوعی قاچاق هم محسوب میشود، استفاده نمیکنیم. اگرچه بعضی مواقع در جریان قطع درختان خشکشده بلوط و یا پروژههای جادهسازی، منابع طبیعی چوبهای ممنوعه را برای فروش به مزایده میگذارند.»
اسکندر لطفی درباره رابطه طرفداران محیطزیست و چاههای زغال و مسائلی که درباره آلودگی محیطزیست و انتقال آفتهای درختان خریداریشده برای تهیه زغال از سوی آنها شنیده میشود، میگوید: «من با دیدگاههای آنان به چند دلیل مخالفم. چاه سوزاندن قوانین ویژه خودش را دارد. نخست اینکه چاههای زغال از مناطق مسکونی فاصله دارد. مثلاً من مدتی است که اینجا را رها کردهام و در منطقهای خارج از شهر چاه میسوزانم. دوم اینکه سوزاندن چاه در شب و هوای سرد که فشار هوا پایین است و دود پایین میماند انجام نمیشود. چاه در روز سوزانده میشود و بعدازظهر به بعد در چاه محکم شده و رویش با خاک پوشانده میشود تا هیچ دودی از چاه خارج نشود. هرچند من معتقدم دود زغال نهتنها برای درختان مضر نیست که حتی آفتهای آنها را نیز از بین میبرد. حتی بعضی گلخانهها خاکههای زغال را برای ریختن کنار گلهایشان و از بین بردن آفتها از ما میخرند.»
او بهعنوان شاهد میگوید: «من بعد از 50 سال دود زغال خوردن هیچ مشکل تنفسی ندارم و تابهحال حتی بیماری فصلی هم نداشتهام. میکروبها در فصل سرد به دنبال یک جای گرم هستند و برای همین است که وارد بدن ما میشوند، اما وقتی کنار دود و آتش باشی، گرمای آتش را انتخاب میکنند و نابود میشوند!»
«یکی از موارد مصرف زغال در قدیم برای کرسی بود. با آمدن بخاریها چند سالی کرسیها جمع شدند اما در چند سال گذشته مردم دوباره متوجه خواص آتش و دود کرسی برای دردهای مفصلی شدهاند. میدانید سوزاندن چوب زردآلو برای کرسی باعث میشود درد پاها کم شود؟ به همین خاطر است که استفاده از کرسی دوباره رواج پیداکرده و این باعث رونق گرفتن مشاغلی چون لحافدوزی، نجاری سازنده چهارپایه کرسی و همینطور شغل ما شده است.»
«درباره انتقال آفت درخت از یک منطقه به منطقه دیگر برای تهیه چوب برای زغال هم باید بگویم درخت خشک و مرده هیچگونه آفتی ندارد، نهال درخت است که آفت را منتقل میکند که آنهم مناسب زغال نیست و در این شغل خریدوفروش نمیشود.»
اسکندر لطفی درباره تهیه زغال توضیح میدهد: «چوب مرطوب باید بین شش ماه تا یک سال و گاهی حتی دو سال بماند تا خشک شود. خشک شدن چوب را از جدا شدن پوسته از درخت تشخیص میدهیم. بعضی چوبها خیلی دیر خشک میشوند، مثل چوب توت و ساج. پیشتر چوب ساج را برای ساخت لنجهای صیادی به صیادان جنوب میفروختم؛ چوب ساج به دلیل تر بودن خیلی دیر در آبشور آسیب میبیند. بعضی از چوبها مثل گردو و توت را هم به خاطر نقشهای زیبایشان به سازندگان وسایل موسیقی میفروختم. حتی یکبار یک دختر و پسر جوان برای خریدن تنه چوب درخت سنجد اینجا آمدند. میگفتند چوب سنجد حافظه تصویری دارد؛ میخواستند از تصاویر شکلگرفته روی درخت بفهمند چه حیواناتی از کنارش گذشتهاند!»
«خلاصه اینکه چوبهای خشک را در چاه متناسب با میزان آن میریزیم. بسته به میزان چوبها بر روی آن مقداری آتش میریزیم. برای مثال برای 100 کیلو چوب یک یا دو کفه بیل آتش کافی است. باید مراقب باشیم آتش شعلهور نشود. چوب خشک جرقه کمتری میزند و بهتر میسوزد. چوب باید با حرارت دود سوخته و زغال شود ازاینرو خیلی سریع بر روی در ورودی چاه تعدادی چوب گذاشته و سپس در فلزی بر روی آن قرار میدهیم، طوری که در از سطح زمین 10 تا 15 سانتیمتر فاصله داشته باشد و دود بتواند به چوبهای انتهای چاه نیز برسد. زمانی که دود آبیرنگ میشود یعنی چوب سوخته است و باید در چاه را پلمپ کرد. تا قبل از پلمپ شدن در امکان اضافه کردن چوب به چاه وجود دارد اما بعدازآن نه. چوب آلبالو، گیلاس و کاج الکل دارد و زغالش بهتر میسوزد برای همین مشتری بیشتری دارد. بعدازاینکه مطمئن شدیم همه چوبها سوخته است در چاه را محکم گذاشته و رویش را با خاک میپوشانیم تا آتش خفه شود و چوبها شروع به خنک شدن کنند. چوبها بین 15 تا 20 روز بعد خنک میشوند و آن زمان میتوان در چاه را برداشت. چاههای بزرگتر دیرتر خنک میشوند.»
لطفی ادامه میدهد که کار تهیه زغال در صورت عدم رعایت نکات ایمنی میتواند بسیار خطرناک باشد. «بعد از باز شدن در چاه، نردبانی در آن قرار میدهیم و یک نفر برای خارج کردن زغال درون چاه میرود. فردی که درون چاه میرود نباید مشکل تنفسی داشته باشد برای همین افراد سیگاری برای این کار مناسب نیستند. باید مراقب بود که ارتباط کلامی با فردی که در چاه به سر میبرد قطع نشود تا اگر با مشکل تنگی نفس و یا شعلهور شدن آتش روبرو شد سریع او را از چاه خارج کرد.»
لطفی توضیح میدهد که آتش بوی خاصی دارد و بوی آتش دلیلی است بر سرد نشدن زغال و وجود آتش در چاه میتواند بسیار خطرناک باشد.
او میگوید: «سالها قبل حین سوزاندن چوب یکی از گوسفندانم که در باغ در حال چرا بود درون چاه سقوط کرد، بدون هیچ فکری درباره بلایی که ممکن بود برایم اتفاق بیفتد نردبان را درون چاه گذاشتم و داخل آن رفتم. صدای نالههای حیوان را بهوضوح میشنیدم. یکی از دستانم را برای جلوگیری از افتادن درون آتش به نردبان گرفته بودم و با دست دیگرم در میان سیاهی چاه و گرمای آتش به دنبال گوسفند میگشتم. هیچچیزی غیر از دود و آتش و نالههای گوسفند در چاه نبود. صدای حیوان را تا مدتها میشنیدم، حتی در خواب. بعدازآن، 5/1 متر از چاه را پر کردم و دیگر هیچوقت در حضور هیچ جنبندهای چاه نسوزاندم.»
او میگوید قیمت زغال در 50 سال پیش 2 تومان بود و امروز 2 هزار تومان حالآنکه بر مبنای تورم که بخواهیم حساب کنیم باید بالای 20 هزار تومان باشد. این مبلغ با توجه بهسختی کار بسیار ناچیز است و ازنظر اقتصادی هیچ توجیهی ندارد و یا به گفته خودش: «سر نخ به هم نمیرسد.»
لطفی ادامه داد که متأسفانه امروزه بازار را زغالهای صنعتی یکشکل پرکرده که بیشتر هم از فشرده شدن خرده زغالهای سنتی تهیه میشوند که به دلیل نامرغوب بودن، هنگام سوختن خیلی زود متلاشی میشوند. وی اشاره کرد که بهجز نجفآباد و دیگر مناطق غرب اصفهان در آذربایجان غربی، گلپایگان و بیابانهای اطراف قم نیز زغال سنتی تهیه میشود.
اسکندر لطفی که معتقد است اگر شغل تهیه زغال را انتخاب نکرده بود حتماً شاعر میشد با خواندن شعری از حافظ از علاقهاش به شعر و ادبیات فارسی میگوید: «منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن/ منم که دیده نیالودهام به بد دیدن// وفا کنیم و ملامتکشیم و خوش باشیم/ که در طریقت ما کافریست رنجیدن.»