روایت دوجنسهها از رابطه شیطانی که پایانی مرگبار داشت
با سنگ، شیشههای بنز شهروز را شکستم و او از خانه فرار کرد که میترا دنبال او رفت و داخل خیابان وی را گرفت، من نیز...
با سنگ، شیشههای بنز شهروز را شکستم و او از خانه فرار کرد که میترا دنبال او رفت و داخل خیابان وی را گرفت، من نیز...
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا؛ صبح 22 آبان ماه مأموران کلانتری 101 تجریش در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند جسد غرق در خون مرد جوانی در خیابان شریعتی، خیابان هدیه کشف شده است که دقایقی بعد سجاد منافیآذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت به همراه اکیپ تشخیص هویت آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در صحنه جرم حاضر شدند.
بررسی اولیه حاکی از آن بود که جسد متعلق به مرد چهل و پنج سالهای است و ظاهراً در یک نزاع به قتل رسیده است.
تحقیقات از اهالی محل حاکی از آن بود که متوفی با دو خانم درگیر شده و دو خانم پس از درگیری از محل گریختهاند که کارآگاهان ساعتی بعد با شناسایی دو متهم متواری موفق به بازداشت آنها شدند.
پس از بازداشت دو متهم مشخص شد آنها دو جنسه هستند و به خاطر روابط غیر اخلاقی با متوفی با وی درگیر شدهاند.
دو متهم این پرونده پس از انتقال به دادسرای امور جنایی تهران به درگیری با متوفی (شهروز) اعتراف کردند و یکی از متهمان که مرجان نام دارد، در اظهاراتش درباره جزئیات این حادثه به بازپرس امور جنایی تهران گفت: من و دوستم میترا چند ماه قبل در یک مهمانی با هم آشنا شدیم و شب حادثه با هم سوار بر خودرویم بودیم و در خیابان ولیعصر میچرخیدم که با شهروز آشنا شدیم؛ شهروز سوار بر یک خودروی بنز بود و قرار شد به منزل او در پاسداران برویم.
وی افزود: زمانیکه به خانه شهروز رفتیم قرار شد با وی روابط غیراخلاقی داشته باشیم و او به ما در قبال این روابط یک میلیون و 500 هزار تومان پرداخت کند که با یکدیگر ارتباط برقرار کردیم اما شهروز پولی به ما نداد، زمانیکه به وی گفتیم چرا پولی به حسابمان واریز نشده مدعی شد که مبلغ یک میلیون تومان به حساب من واریز کرده و از من خواست به عابربانک مراجعه کنم؛ شهروز میگفت میترا در خانه بماند و من به تنهایی به عابربانک بروم اما من پذیرفتم.
این متهم که 28 سال سن دارد، اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: در نهایت من و میترا و شهروز از خانه خارج شده و به پارکینگ خانه شهروز رفتیم؛ شهروز میگفت او با خودروی بنز خودش میآید و ما با خودروی خودمان برویم که من قبول نکردم و در پارکینگ با هم دعوایمان شد، شهروز میگفت داخل پارکینگ سر و صدا نکنیم و میگفت از خانه خارج شویم و حرف بزنیم که من با سنگ، شیشههای بنز او را شکستم و شهروز از خانه فرار کرد که میترا دنبال او رفت و داخل خیابان او را گرفت، من نیز با خودرویم از خانه خارج شده و به خیابان رفتم.
مرجان ادامه داد: در خیابان به او گفتم چرا پولمان را نمیدهی که گفت به خانهاش برویم تا پولمان را بدهد که من قبول نکردم و با قفل فرمان چند ضربه به پای او زدم اما شهروز روی صندوق عقب خودرویم افتاد؛ در صندوق عقب باز بود و شهروز در صندوق عقب را گرفته و رها نمیکرد که من دستش را کشیدم و در صندوق عقب را بستم، به محض اینکه در صندوق عقب را بستم، شهروز عقب عقب رفت و با پشت سر به زمین خورد، من در آن لحظات با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و به سر کوچه رفتم؛ سر خیابان یک کانکس نگهبانی بود، ماجرا را برای نگبهان تعریف کردم که او گفت حالا که با پلیس و اورژانس تماس گرفتهام از آنجا بروم.
مرجان در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: در نهایت من و میترا با خودروی من از آنجا رفتیم اما حدود 15 دقیقه بعد به آنجا بازگشتیم؛ هنوز کسی آنجا نرسیده بود که من با خودرویم به سمت شهروز رفتم، قصد داشتم او را سوار بر خودرویم کرده و به بیمارستان ببرم اما ناگهان دو پسر جوان را دیدم که از انتهای خیابان به سمت ما میآیند، در نهایت با خودرو از آنجا متواری شدیم و به منزل من رفتیم.
وی افزود: شهروز زمانیکه در خانه حضور داشت چندین بار کوکائین مصرف کرد و حالش بسیار بد شده بود، در زمان درگیری نیز حال مناسبی نداشت و نفس نفس میزد، من و دوستم او را نکشتیم و او خودش سرش به زمین خورد.
میترا متهم دیگر این پرونده نیز اظهارات مرجان را تأیید کرد و به بازپرس گفت: من فقط با مشت چند ضربه به پاهای شهروز زدم، زمانیکه مرجان دست او را رها کرد، او عقب عقب رفت و سرش به زمین خورد به نحوی که خون خیابان را پر کرد، چون آن خیابان شیب داشت.
مرجان و میترا پس از این اظهارات با دستور سجاد منافیآذر؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شدند و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند.