احمدی نژاد و رفقا را نمی توان جدی نگرفت

اسفندیار رحیم‌مشایی در کلیپی که آن را در کانال شخصی تلگرامی‌اش منتشر کرد، 48 دقیقه و 35 ثانیه حرف‌های سیاسی غیر متعارف و تهدیدآمیز زد. اما آنچه مسلم است او دارد دیکته محمود احمدی‌نژاد ار از رو می‌خواند.

روزنامه همدلی : اسفندیار رحیم‌مشایی در کلیپی که آن را در کانال شخصی تلگرامی‌اش منتشر کرد، 48 دقیقه و 35 ثانیه حرف‌های سیاسی غیر متعارف و تهدیدآمیز زد. اما آنچه مسلم است او دارد دیکته محمود احمدی‌نژاد ار از رو می‌خواند.

رفتار احمدی‌نژاد در سطح بازی اتفاقا بسیار ساده است. وی از ابتدای حضور در عرصه رقابت سیاسی همواره از یک الگوی اصلی پیروی کرده است؛ دوقطبی‌سازی. این نشان از هوش بالای او دارد؛ به این معنا که در شرایطی که حیات اجتماعی ایران به‌شدت از فقدان سازوکار تشکیلاتی، معادل آنچه در جوامع دموکرات و پیشرفته دنیا می‌گذرد، رنج می‌برد و به‌واقع و عملا سازوکار احزاب سیاسی در این جامعه وجود ندارد، وی به‌خوبی می‌داند از این فقدان چگونه به نفع بازی خود استفاده کند. وقتی حیات اجتماعی به صورت ذاتی دارای الگوی ازلی «تقابل‌های دوگانه» و به اصطلاح دوقطبی سیاسی باشد، طبیعی است در نبود سازوکار پخته و تثبیت‌شده لازم برای حیات تقابل‌های دوگانه، فردی مثل احمدی‌نژاد می‌تواند به تولید دوقطبی‌های مقطعی بپردازد و موج‌های اجتماعی سهمگین ایجاد کرده و بهره‌های سیاسی از آن‌ها ببرد.

یک رویکرد معتقد است احمدی‌نژاد را نباید زیاد جدی گرفت. یک رویکرد دیگر نسبت به عملکرد خس و خاشاکی او در انتخابات 88 همچنان در یک تنفر سانتی‌مانتال از او رنجور است و نتوانسته ذکاوت و عقلانیت را جایگزین احساسات کند و در نتیجه، رویدادهای احمدی‌نژادی را ناخودآگاه و خودآگاهانه بایکوت می‌کند.
رویکرد دیگر رفتار او را بهانه قرار داده تا به بخش ساکتان «جناح راست در قبال او» بتازد و بخش تندروی فحاش به احمدی‌نژاد را به جرم اینکه در گذشته از او حمایت کردند تخطئه می‌کند.

چگونه ممکن است احمدی‌نژاد را نادیده گرفت. پدیده احمدی‌نژاد آن‌قدر بازیگر حرفه‌ای و زیرکی است که در هر دوره این چندساله توانسته جای خود را باز کند و با مهره‌چینی دقیق و حرکت استادانه مهره‌های بالقوه و بالفعل، صفحه شطرنج بی‌رقیبِ سیاسی‌بازی را به نفع خود مصادره و در دل رقبایش دلهره و دافعه ایجاد کند. دیروز احمدی‌نژاد شطرنج با مرحوم هاشمی را برنده شد. موجی که وی در آن زمان به راه انداخت کل جناح راست را بر آن سوار کرد و آن‌قدر حرکات پیچیده انجام داد که کل جناح چپ را مجبور به ایجاد موجی منفعل کرد و همه آن‌ها را در تیم هاشمی گیر انداخت!

آن هم هاشمی، یعنی کسی که حیات سیاسی جناح چپ بر دشمنی با او شکل گرفت و استوار بود. این انفعال جناح چپ امروز به جناح راست نیز سرایت کرده. امروز احمدی‌نژاد به بازی با خانواده لاریجانی پرداخته و هم جناح چپ منفعل را در انفعالی پیچیده‌تر از گذشته قرار داده و هم جناح راست را به تقابلی سردرگم کشانده و تنها دو راه پیش روی آن‌ها قرار داده است. یا باید به مقابله با او بپردازند و به تیم لاریجانی‌ها وارد شوند یا باید در برابر او سکوت کنند که در انتهای بازی احتمالا پیروزی دوباره احمدی‌نژاد را در شکلی جدید شاهد خواهند بود.

احمدی‌نژاد پدیده‌ای است که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. چنانچه در همین متن به وضوح نمی‌شود نام او را نبرد؛ دست‌کم 27 مرتبه اسم او آمده است و از هیچ ضمیر سوم شخصی نمی‌توان به کرات به جای اسمش استفاده کرد تا او را بیشتر نادیده گرفت. منطق احمدی‌نژاد منطق خاص او است و جدی نگرفتنش بی‌منطقی محض است. جامعه سیاسی ایران کافی است در مواجهه با پدیده او به همین روش گذشته ادامه دهد تا بار دیگر احمدی‌نژاد موج جدیدی بسازد، بر آن سوار شود و مدعیان دیگر نیز همچون گذشته به دو دسته «منفعل» و «فاعل کاذب» تبدیل شوند و به او ببازند. تئوری احمدی‌نژاد ملغمه پیچیده‌ای است از تئوری‌های عقیم چپ و راست که باید با تئوری منسجم و به‌سامانی در قالب عمل در این صفحه شطرنج، به مقابله با آن پرداخت. کوته‌بینی‌های سطحی در بازی او خللی ایجاد نمی‌کند.

اینکه رفتار وی در حملات شدید و بی‌پروایی که به قوه قضاییه و خانواده لاریجانی می‌کند را صرفا فرار به جلو بدانیم از مرحله پرتیم. اینکه این رفتار را تنها به عنوان دفاع او از یاران نزدیکش تلقی کنیم یا برای اینکه حاکمیت را از محکوم کردن تیم او که منجر به محکوم شدن عملکرد هشت‌ساله دولت او نیز خواهد شد، بر حذر دارد بدانیم نیز به همان اندازه پرت افتاده‌ایم. رفتار احمدی‌نژاد را باید در بازی سیاسی و بر اساس تئوری‌های سیاسی و قواعد این بازی تحلیل کرد و با آن مواجه شد. چه بسا احمدی‌نژاد در حال تولید یک گفتمان موج‌ساز جدید است و به آینده سیاسی پرتنش دیگری در همین نزدیکی‌ها می‌اندیشد. چه بسا با حلقه یارانش به یک استراتژی مشخص دست یافته‌اند که نیاز به قربانی، این یاران نزدیک را توجیه می‌کند و از درون این قربانگاه به تولید یک حرکت سیاسی جدید خواهد انجامید.

در آینده نزدیک جمهوری اسلامی که می‌توان سناریوهای متنوعی را برای آن متصور بود، از حضور و عدم حضور افراد بسیاری در آن، از کاندیداتوری علی لاریجانی برای ریاست دولت، آینده سیاسی حسن روحانی و دیگران گرفته تا جنگ نظامی مستقیم و یا غیرمستقیم بین ایران و بعضی کشورهای منطقه، همچنان که می‌بینید دارای تنوع موضوعی بسیار است. نقش احمدی‌نژاد را باید پیش‌بینی کرد و حرکات امروز او چه خودش و چه مهره‌هایش را در این گستره حالِ بازی و پیش‌بینی آینده تحلیل کرد و در برابر او حرکت‌های درستی انجام داد.
ارسال نظر