نوشداروی «سهراب» برای درد «کیانوش»

در میانه مسابقات المپیک 2016 ریو، وقتی بعد از آن همه نتایج نامطلوب و ناکامی‌های پی در پی، آقای کیانوش رستمی نخستین طلای المپیک را برایمان دشت کرد، پیش بینی می‌شد که آن مدال ارزشمند اما پرحاشیه، در آینده‌ای نه چندان دور، چه بسیار مدال‌های دیگر را از وزنه‌برداری و حتی ورزش ایران دریغ می‌کند.

در میانه مسابقات المپیک 2016 ریو، وقتی بعد از آن همه نتایج نامطلوب و ناکامی‌های پی در پی، آقای کیانوش رستمی نخستین طلای المپیک را برایمان دشت کرد، پیش بینی می‌شد که آن مدال ارزشمند اما پرحاشیه، در آینده‌ای نه چندان دور، چه بسیار مدال‌های دیگر را از وزنه‌برداری و حتی ورزش ایران دریغ می‌کند.


در آناهایم آمریکا، این مطلب اثبات شد که تکروی یک ورزشکار، نه تنها نمی‌تواند به برد تیمی کمک کند، بلکه‌آینده خوشی هم برایش به دنبال ندارد. در روزگاری که مسی و رونالدو هم نمی‌توانند به تنهایی آرژانتین و بارسا و پرتغال و رئال مادرید را برنده کنند، دل بستن تا این اندازه به کیانوش رستمی چه سودی دارد؟
چرا باید او را تا این اندازه در پر قوی تکروی نگه داشت؟ چرا باید برادر او مربی‌اش شود؟ چرا باید اصلاً او تافته‌جدابافته کاروان وزنه‌برداری ایران باشد که همه چیزش را از دیگران جدا نگه دارد؟ اصلاً بر فرض که سه طلا هم می‌گرفت، آخرش که چه؟ مگر بحث ما بر سر مدال است؟ اگر کسی فکر می‌کند که این سطرها تنها به این خاطر نوشته شده‌اند که کیانوش جای طلا نقره گرفته، بداند که اشتباه می‌کند. اگر جای سهراب، این کیانوش بود که طلا می‌گرفت باز هم باید به نوع رفتار او انتقاد می‌شد.

مروری بر قصه تکروی‌های یک قهرمان
ابتدا اعلام شد برای حضور در رقابت‌های وزنه‌برداری قهرمانی بزرگسالان جهان در آناهیم آمریکا، کیانوش بدون مربی به این کشور می‌رود و از برادرش در کنار خود استفاده می‌کند! اتفاقی که فکر می‌کردیم شوخی بی‌مزه‌ای است اما به کابوسی واقعی بدل شد.
کیانوش با برادرش به دنبال ویزا رفت و در نهایت پس از مطرح شدن اخبار ناخوشایند بسیار در مورد صادر نشدن ویزا و شایعه پناهنده شدن این ورزشکار، او هم عازم این مسابقات شد. انگار که ایران دو تیم جداگانه داشته باشد. تیم اول تیم دو نفره کیانوش و برادر و تیم‌دوم تیم ملی ایران بدون کیانوش و برادر!
این گذشت. خبر از تمرینات انفرادی آمد و بعد خبر از مصدومیت او رسید. اعلام کردند که پزشک سالن او را معاینه کرده و ما از خودمان سؤال می‌کردیم: پس پزشک تیم ایران کجا بود؟ مگر می‌شود کاروان ایران در این رقابت‌ها بدون پزشک شرکت کرده باشد؟ اصلاً پزشک به کنار! پس هم تیمی‌ها کجایند؟ مگر می‌شود وزنه‌بردار ما مصدوم شود و غریبه‌ها دورش را بگیرند؟
بعد فهمیدیم مصدومیت کهنه است. تعجب کردیم. مگر می‌شود وزنه بردار مصدوم عازم مسابقات شود؟ چرا در تهران درمان نشد؟ چرا مصدوم شد؟ مگر ادعا نمی‌کرد که تمریناتش علمی است و از همه بهتر تمرین می‌کند؟ چگونه مصدوم شد و صدایش را در نیاورد؟
این هم گذشت. خبر داد که نه توان نشستن دارد و نه‌توان ایستادن و اصلاً معلوم نیست که بتواند وزنه بزند و ما باز هم انگشت حیرت به دهان گزیدیم که آخر کجای دنیا می‌گذارند یک نفر برای خودش این‌گونه تصمیم بگیرد؟ مگر تیم مربی و کمیته فنی و کمیته پزشکی ندارد؟ ظاهراً که نداشت!

سقوط مغرورانه و بدون تاکتیک
این مسأله هم در میان حیرت ما و سکوت رییس و مدیران فدراسیون وزنه‌برداری گذشت. نوبت به وزنه‌زدن رسید. کیانوش در مرحله یک ضرب 170 را مهار کرد اما حریف شیلیایی یک کیلو بالاتر از او رفت. کیا در دومین حرکت چهار کیلو بیشتر خواست اما نتوانست مهار کند و طلا را باخت، ایراد نداشت.
دو ضرب و مجموع مانده بود و اگر غرور و انتخاب‌های اشتباه به میان نمی‌آمد، امکان جبران حرکت یک‌ضرب وجود داشت. منز در دو ضرب با 203 شروع کرد. کیانوش مغرورانه روی 212 سرمایه گذاری کرد و مصدومیت زانو مانع از موفقیتش شد! منز در حرکت بعدی روی 214 کار کرد تا کیانوش به ناچار روی 215 پیش برود و آنجا هم شکست بخورد و هم دو ضرب را ببازد، هم مجموع را.
به همین راحتی با انتخابی اشتباه که البته پیش از این نیز صورت گرفته بود، کیانوش هم خود را از مدال محروم کرد و هم تیم ایران را از امتیازات لازم بی‌بهره گذاشت.
از مدال ریو تا امروز مدت زیادی نگذشته اما آن مطلب منتشر نشده، به اثبات رسیده. آن مدال طلای ریو مدال‌های زیادی را از ایران دریغ خواهد کرد. آناهایم آمریکا نخستین آوردگاه اثبات این مطلب نیست و آخرینش نیز نخواهد بود. تا وقتی تکروی ورزشکار و بی‌اعتنایی‌اش به مربیان تکرار شود، این نتایج نیز تکرار خواهد شد.

رکودشکنی شیرین سهراب
ساعاتی بعد از ناکامی مغرورانه کیانوش رستمی، که کام ورزش‌دوستان و اهالی وزنه‌برداری را تلخ کرده بود، سهراب مرادی، کاری کرد کارستان تا نوشدارویی باشد برای درد کیانوش. سهراب مرادی که مانند کیانوش رستمی، در المپیک 2016 طعم شیرین طلا و ایستادن روی سکوی قهرمانی را چشیده بود، از ریو تا آناهایم بدون حاشیه به تمرین کردن و مسابقه دادن پرداخت تا بتواند رکوردهای خود را تکرار و حتی ارتقا بخشد.
قهرمان المپیک که در گروه A دسته ۹۴ کیلوگرم به مصاف فولادسرد و رقبایش رفت، از همان ابتدا قدرتش را به حریفان دیکته کرد و در حرکت یک‌ضرب با مهار وزنه 184 کیلوگرمی، بالاتر از رقیب ازبکستانی ایستاد.
نمایش سهراب اما تازه آغاز شده بود زیرا در حرکت دوضرب او با مهار وزنه ۲۳۳ کیلوگرمی که 12 کیلو سنگین‌تر از وزنه‌ای بود که در المپیک ریو بالای سر برد، توانست مدال طلای این حرکت را هم از آن خود کند؛ آن‌هم با اختلاف 12 کیلوگرمی با نفر دوم. مهار این وزنه سنگین باعث شد تا سهراب علاوه بر کسب طلای سوم در مجموع و با ثبت رکورد 417 کیلوگرم، رکورد جهان را پس از 17 سال ارتقا بخشیده و افتخاری دیگری را برای کارنامه شخصی خود، وزنه‌برداری ایران و ورزش کشورمان به ارمغان آورد؛ رکوردی که یک کیلوگرم بیشتر از رکورد سیمون کولچی از لهستان بود و در مسابقات جهانی ۲۰۰۰ صوفیا به ثبت رسیده بود. ارزشمندتر از افتخار آفرینی سهراب در مسابقات جهانی، پست او در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام خطاب به کیانوش رستمی بود: «کیانوش جان، تو قهرمان بزرگ ایران هستی، خسته نباشی داداش» موضوعی که نشان از پهلوانی این قهرمان ایران زمین دارد. تفاوت سهراب و کیانوش در همین‌جا مشخص می‌شود؛ یکی تافته جدا بافته شد و درنهایت طعم شکست را چشید و دیگری بدون قرار گرفتن در مسیر حواشی، توانست بار دیگر افتخار ایستادن بر سکوی نخست جهان را تجربه کند.

در انتظار درخشش سنگین وزن‌ها
در ادامه رقابت‌های وزنه‌برداری قهرمانی ۲۰۱۷ جهان، علی هاشمی و علیرضا سلیمانی دو جوان قهرمان و آینده‌دار کشورمان در دسته ۱۰۵ کیلوگرم روی تخته می‌روند که امیدواریم بتوانند این میدان بزرگ را با سرافرازی ترک کنند. اما چشم ایرانیان به درخشش دو قهرمان وزنه‌برداری جهان در دسته 105+ کیلوگرم است، جایی که بهداد سلیمی و سعید علی‌حسینی به مصاف رقیبان قدرتمند خود خواهند رفت. بهداد سلیمی قهرمان شایسته کشورمان، در این رقابت‌ها با هدف گرفتن مدال طلای این وزن و جبران حق تضییع شده خود در المپیک 2016 ریوست؛ جایی که وزنه را بالای سر برد اما حرکتش توسط داوران مردود اعلام و طلای المپیک را از دست داد. همچنین در این وزن، سعید‌علی‌حسینی پس از مدت‌ها دوری از میادین قهرمانی، به فکر کسب مدال‌های خوش‌رنگ در این میدان سخت است تا ثابت کند هنوز می‌تواند یکی از امیدهای وزنه‌برداری ایران باشد. قطعاً در کنار رقابت سلیمی و علی‌حسینی با رقبای خارجی، خصوصاً لاشا تالاخادزه از گرجستان، تقابل این دو قهرمان ارزنده کشورمان در آوردگاه جهانی برای کسب مدال طلا، بسیار جذاب و دیدنی خواهد بود.


ارسال نظر