گویی بسیار در جا یخود نیستند !
مخاطرات اقتصادی بهراحتی میتواند جای همهچیز را تغییر دهد و کارشناسانی را که قادرند بهسوی حرفه مرتبط با تحصیلات خود بروند به بیراهه کشانده و ناچار سازد از سوی اجبار یا بهتراست بگوییم از درد بیکاری گرد هم آیند و دفتری تأسیس کنند
حسن روانشید - اصفهان امروز : مخاطرات اقتصادی بهراحتی میتواند جای همهچیز را تغییر دهد و کارشناسانی را که قادرند بهسوی حرفه مرتبط با تحصیلات خود بروند به بیراهه کشانده و ناچار سازد از سوی اجبار یا بهتراست بگوییم از درد بیکاری گرد هم آیند و دفتری تأسیس کنند تا با دریافت برگهای از ثبت شرکتها به جمعآوری وجوه بیکار جامعهای بپردازند که دلشان را به دریافت بیدردسر بهره ۳۰ درصدی خوش کرده بودند! ناآگاه و نسنجیده هر آنچه دارند در طبق اخلاص میگذارند و تقدیم کسانی میکنند که اصولاً از علم اقتصاد اطلاعی ندارند و تنها از سر ناچاری و بیکاری دست به چنین خطر خانمانبراندازی زدهاند! آیا میتوانیم و حق داریم از این گروه ایراد بگیریم یا حتی انتقاد کنیم؟ یا باید رفع نقص را از خودمان شروع کنیم، نگاهی به نحوه انتخاب و انتصاب اعضاء کابینهها در دولتهای مختلف و بویژه دولت یازدهم حاکی از آن است که گویی شرط حضور در این گروه بیشتر، تلاش فعالانه در جریانات خطی بوده است! دارنده درجه دکترای محیطزیست کشور در یک روزنامه محلی قلم میزند درحالیکه کارشناسی غیر مرتبط با این رشته در رأس سازمان حفاظت از محیطزیست مینشیند که شاید در اثر بیاطلاعی نعل وارونه میکوبد تا تلاشهای چهارساله گذشته سلف خود را پیرامون نفی تراریخته ها بیمورد و پیشپاافتاده جلوه دهد! شاید همین انتخاب و انتصابها که بیشتر جنبه رفع دین و پرداخت مطالبات به خود گرفته یکی از دلایل بارز عدم موفقیت و تلاش در دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است که بهمرورزمان خصولتی ها را نیز در بر میگیرد و بعضی از نمایندگان مجلس را مجاب میکند تا با استفاده از رانت حق مسلم خود بدانند که فرزندان و آشنایان را اینگونه در شرکتها و مؤسسات وابسته به دولت مشغول به کار کنند و اعضای شوراهای اسلامی شهر هم شهرداران را از بین کسانی منصوب کنند که در پروسه حضور پررنگ انتخابات با آنها همراهی داشته و از جریان خودشان باشند و توجهی به آن نداشته باشند که شهردار باید تحصیلات و تخصصش درزمینه شهر و باشد تا بتواند محیط را برای زندگی شهروندان مهیا و ایده آل کند. آنچه قابلتوجه و تأمل است همانا شهرداری هر شهر یا کلانشهر است که نزدیکترین و مهمترین ارگان یک منطقه در ارتباط با آحاد جامعه است که اگر کوچکترین تعللی در اداره آن مشاهده شود و مدیران ارشد آن فاقد اطلاعات و تخصص لازم باشند در اندک زمان همه سیستمهای ضروری اداره شهر ازهمگسسته خواهد شد و برای رفع مشکلات نیاز به زمانی طولانی و بودجهای کلان خواهد بود! احتمالا استاد دانشگاهی که رشتهاش غیر مرتبط با تجمیع خدمات شهری است نمیتواند مدیر خوبی برای این ارگان باشد همانگونه که یک پزشک عالیقدر اگرچه در حوزه تخصصی خود سرآمد است اما توانایی مدیریت بر وزارتخانه غیر مرتبط با رشتهاش را نخواهد داشت! باید اجازه داد این پزشک ممتاز همچنان در رأس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باقی بماند و آن وکیل طراز اول دادگستری به استادی دانشگاه و وکالت خود پرداخته و دکترای فضای شهری همچنان شهردار کلانشهر باشد، اگرچه خط و جریان سیاسی آنها بهگونهای دیگر رقم خورده است! شهردار کلانشهری که بیش از 8 هزار پرسنل دارد و نیمی از آنها به کار خدمات شهری اشتغال دارند اگر توانایی آن را نداشته باشد که با روحیه بسیجی و به یادگار مانده از دوران جبهه و جنگ آستینها را بالا زده و همچون هجوم سیلاب چند سال پیش پایتخت موتورپمپهای مکنده را به تونل مترو بکشاند و اگر نیاز شد جارو به دست گرفته و بهجای کارگران شهرداری خدمت کند همانگونه که دو شهردار در فاصله سنواتی چهلساله با یکدیگر اینچنین کردند قطعاً برای این کار ساخته نشده است! انتصاب وزیر سابق آموزشوپرورش و همچنین رئیس میراث فرهنگی که در برههای از زمان به دلیل بیماری قلبی از سمت خود استعفا میدهد چگونه میتواند شهردار مناسبی برای 12 میلیون پایتخت نشین باشد؟! درحالیکه دکترای فضای شهری که سالیان دراز مراحل مختلف را در شهرداریها گذرانده چون توپ فوتبال پاس داده می شود و بالاخره درجایی قرار میگیرد که تنها به یک دهم تواناییهای او نیازمند است و وکیل کارکشته ای که میتواند استادی نمونه و مدافع پرتوان قضاوت باشد شهردار کلانشهری میشود که با رشته کاری او منافات دارد و پس از 85 روز تکیه زدن به این صندلی فقط دو بار از پشت میز خود بر خواسته و به سطح کلانشهر آمده، آن هم در فاصله صد قدمی دفترش در شهرداری مرکزی و برای شرکت در مراسم روز کتاب در کتابخانه شهرداری و همچنین بازدید از ایستگاه نیمهتمام مترو در میدان دروازه دولت یعنی مقابل ساختمان شهرداری! اینها نمونهای از انتصابات برای اثبات این مدعاست که در سطح کشور به وقوع میپیوندد و ثابت میکند همچنان بسیاریچیزها در جای خود نیستند و در نتیجه بیشتر کار آنطور که باید پیش نخواهد رفت. آن هم در سطح ابرشهر تهران و بعضی کلانشهرهای دیگر که همگی با چالش بدهیهای قابلتوجه بویژه به بانک شهر و دیگر طلبکاران روبرو هستند.
ادامه دارد