عروس اسیدپاش به جاسازی موادمخدر در مغازه برادرشوهرش هم متهم شد

اواخر مرداد امسال زن 72 ساله ای به نام «فرنگیس» در مسیر درمانگاه به خانه‌اش مورد حمله اسیدی مرد موتورسواری قرار گرفت و مصدوم شد. با فریادهای پیرزن اهالی محل به دادش رسیدند و او را به بیمارستان انتقال دادند و پزشکان میزان سوختگی او را 12 درصد اعلام کردند.

اواخر مرداد امسال زن 72 ساله ای به نام «فرنگیس» در مسیر درمانگاه به خانه‌اش مورد حمله اسیدی مرد موتورسواری قرار گرفت و مصدوم شد. با فریادهای پیرزن اهالی محل به دادش رسیدند و او را به بیمارستان انتقال دادند و پزشکان میزان سوختگی او را 12 درصد اعلام کردند.

بررسی‌های مقدماتی نشان داد پیش از این نیز شاکی و خانواده با اتفاقات و وقایع عجیبی روبه‌رو شده‌اند.

دختر فرنگیس در بازجویی‌ها گفت: «یک بار خانه مادرم را می‌خواستند آتش بزنند که متوجه شدیم و اگر دیر فهمیده بودیم چیزی از خانه باقی نمانده بود. یک بار هم از خانه مادرم سرقت کردند و حدود 5 میلیون تومان و کلیه مدارکمان را بردند.»

این اظهارات در حالی مطرح شد که این خانواده مدعی بودند حدود یک سال قبل پسر فرنگیس نیز در حالی که در کفش‌فروشی‌اش مواد جاسازی شده بود به زندان افتاد و با گذاشتن سند به صورت موقت از زندان توانست مجوز آزادی بگیرد.

شاکی و خانواده‌اش در تحقیقات نخست یکی از همسایه‌ها را که با آنها بر سر جای پارک اختلاف داشت عامل اسیدپاشی و دردسرهای سریالی خانواده‌شان معرفی کردند اما با بررسی‌های تخصصی پلیس بیگناهی این مرد ثابت شد. اما مدتی بعد پیام‌های تهدید‌آمیزی که برای شاکی ارسال می‌شد کارآگاهان را به عروس خانواده به نام «ماهرخ» رساند.

این زن که با مادرشوهرش اختلاف داشت بازداشت شد اما در همه جلسات بازجویی منکر مزاحمت و اسیدپاشی به شاکی شد. اما افشای راز رابطه پنهانی این زن با سبزی‌فروش محل سرنخ طلایی را در اختیار کارآگاهان قرار داد.

مرد سبزی فروش بازداشت شد و در بازرسی از مغازه‌اش تلفن همراه و سیم‌کارتی بدست آمد که از طریق آن پیام‌های تهدید زیادی به فرنگیس و خانواده‌اش ارسال شده بود.

درحالی که مرد سبزی‌فروش و ماهرخ منکر اسیدپاشی بودند، سرنخ‌هایی بدست آمد که احتمال دست داشتن آنها در این اسیدپاشی را نیز تقویت می‌کرد. بدین ترتیب زمانی که مرد سبزی‌فروش با مدارک مواجه شد به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: ماهرخ همیشه از رفتارهای بد و خساست همسرش می‌گفت. او از من خواست برای شوهرش پاپوش درست کنم تا انتقام بگیرد. برای این کار، ماهرخ کلید مغازه کفش‌فروشی شوهرش را به من داد. من هم شبانه وارد مغازه امیر شدم و مقداری مواد مخدر داخل مغازه‌اش جاسازی کردم. بعد از آن هم به پلیس زنگ زدم و امیر را لو دادم. بعد از مدتی ماهرخ از من خواست روی مادرشوهرش اسید بپاشم.

او ادامه داد: من ابتدا مخالف بودم اما ماهرخ آنقدر اصرار کرد تا مرا راضی کرد که این کار را انجام دهم. ماهرخ می‌دانست که مادرشوهرش شب حادثه وقت دکتر دارد و زمان حدودی رفت و برگشت او را به من داد. من هم مقداری وایتکس و مایعات تمیز کننده از بیرون خریداری کرده و به کمین نشستم. زمانی که مادر شوهر ماهرخ آمد مایع اسیدی را به سمتش پاشیدم و متواری شدم. »

درحالی که مرد سبزی‌فروش به جاسازی مواد مخدر داخل مغازه امیر و اسیدپاشی به روی مادر او اعتراف کرد اما عروس میانسال همچنان منکر دخالت در این وقایع شد.

در پایان جلسه بازپرسی، باتوجه به انکار عروس میانسال، بازپرس جنایی دستور ادامه تحقیقات و بررسی اظهارات او را صادر کرد.


منبع : روزنامه ایران
ارسال نظر