چالش گربه و مجید؛ هدف قطعا خنده نیست!

خبرگزاری فارس در یادداشتی درباره چالش «گربه و مجید» نوشت: هرقدر استقبال مردم از ویدئوهای تلگرامی بیشتر می‌شود، سازندگان آن با دادن تنوع و نمک بیشتر به قضیه، بساط خنده بیشتری را برای بینندگان فراهم می‌کنند.

خبرگزاری فارس در یادداشتی درباره چالش «گربه و مجید» نوشت: هرقدر استقبال مردم از ویدئوهای تلگرامی بیشتر می‌شود، سازندگان آن با دادن تنوع و نمک بیشتر به قضیه، بساط خنده بیشتری را برای بینندگان فراهم می‌کنند.

دوربین به گوشه‌ای از کوچه یا گذرگاه و یا پای درختی زوم شده است.به ناگاه گربه‌ای وارد کادر می‌شود و به دنبال آن کسی که پشت دوربین قرار گرفته این حیوان زبان بسته را با بردن اسامی مانند مجید،محسن یا مسعود خطاب قرار می‌دهد.

گربه بر حسب عادت به دنبال صدا برگشته و نگاهی مظلومانه به فیلمبردار انداخته و با شنیدن صدای شلیک خنده کسی که پشت دوربین ایستاده است،راهش را گرفته و می‌رود.

این تمام داستان چالشی است که به تازگی در فضای مجازی به خصوص تلگرام جریان یافته است اما مخاطبان این چالش چه کسانی هستند و این کلیپ‌ها بین چه افرادی بیشتر دست به دست می‌شود؟

اغلب جوانان و نوجوانان در یک ماهه اخیر درگیر این چالش حیوانی شده‌اند و دلیل اصلی اقبال عمومی این کلیپ‌ها، مایه خنده و مضحکه شدن آنهاست چون کمتر کسی را می‌توان یافت که با دیدن این کلیپ‌های چند ثانیه‌ای خنده بر لبانش جاری نشود.

هر قدر استقبال مردم از این ویدئوهای تلگرامی بیشتر می‌شود، سازندگان آن با دادن تنوع و نمک بیشتر به قضیه، بساط خنده بیشتری را برای بینندگان فراهم می‌کنند، از قبیل نامگذاری یکی از محلات قدیمی تهران به نام "مجیدیه" به مکان جمع شدن گربه‌ها و کشیدن کاریکاتورهای متنوع درباره نفرین و عکس‌العمل‌های گربه‌ها به این چالش همچنین داخل کردن دیگر حیوانات اهلی و غیراهلی به این چالش.

همانطور که در ابتدای این مطلب نیز گفتیم دلیل اصلی اقبال این چالش، خنده‌دار بودن این ویدئوهاست و اما اگر از دید دیگر به این مسئله نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم که یک حرکت گسترده برای هماهنگی ذهنی این نام مقدس در کنار گربه به وجود آمده است.

شاید بارها این جمله را شنیده‌ایم که خنده بر هر درد بی‌درمان، دواست و بارها این تجربه را حس کردیم که بعد از یک خنده طولانی تا ساعت‌ها و حتی تا روزها حال خوبی داشته‌ایم.

در حقیقت، خنده نوعی درمان است که ما را تشویق می‌کند از پدیده طبیعی فیزیولوژیکی خنده استفاده کنیم تا احساس‌های دردناک عصبانیت، ترس، کسالت و ... در ما کاهش یابند.اما در اینجا باید این سوال را را پرسید که خنده به چه قیمتی؟

پست‌های طنز اجتماعی همواره در فضای مجازی بیشتر مورد استقبال کاربران فضای مجازی قرار می‌گیرد.

انتشار انبوهی از اخبار تلخی چون قتل و جنایت، تجاوز و .. مخاطب را دل‌زده می‌کند، تعداد اعضای کانال‌های طنز و سرگرمی گواه این امر است.

دکتر اسدی، جامعه‌شناس اجتماعی معتقداست: ساختار رسمی جامعه باید «شادی» را به عنوان یک حق برای مردم بشناسد، آن را درک کند و در جهت شاد بودن مردم بکوشد حتی روانشناسان نیز باور دارند اگر می‌خواهید شاد باشید، باید اعتقاد داشته باشید که می‌توانید و توانایی رسیدن به آن را دارید.

اما سوال اینجاست که چرا این قدر مردمان ما که روزگاری شاد بودن جز ارکان زندگی آنها بود، امروز غمگین و افسرده‌اند؟ چرا دیگر کمتر فردی را می‌بینیم که ابراز شادی کند؟ چرا خنداندن ایرانیان از همه جوامع این روزها مشکل‌تر است؟ چرا برخی جوانان شادی خود را در مصرف مواد روان‌گردان می‌بینند و تلنبار شدن همه هیجانات در طول یک سال به شدیدترین شکل ممکن در چهارشنبه‌سوزی‌ها سرریز می‌شود و معمولا" فاجعه می‌آفریند.

شاید با جواب دادن به این سوالات بتوان دلیل اصلی استقبال چنین چالش‌هایی را نیز در فضای مجازی فهمید حتی اگر گردانندگان و ساماندهان چنین چالش‌هایی در پشت پرده اینکار قصد و غرضشان ضربه زدن به اعتقادات دینی و فرهنگی نیز باشد، چه بسا با سوءاستفاده از نقاط ضعف جامعه که همانا نپرداختن به روحیات جوانان همچنین عدم ایجاد سرگرمی‌ای سالم برای آنهاست، به چنین حربه‌هایی دست می‌یازند.

ارسال نظر