ناهید دایی جواد هنرمند پیشکسوت اصفهانی همزمان با دوران شیمی درمانی، تدریس را ادامه می دهد. او در گفتگویی با اصفهان امروز از دیدگاه هایش راجع به موسیقی امروزسخن گفت
ناهید دایی جواد هنرمند پیشکسوت اصفهانی همزمان با دوران شیمی درمانی، تدریس را ادامه می دهد. او در گفتگویی با اصفهان امروز از دیدگاه هایش راجع به موسیقی امروزسخن گفت
اصفهان امروز: ناهید داییجواد، هنرمند پیشکسوت آواز و موسیقی سالهاست به تدریس آواز مشغول است. او را پیش از شروع کلاس اش در موسسه رنگینکمان سپید ملاقات کردیم. داییجواد که دوره شیمیدرمانی را میگذراند همچنان با علاقه فعالیت حرفهایاش را دنبال میکند. با او به گپو گفت نشستیم و او با روی باز برایمان از فعالیت حرفهایاش در جوانی، کلاسهای آوازاش و وضعیت امروز موسیقی گفت.
خیلیها شما را با ترانه «غروب کوهستان» میشناسند. اخیرا غروب کوهستان را آقای علی زند وکیلی خوانده است. آن را شنیدهاید؟
بله شنیدهام، بسیار بد خوانده است، نه صدا قشنگ است و نه اجرا! حالا آهنگهای قدیمی را آقای افتخاری خوانده است، فوقالعاده نخوانده اما به هر حال آقای افتخاری یک مایه آوازی درست و حسابی دارد و بهترین شاگرد آقای تاج بوده است.
در این سالها خودتان بیشتر چه گوش میدهید؟
من غیر از کارهای گذشتگان چیزی گوش نمیدهم. واقعا کارهای امروزیها قابل شنیدن نیست! به جرات میتوانم بگویم آقایانی که میخوانند صدای قشنگی ندارند و همه تقلیدی است از بزرگان موسیقی. تقلید عبث و بیهوده است و هر کس باید سبک خودش را داشته باشد. زمانی که من میرفتم رادیو، خوانندگان هر کدام سبک خودشان را داشتند و مثل خودشان میخواندند ولی الان همه میخواهند مثل یک نفر بخوانند و این اشکال ایجاد میکند.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
در آموزشگاههای زریاب، دیگر، رنگینکمان سپید و فارابی آواز تدریس میکنم. در دو آموزشگاه همساز و نغمه گشایش هم تدریس میکردم اما حالا که مشغول درمان و شیمی درمانی هستم در این دو آموزشگاه تدریس نمیکنم.
خانمهایی که به کلاسهای شما میآیند در آواز چطورند؟
خانمها آگاهی شان از موسیقی خیلی کم است. من ابتدا مسائل اولیه موسیقی مثل دستگاه و درآمد را برایشان میگویم و بعد آواز را با آنها شروع میکنم. همانطور که گفتم لازمه آواز ایرانی داشتن تحریر است یعنی حنجره باید آمادگی داشته باشد. بعضیها این آمادگی در حنجره را ندارند ما سعی میکنیم این تحریرها را در حنجره خانمها راه بیندازیم. با تمرین و گوشدادن آدم آوازهخوان میشود در مورد خود من هم همینطور بود. خیلی از خانمها هم علاقه دارند اما صدایی ندارند، چون علاقه دارند بعد از چند جلسه راه میافتند. متاسفانه خانمها گوش نمیدهند. هر وقت کسی میخواند آنها وسط کار میگویند شاد بخوان. انگار از آن وقت تا حالا که من دارم زحمت میکشم و میخوانم در روان این خانم تاثیری نداشته است! ما نمیتوانیم بگوییم که موسیقی ما خیلی شاد است بلکه بیشتر غم از آن به دست میآید نه خوشی آنچنانی. حتی من فکر میکنم که آهنگهای شیرین و قشنگ ما مثل مبارک باد و بابا کرم هم غمی درشان است.
گویا قصد داشتید آهنگ های قدیمیتان را بازخوانی کنید.
ما چند سال پیش در آمریکا کنسرتی در ایالت فلوریدا داشتیم که من آهنگهایی مثل آه سینهسوز، غروب کوهستان، خطا کردم و چند آهنگ دیگرم را به همراه چند کار جدید به اسم راز دل با ارکستر بانوان بازخوانی کردم. من آنجا گفتم که افتخار میکنم که آهنگ هایی را که روزی با بزرگان موسیقی ایران اجرا کردم حالا دارم با خانمهای نوازنده همشهری خودم اجرا میکنم؛ خانمهای نوازنده ای که در کارشان فوقالعاده قوی و موفق هستند. در ایران هم بعد از انقلاب با همان خانمها به ویژه با خانم لاله زهیدی، سرپرست گروه که نوازنده تار هستند کنسرت زیاد داشتهام از جمله در تالارهای فرهنگ، اندیشه و رودکی در تهران.
تلاشهایتان برای اجرای کنسرت در اصفهان به کجا رسیده است؟
با اینکه اصفهان پایتخت فرهنگ و تمدن اسلامی است اجازه اجرای برنامه موسیقی به خانمها داده نمیشود در تهران اجازه داده میشود. من پیشنهاد دادهام تا در این دنیا هستم کنسرتی در اصفهان برگزار کنم که اجازه ندادهاند. در تلاشیم تا در جای دیگری مثلا تهران برنامه دیگری را اجرا کنیم.