آزار کودک ١٨ماهه در مجلس عروسی

پسر ١٩ساله زمانی که قصد داشت در دستشویی یک تالار عروسی به دختربچه ١٨ماهه تجاوز کند، توسط میهمانان مجلس دستگیر شد.

پسر ١٩ساله زمانی که قصد تجاوز به دختربچه‌ای را داشت، دستگیر شد.

پسر ١٩ساله زمانی که قصد داشت در دستشویی یک تالار عروسی به دختربچه ١٨ماهه تجاوز کند، توسط میهمانان مجلس دستگیر شد. میهمانان و خانواده این دختربچه با شکستن در دستشویی توانستند به‌موقع کودک را از یک اقدام هولناک نجات دهند. پسر جوان در جلسه محاکمه خود درحالی منکر این جرم شد که ٤ شاهد شهادت دادند که دختربچه و متهم را در وضع نامناسبی دیده و کودک را نجات داده‌اند. این پسر درنهایت با حکم دادگاه به ١٥‌سال و ٦ ماه زندان محکوم شد.
بیست‌وسوم فروردین‌ سال ٩٥ بود که این حادثه رخ داد. آن شب مجلس عروسی در یکی از تالارهای عروسی در تهران برگزار بود. اواسط میهمانی بود و همه درحال جشن و پایکوبی بودند که صدای فریادهایی در دستشویی، تالار میهمانی را به هم ریخت. چند نفر پسر جوانی را گرفته بودند و کتک می‌زدند. دختربچه کوچکی هم درحالی‌که وضع آشفته‌ای داشت، در آغوش مادرش اشک می‌ریخت. بلافاصله پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت. با حضور ماموران در این مجلس عروسی، چند مرد پسر جوان را تحویل ماموران پلیس دادند. یکی از این مردان در توضیح ماجرای رخداده به کارآگاهان گفت: «امشب عروسی یکی از بستگانمان بود. با خانواده‌ام در مجلس عروسی بودیم که برای لحظه‌ای، دختر ١٨ماهه‌ام را به خواهرزاده‌ام سپردم. خواهرزاده‌ام دختر ٩ساله‌ای است که بشدت دخترم را دوست دارد و همیشه مراقب اوست. برای همین دخترم را به او سپردم. چند دقیقه بعد وقتی می‌خواستم به آنها سر بزنم دیدم خبری از دخترم نیست. از خواهرزاده‌ام پرسیدم، دخترم کجاست. گفت پسری آمد و او را از من گرفت تا به مادرش بدهد. خواهرزاده‌ام گفت که آن پسر ادعا کرده دخترم را نزد مادرش می‌برد، اما وقتی از همسرم سوال کردم، او هم دخترمان را ندیده بود. بلافاصله همه‌جا را دنبالش گشتیم و از همه سوال کردیم، اما کسی دخترمان را ندیده بود. تا این‌که یکی از بستگانمان آمد و گفت که صدای گریه بچه‌ام را از دستشویی شنیده و تصور می‌کرده که دخترم با مادرش در دستشویی است. بلافاصله به سمت دستشویی رفتیم. صدای گریه دخترم همچنان شنیده می‌شد، اما در قفل بود. هرچه در می‌زدیم کسی در را باز نمی‌کرد. تعجب کرده بودم که چرا دختر کوچکم باید در دستشویی گیر افتاده باشد. برای همین با بقیه میهمانان در را شکستیم و با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدیم. پسر جوانی که او را نمی‌شناختم و از میهمانان مجلس بود، دخترم را روی زمین دستشویی گذاشته و قصد داشت او را مورد آزار و اذیت قرار دهد. دخترم در وضع بدی بود و جیغ می‌کشید. بلافاصله آن پسر را گرفتیم و پلیس را در جریان قرار دادیم.»
با اعلام این شکایت، ماموران پلیس تحقیقات خود را در این‌باره آغاز کردند. دختربچه به پزشکی قانونی منتقل شد، اما مشخص شد که این دختربچه پیش از آن‌که مورد آزار و اذیتی قرار بگیرد، نجات یافته است، بنابراین پرونده پس از صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این پسر چندی پیش در همین شعبه، در مقابل هیأت قضائی ایستاد و از خود دفاع کرد. در این جلسه خانواده دختربچه بار دیگر شکایت خود را از پسر ١٩ساله مطرح کردند. پدر این دختر به قضات گفت: «دختر من تنها ١٨ماه داشت. این پسر که او را اصلا نمی‌شناسیم، دخترم را با خودش برد و قصد تجاوز داشت. اگر کمی دیرتر رسیده بودیم اتفاق خیلی بدی برای دخترم می‌افتاد. همان لحظه هم وقتی رسیدیم دخترم خیلی ترسیده بود. مرتب فریاد می‌کشید و آرام نمی‌شد. این پسر او را در وضع بدی گذاشته بود که باعث وحشت دخترم شده بود. برای همین از شکایتم صرف‌نظر نمی‌کنم و می‌خواهم او مجازات شود.»
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و منکر جرم خود شد. او به هیأت قضائی گفت: «من به سفره‌خانه تالار که نزدیک دستشویی قرار داشت می‌رفتم. ناگهان چند مرد به من حمله کردند و کتکم زدند. من اصلا دختربچه‌ای ندیدم و نمی‌دانم چرا چنین داستانی برایم درست کردند. من هیچ کاری نکردم. اصلا این دختربچه را ندیدم. این خانواده به من تهمت می‌زنند. وقتی آنها مرا گرفتند و کتکم زدند، اصلا دختربچه‌ای در اطراف من نبود.»
این صحبت‌ها درحالی مطرح شد که ٤ شاهد علیه متهم شهادت دادند. یکی از آنها که نسبتی هم با خانواده شاکی نداشت، به هیأت قضائی گفت: «وقتی صدای گریه این بچه شنیده شد، همه با هم به سمت در دستشویی رفتیم. من خودم با چشمانم دیدم که وقتی در دستشویی باز شد دختربچه با وضعیتی نامناسب روی زمین بود و متهم هم در وضع بدی قرار داشت.»
در ادامه شاهدان دیگر نیز صحبت‌های خود را به هیأت قضائی اعلام کردند و همگی آنها گفتند که متهم و دختربچه را در دستشویی و در وضع نامناسب دیده‌اند. با این‌حال، متهم بار دیگر جرم خود را انکار کرد. او همچنان اصرار داشت که دختربچه را ندیده و هیچ جرمی مرتکب نشده است.
در پایان نیز هیأت قضائی دادگاه کیفری وارد شور شدند. آنها صبح دیروز حکم این پرونده را صادر کردند. براساس حکم دادگاه پسر جوان به اتهام آدم‌ربایی به ١٥‌سال و به اتهام کودک‌آزاری به ٦ ماه زندان محکوم شد

منبع : روزنامه شهروند

ارسال نظر