مظلومی که از یادها رفته است!
اگرچه زلزله بیخبر میآید اما وقتی آمد فرصت تفکر نمیدهد، بنابراین بشر را ناچار میکند بدون اینکه واهمهای از تخریب داشته باشد، مجهز در انتظار ورودش بماند.
حسن روانشید - اصفهان امروز: اگرچه زلزله بیخبر میآید اما وقتی آمد فرصت تفکر نمیدهد، بنابراین بشر را ناچار میکند بدون اینکه واهمهای از تخریب داشته باشد، مجهز در انتظار ورودش بماند. امروز علم این فرصت را به کشورهایی که روی گسلها زندگی میکنند داده است تا بتوانند با استفاده از تواناییهای فناوری زیرساختهای لازم را برای تحمل آن تا بالاتر از 8 ریشتر به دست آورند. هیچکس در حال حاضر قادر نیست حضور تغییرات زمین را در زیر آن پیشبینی کند اما میتواند بهجای تلاشهای بیهوده همت خود را برای مستحکم سازی پی ریزی ها به کار برده و در آرامش بر روی گسلها زندگی کند، همانگونه که میلیونها نفر از مردم ژاپن سالهاست به استقبال این میهمان ناخوانده رفتهاند. اما کشورهایی که تلاشی در این مورد صورت ندادهاند همچنان نگران ورود آن باقیمانده تا پس از رخداد آن، چالشها و خسارات فراوانی را برایشان به جا بگذارد. قسمت گسترده ای از سرزمین ما روی گسلهای شناختهشدهای واقعشده که ده کشور کره زمین را شامل میشود اما هنوز عزم راسخی برای پیشگیری از حوادث جنبی آن در سیاستهای کلان کشور به وجود نیامده تا حداقل در بیست سال آینده
این مسئله برای همیشه حل شده باشد. شاید بتوان بهصراحت گفت زلزله همچون یک اسب وحشی است که قابل رام شدن نبوده و تنها راه مبارزه با آن نه پیشگیری بلکه کنار آمدن با شرایط آن است. البته هستند عوامل دیگر طبیعی که قادرند خسارات جبرانناپذیری را برای ساکنان کره زمین و کشور ما به وجود آورند، اما این پدیدهها ازجمله سیل و رانش خسارات کمتری داشته و در مقابل منافعی را هم با خود همراه دارند. در کنار همه این پدیدههای مشکلساز، نعمتهایی هستند که با بیتوجهی یا بهتر است بگوییم بیحرمتی و بیاعتنایی ما روبرو هستند که اگر روزی بریده شوند فاجعهای جبرانناپذیر در انتظار کسانی است که خصمانه رفتار کردهاند. یکی از ثروت های گرانبها که سالهاست در غربت اذهان ما قرارگرفته، درحالیکه مهریه یکی از مقربترین بندگان خدا است حکم شیشه عمر انسان را دارد که بهای آن کمتر از هوا برای نفس کشیدن نیست. امروز چالش کمبود آب در یکقدمی شهری است که روزگاری نهچندان دور رودی خروشان از میان آن میگذشت! اخباری که از سمنها و بعضی مسئولان گاه و بی گاه در رسانهها عنوان میشود یکی از جدیترین مخاطراتی است که شهروندان را تهدید میکند، اما کجاست گوش
شنوای مسئولی که با قاطعیت به این نداها پاسخ دهد. چهارشنبه 13 دیماه جاری ساعت شش و نیم بامداد تانکری از این جواهر گرانبها در یکی از کوچههای منطقه یک اصفهان و در کنار نهری متوقف شد تا یکی از نارنجی پوشان با شلنگی طولانی آب گرانبها را تحتفشار و برای جمعآوری برگهای ریخته شده در حاشیه نهر و همچنین شستشوی گیاهان خشکیده از تشنگی صرف کند. درحالیکه تعدادی از نارنجیپوشانی که وظیفهدارند این ریزش پاییزی و زمستانی از درختان را که صفای خاصی به کوچه و خیابان بخشیده بهوسیله جاروهایی که همراه دارند جمعآوری کنند در پناه دیواری نشسته و مشغول صرف چای و صبحانه و شوخی با یکدیگرند تا همکاری دیگر با استفاده از فشار تانکر آب وظیفهای که به عهده آنها واگذار شده است را با هزینه هدر رفتن آب انجام دهد! و زهی تأسف از تماشای این صحنه! تانکری که میتواند اهالی یک روستای بزرگ را در حاشیه همین شهر سیراب کند یا صدها درخت کهنسال را که از فرط تشنگی قد خم کردهاند از نابودی نجات دهد اینچنین اصراف می شد.
ادامه دارد
ادامه دارد