چرا احمدی‌نژاد در وقایع اخیر سکوت کرد؟

بعد از اوج گیری بحران اجتماعی اخیر در برخی از استان‌های کشور و بویژه شهرهای کوچک تر، افکار عمومی جامعه و بخصوص برخی از اعضای لایه‌های زیرین جامعه و طبقات ضعیف‌تر اقتصادی (که شاید هنوز هم به پوپولیسم احمدی نژاد امید دارند)اتخاد موضعی صریح و قاطع را از او انتظار می‌کشیدند !

بعد از اوج گیری بحران اجتماعی اخیر در برخی از استان‌های کشور و بویژه شهرهای کوچک تر، افکار عمومی جامعه و بخصوص برخی از اعضای لایه‌های زیرین جامعه و طبقات ضعیف‌تر اقتصادی (که شاید هنوز هم به پوپولیسم احمدی نژاد امید دارند)اتخاد موضعی صریح و قاطع را از او انتظار می‌کشیدند !

اما کنشگری خنثای احمدی نژاد در این باب، خیلی هم دور از انتظار نبود. برخی از معدود مشاوران باقیمانده از اطراف احمدی نژاد طی ماه‌های گذشته نکته‌ای مهم در باب جامعه شناسی سیاسی به او تفهیم کردند که فعال سازی سرمایه اجتماعی او در سطح کشور بیش از آنکه به اراده شخصی و کاریزماتیک او نیاز داشته باشد، به دو مولفه "قدرت بسیج حاکمیت " و ظرفیت عظیم اصلاح طلبان " برای بسیج توده‌ها و بویژه تحرک بخشی به اعضای فعال طبقه متوسط جامعه که قابلیت فعالیت سیاسی و عملیاتی اثرگذار را داشته باشند، نیاز مبرم دارد.

بطور مثال در نزاع سیاسی اخیر احمدی نژاد با رئیس دستگاه قضا، شایع شده بود که رئیس‌جمهور سابق با هدف سازماندهی برای حضور خیابانی هواداران خود در کف خیابان و تهییج ظرفیت‌های دانشجویی و برخی از شهروندان فعال طبقه متوسط و ضعیف جامعه، همچنین با اجرای طرح مصنوعی "روشنفکری سازی" خود سعی در "اپوزیسیون سازی" خود داشت تا به زعم خود بتواند رهبری مخالفین و منتقدین و در یک کلام اکثریت خاموش جامعه را برعهده گرفته و خواسته‌های خود را به نظام و رهبری تحمیل نمایند.

او اما غافل از حافظه تاریخی زنده یک ملت است که هیچگاه فراموش‌کننده عملکرد‌ها، رفتار، سخنان و نتایج تصمیمات و عملکرد مسئولان شان نخواهند بود. احمدی نژاد ترجیح داد (بخوانید مجبور شد) سکوت کند!

اما خوب است به تعدادی از این دلایل اشاره‌ای کوتاه گردد.

سکوت او در وقایع بحرانی اخیر که در واقع گوشه‌ای از میراث به جای مانده دولت اوست، پس از سخنرانی مهم رهبری در رابطه با ممنوعیت نقش آفرینی مسئولین دولت (بویژه دولت سابق) در مقام اپوزیسیونی، هشداری جدی به این طیف سیاسی تلقی گردید و ایشان را به سکوت وا داشت.

رئیس‌جمهور سابق که هم‌اکنون تنها جایگاه انتصابی‌اش در حاکمیت، صندلی کوچکی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است (که در واقع تنها دروازه امید او برای بازگشت دوباره به قدرت است)، بیش از هر چیز نگران سرنوشت مبهمش در "نظارت استصوابی" آینده است. به بیانی دیگر، او ترجیح به سکوت داده تا بهانه بیشتری برای رد صلاحیتش در اختیار شورای نگهبان قرار ندهد. او را امروز در ادبیات سیاسی جریان انحرافی می‌خوانند و اخیرا نیز برخی دیگر از جریانات و گروه‌های سیاسی و افراد ذی نفوذ، او را فتنه گر خوانده‌اند! درست و یا غلط، احمدی نژاد درحال حاضر همان فردی نیست که روسای عالیرتبه نظام برای استقبالش در بازگشت از نیویورک، ایستاده مدت‌ها در پاویون فرودگاه منتظرش به انتظار مانده بودند!

او دیگر پس از ایجاد فاصله و زاویه‌اش با ولایت فقیه و نظام، طبیعی است که دیگر نه تامین فوری خواسته‌هایش امکانپذیر باشد و نه دیگر نظرش، رویکرد رهبری و نظام دانسته شود ! او همانی است که یازده روز بر خلاف خواست نظام، خانه نشینی کرد و بر خلاف دستور مقام رهبری، به ثبت‌نام انتخابات اقدام نمود! احمدی نژاد چندی است به این نتیجه رسیده است که هواداران فعال خیابانی او، کسانی هستند که وی را نه بخاطر خود ایشان، بلکه به جانب تایید سابقش ازسوی نظام، هوادارای می‌کردند. پس این نتیجه حاصل شد که دیگر نظریه شاخ و شانه کشی برای نظام از جانب هواداران فعال ایشان میسر نیست!

بطور خلاصه جریان احمدی نژاد از یک ساختار عظیم تبدیل به فرقه‌ای سه نفره شده که تنها صدایش، فریادهایی بلند در شبکه‌های مجازی است که چندی است با "میلیونی خواندن جمعیت هوادار خویش"، سعی در تلاش برای ایفای دستور کاتالیزور سازی و فعال نمایی و نهایتا بسیج سازی دوست‌داران خویش و تغذیه فکری ایشان برای از دست ندادن همین تعداد از هوادارانشان است که هیچکس حتی یک نفر از سینه چاکان جریان مشایی و بقایی در بحران اخیر را در کنار مردم ندید.

اما انتظار احمدی نژاد این بود که مردم پس از ناامیدی از دولت روحانی، به دورش حلقه زده و او را به رهبری اعتراضات اخیر برگزینند تا فشار آن به نظام، زمینه استیضاح زودهنگام دکتر روحانی را فراهم نموده و مقدمات بازگشت خود و همراهانش را به قدرت فراهم نماید. اما برخلاف انتظار یاران رسانه‌ای احمدی نژاد و برخی از اصولگرایان، ماهیت اعتراضات تغییر یافت و نه تنها کسی به دور احمدی‌نژاد و دلواپسان مخالف دولت حلقه نزد بلکه عده‌ای نیز خواستار محاکمه مسببان قبلی و فعلی مصائب اخیر کشور در زمینه اقتصادی هم شدند. لذا "استراتژی سکوت"، بهترین مشاوره‌ای بود که احتمالا با اصرار برخی از مشاوران آینده بین احمدی نژاد مورد موافقت موقت او قرار گرفته است.


منبع: روزنامه جمهوری اسلامی
ارسال نظر