خفقان در تيم ملی يا هنر بی‌بديل كی‌روش؟

بازيكناني كه در باشگاه‌هاي ما يقه مي‌گيرند، اعتراض مي‌كنند، بابت پرداخت نشدن حق و حقوق و پاداش‌ها تحصن و اعتصاب مي‌كنند، وقتي به تيم ملي مي‌رسند تبديل به پسران حرف گوش كن و خوبي مي‌شوند.

بازيكناني كه در باشگاه‌هاي ما يقه مي‌گيرند، اعتراض مي‌كنند، بابت پرداخت نشدن حق و حقوق و پاداش‌ها تحصن و اعتصاب مي‌كنند، وقتي به تيم ملي مي‌رسند تبديل به پسران حرف گوش كن و خوبي مي‌شوند. صدا از كسي بلند نمي‌شود. همه چنان مطيع و رام مي‌شوند كه گويي آنها پيش از اين در هيچ تيمي توپ نزده‌اند. به نظر شما عجيب نيست؟

ما مي‌گوييم واقعاً نيست. آنها وجاهت و كاريزماي سرمربي تيم ملي را قبول دارند و حتي زماني كه او تيم را تمرين نمي‌دهد چنان از مزاياي تمرين در PEC تعريف مي‌كنند كه مربيان باشگاهي هم به حرف مي‌آيند.

اين انسجام درون‌تيمي و حمايت همه‌جانبه بازيكنان از كجا نشأت مي‌گيرد؟ كي‌روش فقط به 11 نفر در زمين بازي مي‌دهد و مابقي يا نيمكت‌نشين هستند يا در ادامه كار خط مي‌خورند و شانسي براي حضور در جام جهاني‌ ندارند اما حتي اخراجي‌هايي كه هرگز در زمان كي‌روش دعوت نشدند، كادر ايراني تيم ملي كه رفت و صدايي از آن بلند نشد و... هيچ‌كدام درباره تيم ملي حرف نمي‌زنند.

بازيكناني كه در تمرينات تيم خود تا مرز مشت و لگد پيش مي‌روند و لحظاتي از تمرين را به يك فيلم اكشن تبديل مي‌كنند، وقتي به تيم ملي مي‌رسند براي سلام و عليك با كي‌روش هم معذب هستند.

آيا كي‌روش همه مصاحبه‌ها را تنظيم مي‌كند؟ آيا فرمان دوستي و محبت صادر مي‌كند؟ آيا همه بازيكنان به دستور او خفقان مي‌گيرند؟

كي‌روش قابليت ايجاد انسجام و وحدت را در تيم ملي دارد و بازيكناني كه خودشان مي‌دانند شانسي براي حضور در تيم ملي ندارند يا به ندرت به بازي گرفته مي‌شوند هم براي او همه كار مي‌كنند. آيا اين يك هنر بي‌بديل در مربيگري نيست؟


منبع: روزنامه خبر ورزشی
ارسال نظر