۵ مجری محبوبی که همیشه طرف مردم را میگیرند
درباره پنج چهره شاخص که در بزنگاه های حساس به جای برنامه سازی برای خوشایندن مدیران بالادستی، هوشمندانه کنار مردم می ایستند و برای تلویزیون کسب آبرو می کنند. این گزارش به مناسبت محبوبیت رضا رشیدپور در روزهای پرسوءتفاهم تدوین شده است.
درباره پنج چهره شاخص که در بزنگاه های حساس به جای برنامه سازی برای خوشایندن مدیران بالادستی، هوشمندانه کنار مردم می ایستند و برای تلویزیون کسب آبرو می کنند. این گزارش به مناسبت محبوبیت رضا رشیدپور در روزهای پرسوءتفاهم تدوین شده است.
پیش درآمد
«او مجری سیاست تثبیت شده تلویزیون است» این کامنت و نمونه های بی شمار مشابه را می توان در سایت های مختلف دید که گزارشگر گزارش «زندگی بدون شبکه های اجتماعی» را نشانه رفته اند. نظرهایی که در چند روز اخیر رصد کردیم، نشان می دهد غالب هموطنان نگاهی بدبینانه به تلویزیون دارند حتی وقتی می دانند معاونت سیاسی به خاطر آن گزارش توبیخ شده است. معتقدیم تلویزیون در بزنگاه های حساس باید طوری رفتار کند که مورد وثوق مردم قرار گیرد.
بله، دست برنامه سازان بسته است اما با خلاقیت و ایستادن کنار مردم می توان کسب اعتماد کرد. اصلا می توان خیلی کارها را نکرد مثل همین گزارش «زندگی بدون شبکه های اجتماعی». این اتفاق بهانه ای شد تا عملکرد چند چهره را که برای تلویزیون اعتبار می خرند. مرور کنیم؛ همان هایی که نام شان نه تنها بیننده می آورد که ذیل این اتهام قرار نمی گیرند که «مجری سیاست تثبیت شده هستند». به فهرست، چند نام دیگر را می توان اضافه کرد از جمله سروش صحت که سریال «لیسانسه ها» و برنامه «کتاب باز» را روی آنتن دارد.
رضا رشیدپور؛ حالا خورشید
«حالا خورشید» در گام اول یک برنامه سرحال صبحگاهی است. رضا رشیدپور با علم به این موضوع سعی کرده مدل اجراهای قبلی را کنار بگذارد. او برای ایجاد شفافیت نخواسته در قید سری برنامه های شیشه ای اش بماند و برای چالش سراغ مدل «دید در شب» نرفته. سعه صدر دیگر ویژگی مثبت برنامه است که گاهی مهمان های تلویزیون را نشان می روند اما رشیدپور نه هول می شود و نه مانع از انتقاد آنها.
نمونه اش را میان حرف های صریح همسر سرمهندس نفتکش ایرانی شاهد بودیم که کلی انتقاد روانه صدا و سیما کرد. برگ برنده دیگر رشیدپور گام برداشتن همراه با اتفاقات روز است. گاهی گرانی تخم مرغ محور می شود و گاهی فیلترینگ تلگرام. رشیدپور کنار مردم می ایستد و زبان آنها می شود یعنی به جای ترسیدن از مواجهه با ماجرای فیلتر شدن، خیلی رک می گوید خود او هم از این اتفاق ناراحت است و دست به دامان فیلترشکن شده. حتی به معاونت سیاسی صدا و سیما متلک می اندازد که گزارشی از خوشحالی مردم به خاطر قطع تلگرام پخش کرده بود. این همراهی است که باعث می شود بریده حرف های او دست به دست بچرخد.
عادل فردوسی پور؛ نود
زبان سرخش خیلی وقت ها برایش گران تمام شده اما تاثیری در تغییر شاکله فکری عادل فردوسی پور نداشته است. می دانیم که حمایت مدیران تلویزیون از «نود» جسارت فردوسی را تقویت کرد اما هر کسی «جنبه» حمایت را ندارد. او فریفته افشاگری ها و افزایش روز به روز بیننده هایش نشد و وظیفه اصلی اش را فراموش نکرد. رسالت اصلی او «برنامه سازی» است؛ آن هم با استاندارد و تراز بالا. هر سال دکور و آیتم های «نود» را تغییر می دهد و با آغوش باز سراغ ایده های جدید همکارانش می رود.
طبعا «نود» خالی از ایراد نیست، بحث حالا چیز دیگری است: عادل فردوسی پور به جای غلتیدن به سمت مدیران ورزشی و چهره های مطرح فوتبال، کنار مردم ایستاد و زبان گویای آنها شد. اصلا به خاطر چنین جایگاهی است که گاه طیفی از هواداران یک تیم او را دشمن خود می دانند و از هرگونه اظهارنظرش تعابیر فرامتن می کنند. عادل در بزنگاه های حساس، مردم را رها نکرد و نشان داد با آنها همدل و همراه است. این مانیفست، اعتبار او و «نود» را باعث شده است.
مهران مدیری؛ دورهمی
در یک دوره بین او و تلویزیون شکرآب شد اما مهران مدیری علیه این رسانه لب به شکایت باز نکرد. او خوب می دانست ریشه محبوبیتش در تلویزیون است و مسئولان بهتر می دانستند مدیری برای شان مایه اعتبار است. او در «دور همی» نقش منتقد اجتماعی را بازی می کند و می خواهد زبان مردم باشد. انتقادهایش گاهی بیش از حد عریان است و ابزاری می شود برای مخالفان دولت. در دوره جدید، نقدهایش اصولی تر و همگام با اتفاقات روز است. استنداپ هایش به رغم داشتن مخالفانی سرسخت به دل جماعت زیادی می نشیند و گاه و بیگاه در مناسبت های مختلف برده آن را دست به دست می کنند.
کسی نیست نداند مدیری حتی وقتی بی رحمانه دولتمردان را نقد می کند، سفارشی نپذیرفته بلکه حرف دل خود اوست. شاید چنین روشی به زعم برخی درست نباشد اما نمی توان مدیری را متهم به دولت ستیزی کرد. او فعلا «نقد میانه» را انتخاب کرده و انتقادهایش حساسیت سری پیش «دورهمی» را ندارد. مهران مدیری جزو مجریانی است که رفتار و سکناتش همراهی برانگیز است و باعث اعتماد مردم به تلویزیون می شود.
احسان علیخانی؛ ماه عسل
اصولا مجریانی که توبیخ می شوند پیش مردم به محبوبیت می رسند! البته نمی خواهیم محبوبیت احسان علیخانی را به مخالفت خوانی اش تقلیل دهیم ولی او بارها چوب نقدهای تند و تیزش را خورده. معروف ترین آن به ماجرای ویژه برنامه سال تحویل و کنایه به رییس جمهور وقت باز می گردد که منجر به ممنوع الکاری اش شد. در «ماه عسل» هم بسیاری از اوقات نقدهایش گزنده بوده. در طرف مقابل اما بر تعداد هواداران علیخانی اضافه شده تا جایی که وقتی طرح محسنین را راه اندازی می کند با استقبال چشمگیر مواجه می شود.
علیخانی حرف های «شعاری» و «باب طبع مدیران» کم نمی زند اما ادبیات گفتاری اش به گونه ای است که به دل هوادارانش می نشیند. کسی هم پیش خود نمی گوید «ای بابا او مجری اوامر مسئولان بالادستی است!» نه؛ علیخانی آداب محبوب شدن را یاد گرفته و فهمیده تا وقتی می تواند از آن مراقبت کند که کنار مردم ایستاده باشد نه مسئولان تلویزیون به همین خاطر است که هر حرفی نمی زند و با ظرافت روی مرز باریک «مجری تلویزیون بودن» و «زبان مردم بودن» حرکت می کند.
رامبد جوان؛ خندوانه
مدل برنامه سازی و اصولا شخصیتی رامبد جوان یک تفاوت اساسی با عادل فردوسی پور و رضا رشیدپور دارد. او با «زبان شیرین» سراغ موضوعات مختلف می رود و اگر هم بخواهد به مسئولان یا مردم نقد کند، خنده از لبش نمی افتد. رامبد اهل کنایه زدن و دنبال کردن مسائل حاد روز نیست. او نخواسته ردای یک مجری مخالف خوان بر تن کند که البته با توجه به رسالت «خندوانه» روش او کاملا اصولی است.
رامبد جوان اما یک ویژگی بزرگ دارد و آن برخورداری از محبوبیت، همپای دیگر سلبریتی های تلویزیون است تا جایی که این موقعیت حتی در بازیگری نصیب او نشد. رامبد جوان با مدل برنامه سازی و اجرای متفاوتش، طیف زیادی از بیننده ها را جذب تلویزیون کرد و اینگونه برای آن وجاهت خرید. جوان هر کاری کند متهم نمی شود که مجری سیاست صدا و سیماست؛ او آنقدر ذکاوت دارد که فرمایش مدیران را از فیلتری عبور درست دهد و دافعه ایجاد نکند. این گونه است که طرح ها ایده ها و کمپین های او با اقبال فراوان مواجه می شود و وقتی برای کمک رسانی مالی اقدام می کند، عددهای بزرگی به دست می آید.
منبع: روزنامه هفت صبح