نگارگری تکچهره در مکتب اصفهان
انسانگرایی در غرب و شرق متفاوت است. در اومانیسم مربوط به نقاشیها و مجسمههای رم، زیبایی انسانی، اندامگرایی، اغراق، جسمانی بودن آثار، سنگین و زمینی بودن انسانها موردتوجه است، در نگارگری ایرانی اما به زیباییاندام انسانی توجه نمیشود و سادگی، انتزاع و دوبعدی بودن انسان در آن مهم است
اصفهان امروز- مجید صادقزاده:
اغلب آثار نگارگری در ارتباط با انسان شکلگرفته و تصویر انسان در این آثار، میتواند توصیفی، تحلیلی، زیباییشناسی، فلسفی یا تطبیقی باشد. شناخت و طراحی اندام بر اساس دید مکاتب مختلف نسبت به انسان متفاوت است و در هر دوره بسته به موضوعات مطرح در جامعه، انسان در آثار نگارگری تصویر شده، درنتیجه هرکدام از نمونههای باستانی قبل از اسلام، آثار دورهمانی، مکاتب مختلف آثار سنتی، آثار دوره قاجار و دوره معاصر، ویژگیهای خاص خود را دارند. نگارگریهای دوران باستان ایران، شبیه نقاشیهای چین و مصر، حال و هوای دوبعدی دارند. در نگارگریهای دوره صفوی اصفهان هم انسان دینی که بخشی از دنیا است، دیده میشود که نشانه رواج اندیشه توحیدگرا در این زمان است.
انسانگرایی در غرب و شرق متفاوت است. در اومانیسم مربوط به نقاشیها و مجسمههای رم، زیبایی انسانی، اندامگرایی، اغراق، جسمانی بودن آثار، سنگین و زمینی بودن انسانها موردتوجه است، در نگارگری ایرانی اما به زیباییاندام انسانی توجه نمیشود و سادگی، انتزاع و دوبعدی بودن انسان در آن مهم است. در این آثار، انسانها بهدوراز اندامگرایی، بیشتر پوشیده و با لباس تصویر شدهاند و حالتی سیال، سبک، غیرزمینی، معنوی، دینی و معناگرا دارند.
در نقاشی ایرانی، انسان بهصورت تکپرسوناژ، دونفره، چندنفره یا گروهی به شکل لشکریان تصویر شده است. در تصویر تکپرسوناژ، انسان یک سطح رنگی است که با بقیه اشیا ارتباط دارد و با هنر تشعیر، این تک بودن انسان متعادل میشود. تصویر نگارگری تکچهره در مکتب اصفهان رایج میشود. در تصویرهای گروهی از انسان مانند تصویر لشکریان هم بیشتر انسان با توجه به هویت شخصی، با نشان دادن چهره و همراه با همپوشانی در اندام تصویر میشود.
تناسباندام در نگارگری ایرانی با تناسباندام در نقاشی طبیعتگرا هم یکسان نیست. توجه به واقعگرایی در این زمینه ما را در بیان موضوعات ویژه، دچار محدودیت میکند. در نگارگری ایرانی، اندام انسان با خطوط منحنی تصویر میشود، اما نگارگران ایرانی برای تصویر کردن اشیا و بهویژه در نقاشی صحنههای نبرد، از خطوط زاویهدار سود میبرند. تلفیق اندام انسانی با دیگر چیزها هم در نگارگری ایرانی دیده میشود، مثل تلفیق اندام انسان با بال بهصورت ترسیم فرشته یا تلفیق اندام انسان با سنگ. تلفیق اندام انسان با درخت هم در موج نگارگری خیامگرای دوران پهلوی رایج میشود.
در نگارگری ایرانی، زن و مرد تصویر شده، اما پیکره کودک کمتر دیده میشود. معروفترین تصویر کودک در نگارگری ایرانی، تصویر زال در آشیانه سیمرغ است. برای حرکت اندام هم در نگارگری محدودیتی وجود ندارد و در بسیاری از آثار کمالالدین بهزاد، انواع تحرک در اندام انسان دیده میشود.
چگونگی پوشش اندام در نگارگری با موضوع منطبق است و نگارگر بهنوعی یک طراح لباس است که بسته به موضوع، لباس را طراحی میکند و میتواند به اندام انسان، اشیای زیادی ازجمله انواع لباسها، زیورآلات و سلاح را بیفزاید. در نگارگری ایرانی، انسان با زوایای سهرخ، روبرو و نیمرخ تصویر شده که زاویه سهرخ بیشتر است، توجه به این نوع زاویه، محدودیت نیست، بلکه نوعی از انتخاب است.
نگارگر اصفهانی