ایستادن روی پای خود
رکود کمرشکن و کسادی بیامان در بازار پوشاک و کفش ویژه مردمان امروز و سالهای اخیر نیست، چرا که عدم توجه بعضی به ضربالمثلهای قدیمی مثل «هر ارزانی بیعلت و هر گرانی بیحکمت نیست»، ما را بر آن داشته که نخستین گزینهمان در زمان خرید، قیمت ارزان کالا باشد!
حسن روانشید - اصفهان امروز: رکود کمرشکن و کسادی بیامان در بازار پوشاک و کفش ویژه مردمان امروز و سالهای اخیر نیست، چرا که عدم توجه بعضی به ضربالمثلهای قدیمی مثل «هر ارزانی بیعلت و هر گرانی بیحکمت نیست»، ما را بر آن داشته که نخستین گزینهمان در زمان خرید، قیمت ارزان کالا باشد! البته همگان واقفاند این ارزانی نوعی نفوذ سیاسی اقتصاد در بازارهای جهانی برای قبضه کردن آنها با ارائه کالای بیکیفیت و خریدهای بدون توجه به نیاز است. وقتی دروازهها بهسوی بازارهای ناشناس غرب و شرق باز گذاشته میشود ناچار و خواهناخواه نهتنها درها بلکه پنجرههای تولید داخلی و اجناس مرغوب به بهانه تحریم از دیگر کشورها همچنان بسته نگه داشته شده تا اینگونه کالاهای یکبارمصرف همراه با پیامدهای نابهنجار بهداشتی و امنیتی که در آینده شاهد آن خواهیم بود یکهتاز بازار کشور باشند. البته این اتفاق تازهای در بازارهای جهانی نیست که میخواهند به این صورت جای پای خود را در کشورهایی که دارای منابع طبیعی ارزشمند هستند به نحوی باز کنند، زیرا دیگر سرزمینهایی مثل هندوستان نیز در زمان ماهاتما گاندی آن را تجربه و در یک اقدام انقلابی متجاوزان را ورشکسته و مجبور به ترک هندوستان کرد. آن زمان گاندی جامعه را تشویق کرد تا چرخهای نخریسی را از انبارها بیرون کشیده و خود به تولید پوشاک موردنیازشان بپردازند و اینگونه بهنوعی محصولات خارجی و بویژه بریتانیایی را تحریم کرد. این اقدام چنان تأثیر مثبتی بر اقتصاد ازهمگسیخته هندوستان گذاشت که پس از چند سال این کشور بزرگ آسیایی را که از واردکنندگان عمده پارچه و پوشاک از انگلستان بود به یک صادرکننده مطرح تبدیل کرد و درسی بزرگ به همسایه فقیر دیگرش یعنی بنگلادش داد تا آستینها را بالا بزنند و به تولید پرداخته و اقتصاد خود را شکوفا سازند. اگرچه مبارزه منفی با امپراتوری بریتانیای کبیر که آفتاب در مستعمراتش غروب نمیکرد کاری سخت و ناشدنی به نظر میرسید اما هندوستان و بنگلادش همه هزینههای آن را متقبل شدند و پرداخت کردند تا ضمن شکست شهرک صنعتی منچستر در انگلیس خود صاحب صنایع تولیدی گسترده در رشته نساجی شوند. نظیر این اتفاق اما کمی کوچکتر و در زمان حکومت پهلوی نه از جانب دولت بلکه به همت ملت و آن هم در شهر اصفهان و توسط مردانی بزرگ همچون مرحومان کازرونی، همدانیان و عطاءالملک افتاد که توانستند منچستری دیگر را در ایران و در اصفهان بنیانگذاری کنند که متأسفانه براثر بیمهریهای مختلف، همه این واحدها تعطیل شد و جایگاههای خود را به آسمانخراشهای مسکونی سپرد. در دیگر نقاط کشور همچون نساجی مازندران در بهشهر، کارخانههای ریسندگی و بافندگی مقدم در نظرآباد کرج، صنایع ارم در قزوین و دهها کارخانه دیگر هم به این سرنوشت شوم مبتلا شدند. اگرچه بعدازآن چند تولیدکننده دیگر بنا را بر این نهادند تا حداقل تولید پوشاک مردانه در داخل به سرنوشت کارخانههای ریسندگی و بافندگی دچار و کارگران آن بیکار نشوند اما در چند سال اخیر این بازماندههای صنایع مکمل نساجی هم نفسهای آخر را میکشند و همچنان چوب بیمهریهای واردات بیرویه را میخورند! چگونه است که با همه تبلیغات دولت درزمینه حمایت از تولیدات داخلی و علیرغم افزایش نیازها به این محصولات، بازهم کارآفرین گلهمند بیمهریهاست که صدای بزرگترین و معتبرترین آنها را در روزهای اخیر درآورده تا از بههمریختگی واردات این محصولات که بهقدر کافی در داخل تولید میشود بنالد. سومبات هاکوپیان یکی از بهترین و قدیمیترین طراحان و دوزندگان پوشاک مردانه است که میتوان لقب پیشکسوت و کارآفرین نمونه را در این زمینه به او داد، به تازگی در جمعی حاضر و برای نخستین بار لب به انتقاد از این بیمهریها باز کرده است! هاکوپیان که کار خود را بهعنوان کارگری ساده در دهه سی شمسی و در لالهزار تهران بهعنوان خیاط شروع کرد امروز بهعنوان یکی از چند طراح برتر پوشاک مردان شناخته میشود که توانسته با ایجاد چند کارخانه تولید پوشاک در کشور و دارا بودن برند بین المللی همچنان کارآفرینی کند و اینگونه ثابت کرده است در هر شرایطی میتوان روی پای خود ایستاد و متکی به تواناییهای خود در داخل کشور بود.
ادامه دارد