مادران این آبادی از خاک "طلا" میسازند
زنان پرتلاش اصفهانی با کوشش و همت خود از خاک مرده طلا میسازند تا چرخ اقتصاد خانواده و کشور را با هم به حرکت درآورند.
زنان پرتلاش اصفهانی با کوشش و همت خود از خاک مرده طلا میسازند تا چرخ اقتصاد خانواده و کشور را با هم به حرکت درآورند.
به گزارش تسنیم، جنوب غربی اصفهان و در مسیر زایندهرود، درست آنجا که خط خاکستری آسمان محو و رنگ نگاهمان آبی میشود، حوالی باغشهری در ساحل زایندهرود، روستایی خودنمایی میکند.
اینجا به "لایبید" معروف است، میگویند زمانی روستا زیر سایه انبوهی از درختان بید سبز و آرام بوده، هنوز هم هست اگرچه اینجا هم خشکسالی روی ناخوش خود را نشان داده است.
زمستان هم بر تن درختان روستا خودنمایی میکند اما خاک این روستا گرم است. دستانی گرمتر هم از ما استقبال میکنند.
سر صحبت با میزبان این گفتوگو خیلی زود باز میشود. افسانه حسینی از کارآفرینان نمونهای است که با مدیریت مزرعه زعفران نه تنها در چرخاندن چرخ خانه و کاشانه یاریگر همسر خود شده بلکه برای بانوان این روستا هم اشتغال آفرینی کرده است.
ساعت در مزرعه به وقت "گلچینی" است و خانمها در کنار هم مشغول بهکار هستند. میگویند: قبل از طلوع آفتاب مزرعه در انتظار ماست، نماز صبح را که خواندیم راهی میشویم. تا ظهر که موعد گلدهی است زعفرانچینی و بعد از نماز ظهر و استراحت پاک کردن زعفرانها تا شب.
این روند کار روزانه کارگران خانم حسینی در مزرعه زعفران است. حدود 20 نفری مشغول به کار هستند، او هم حین انجام کار به سئوالات ما پاسخ میدهد.
ابتدا از آغاز به کارش در این حرفه میپرسیم، اینکه چه زمانی و چگونه وارد عرصه کشت زعفران شد؟ میگوید: حدود 10 سالی بود که مقدار کمی زعفران برای مصرف خانگی کشت میکردم، اما در همین دوران، دوستان و آشنایانی خریدار محصول خانگی من بودند.
وی ادامه میدهد: همین که محصول من مورد توجه اطرافیان بود و حتی دوستان و آشنایان آنها از استانهای دیگر خریدار آن بودند سبب شد تا به فکر توسعه این کار باشم.
این بانوی کارآفرین در ادامه از زمانی صحبت میکند که به دنبال کسب آگاهی از روند توسعه کشت زعفران بوده؛ روزهایی که به لحاظ مالی و اقتصادی نیز توانایی کافی برای توسعه این کار نداشته است.
وی میگوید: ابتدا پرسوجو کردم که متوجه شدم سپاه در این زمینه وام میدهد، بالاخره بعد از کسب آگاهی و اطلاعات لازم کار را شروع کردم. شروع فعالیت تا حدی سخت بود، اما وام را دریافت کردم و زعفران را هم از نطنز سفارش دادم، زمان کافی برای کشت نداشتیم بنابراین با تراکم زیاد کشت کردیم، در نهایت سال گذشته میزان کار را به 5 جریب توسعه دادیم.
حسینی از جمله کارآفرینانی است که به دنبال برداشت محصولی با کیفیت است، از تماسی که دو روز پیش داشته با خوشحالی صحبت میکند و میگوید: محصول ما از نظر کیفی به عنوان محصول نمونه انتخاب شده و کیفیت آن را در سطح عالی اعلام کردند، قرار شد که برای برند و بسته بندی هم صحبتهایی انجام دهیم.
حالا که صحبت از برند و بسته بندی شده به این سطح از کشت راضی نیست و تأکید میکند که با قدرت به دنبال توسعه کار خود است. وی میگوید: به دنبال این هستم تا میزان کشت را بالا ببرم، به این ترتیب برای بانوان کارگر هم منبع درآمدی خوبی خواهد بود و موقعیت اقتصادی را توسعه میدهد.
با نگاه خود به همت کارگرانش اشاره میکند. وقتی میپرسیم با تولید زعفران چند نفر در این مزرعه مشغول به کار شدند، میگوید: خدا را شکر 20 نفر از بانوان روستا از این شغل درآمد کسب میکنند، ابتدا با 4 نفر شروع کردیم اما اکنون به 20 نفر رسیدیم. جالب است بدانید خود من مشوق چند نفر از خانمها شدم تا آنها هم به کشت زعفران مشغول شوند، از کمکها و راهنماییهای من استفاده کردند و اکنون برای خود صاحب مزرعه زعفران هستند.
نگاه او به دوردستهاست، زمانی که طلای برآمده از خاک روستا را جهانی کند. حسینی میگوید: برای برند و بسته بندی تماس گرفته و گفتند که طراحی میکنیم، انشالله زعفران من جهانی میشود اما فعلاً تولید در این سطح نیست، البته محصول من سال گذشته در ترکیه مورد استقبال فراوانی قرار گرفت.
میپرسیم حالا که به جهانی شدن فکر میکنید از موانعی بگویید که بر سر راه توسعه این شغل دارید. او اینگونه پاسخ میدهد: فعلاً بستهبندیها ضعیف است که باید تقویت شود، البته مشکل کم آبی هم داریم. برای خرید تانک با جهاد صحبت کردم، برای مبارزه با علف و شخم زدن هم نیازمندیهایی داشتیم، البته دوندگیهای زیادی دارد به همین دلیل فعلاً ادامه نمیدهم چون از لحاظ مالی دستم خالی است.
این کارآفرین نمونه از کمکهای بسیج سازندگی میگوید و ادامه میدهد: تا کنون فقط جهاد سازندگی و سپاه کمک کردهاند، البته وامی که گرفتم بهرهاش بالاست. جهاد کشاورزی هم زعفران من را آزمایش و کیفیت آن را تأیید کرد و به عنوان کارآفرین برتر از من تقدیر کردند.
گفتوگوی ما گرم شده اما آن سوی مزرعه همسر و برادرش را نشان میدهد که مشغول هستند. میپرسیم خانواده و اطرافیان چقدر کمک کردهاند، میگوید: بالاخره کشاورزی یک کار مردانه است و برخی کارها را آقایان باید انجام دهند، همسر و برادرم در این زمینه بسیار کمک میکنند. برخی کارها هم زنانه است که ما مشغول هستیم اما برای اینکه با آرامش خیال در مزرعه کار کنیم همسرم تمامی شرایط را فراهم کرده است و در چیدن و پاک کردن هم فرزندان و خواهرانم کمک میکنند.
حسینی راجع به وضعیت کار در روستا میگوید: بیشتر خانمهای خانه دار روستا تحصیلات بالا ندارند و با حقوق کارگری زندگی میکنند، قبلاً قالیبافی میکردند اما شاید اکنون خیلیها توانایی این کار را نداشته باشند، کار در مزرعه سختیهای خاص خود را دارد اما لذت بخش است، جذب بانوان برای کار در مزرعه به نوعی اشتغالزایی و منبع درآمدی برای آنها محسوب میشود.
وی ادامه میدهد: بیشتر خانمهای کارگر از من پول نمیگیرند بلکه به جای کاری که انجام میدهند زعفران گرفته و میفروشند، اتفاقاً راضی هم هستند، آنها هم به امید اینجا آمدهاند.
این بانوی کارآفرین از ایدههایی میگوید که در ذهن دارد. او عنوان میکند که اگر موقعیت اقتصادی فراهم شود چند کار دیگر هم برای جذب بانوان راهاندازی خواهد کرد.
وی در اینباره میگوید: با جهاد صحبت کردم تا صندوقی برای ما در نظر بگیرند، تأیید را دادهاند و جلسه برگزار و هیئت مدیره هم تشکیل شده، اما هنوز اقدامات در دست انجام است. این پیشنهاد از یک سال پیش مطرح شد، مدام پیگیری کردم تا به سرانجام برسد. اعلام کردم که خانمهای این منطقه بیکار هستند و باید برای آنها کاری کرد. اگر فعالیت صندوق نهایی شد فعالیتهایی مثل بسته بندی حبوبات و تولید لحاف و تشک را در ذهن دارم که امیدواریم شرایط برای آغاز کار فراهم شود.
حسینی امیدوار به عملی کردن ایدههایش است و ادامه میدهد: جوانان باید اراده داشته باشند، سرمایهای برای شروع مهم است اما همه چیز بستگی به اراده فرد دارد، خواستن توانستن است، برخی میگویند مشاغل تولیدی در شأن ما نیست اما یک فرد تحصیل کرده هم میتواند دست به تولید زده و برای اقتصاد کشورش قدم بردارد. بهتر است خود ما تولیدکننده باشیم تا کشور ما محتاج بیگانه نشود.
زعفرانها گل دادهاند و خانمها در حال گلچینی. با احتیاط و صبوری گلها را جدا میکنند. پرچم زعفران برای آنها بسیار مهم است، شاید همین دقت و حوصله است که زعفران آنها را مرغوب کرده و شاید به زودی پرچمش را در جهان بالا ببرد.