علی ضیا: هویت من از تلویزیون است

مجری برنامه «فرمول یک» گفت: تلویزیون ناموس من است؛ نه که پیشنهاد نشده باشد، پیشنهاد شده اما تلویزیون را ناموس خودم می‌دانم.

مجری برنامه «فرمول یک» گفت: تلویزیون ناموس من است؛ نه که پیشنهاد نشده باشد، پیشنهاد شده اما تلویزیون را ناموس خودم می‌دانم.
این روزها برنامه‌های تاک‌شوی‌ تلویزیونی توانسته‌اند جایگاه‌شان را بین مخاطبان تلویزیون پیدا کنند؛ برنامه‌هایی که گفت‌وگو‌محور هستند و هدف‌شان دادن آگهی به مخاطب است و گاهی هم او را با میهمان برنامه یا سوال‌هایی که از او می‌شود، غافلگیر می‌کنند. در همه دنیا این نوع برنامه‌ها جزء برنامه‌های پرمخاطب هستند. در تلویزیون هم ما برنامه‌های تاک‌شو داشته‌ایم اما شاید تعدادشان کم باشد. غیر از تاک‌شوهای تلویزیونی برنامه‌های صبحگاهی و عصرگاهی هم دیگر به یک سنت همیشگی در تلویزیون تبدیل شده و مخاطبان را پای صفحه جادویی نگه می‌دارند. یک زمانی مردم فقط منتظر بودند شبکه سه یا شبکه یک سریال پخش کنند و با دیدن این سریال‌ها وقت خود را پر می‌کردند‌.
اما حالا دیگر فقط نگاه مردم به سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی نیست؛ چون برنامه‌های دیگری هم ساخته می شوند که می‌‌توانند جذاب و پربیننده باشند. برنامه‌هایی مثل دورهمی و خندوانه که حدود دو سال است باعث جذابیت تلویزیون شده‌اند. «فرمول یک» برنامه‌ای عصرگاهی است که این روزها از شبکه یک سیما پخش می‌شود. برنامه‌ای که علی ضیا اجرای آن را به عهده دارد و هر روز از ساعت 17:15 مردم را پای صفحه جادویی تلویزیون نگه می‌دارد.
این برنامه کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیما است که هدفش ایجاد نشاط و آگاهی به بینندگان است. در این برنامه علاوه بر پرداختن به موضوعات روز گاهی هم به مسائل و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد پرداخته می‌شود‌. توجه به شبکه‌های اجتماعی یکی از مسائلی است که این روزها در برنامه‌های تلویزیونی دیده می‌شود.
شاید این مساله برای یک برنامه تلویزیونی هم ضعف باشد، هم قوت. ضعف را می‌توان از این منظر نگاه کرد که توجه صرف به شبکه‌های اجتماعی باعث سطحی‌نگری در ساخت برنامه شود و قوت هم می‌تواند از این منظر باشد که این کار باعث پویایی برنامه می‌شود.
البته سطحی‌نگری‌ها در ساخت این برنامه‌ها گاهی زیاد می‌شود و اعتراض مخاطبان را به همراه دارد. در این میان گستردگی شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شود اگر در ساخت یک برنامه اشکال ایجاد شد، به سرعت در فضای مجازی پخش شود.‌ همین امر نیز باعث هوشیاری سازندگان این برنامه ها می‌شود. علی ضیا به قول خودش حدود 6 سال است در تلویزیون فعالیت می‌کند‌.
در این 6 سال حاشیه‌های کمی نداشته است. یکی از این حاشیه‌ها باعث شد چند وقتی از فضای تلویزیون دور شود.
همه این مسائل باعث شد یک روز به پشت صحنه این برنامه عصرگاهی برویم و از نزدیک ساخت یک برنامه زنده عصرگاهی و مشکلاتش را ببینم و با علی ضیا درباره این برنامه گفت‌وگو کنیم؛ گفت‌وگویی که در آن به تاک‌شوها‌ و سختی‌های ساخت یک برنامه تلویزیونی زنده پرداخته‌ایم و علی ضیا با وجود همه خستگی‌های اجرا و برنامه‌های پشت‌سر هم با ما به گفت‌وگو نشست و سعی کرد صبورانه سوال‌ها را بشنود و پاسخ دهد.
ترافیک همیشگی ولیعصر باعث شد درست نزدیک به شروع برنامه برسم. ورودی جام جم منتظر می‌مانم تا ماشین به دنبالم بیاید و راه پرپیچ‌و‌خم داخل سازمان صداوسیما را در روز برفی تهران بالا می‌رویم. وقتی جلوی در استودیو می‌رسم متوجه می‌شوم سید‌جواد هاشمی یکی از میهمانان برنامه است که همزمان با هم می‌رسیم. بعد از وارد شدن به یک راهرو و خوش‌و‌بش با عوامل برنامه به استودیو می‌رسم که همه در حال رفت‌و‌آمد هستند و بسیار شلوغ است. ماشین قرمز کنار استودیو آنقدر جای خوبی قرار گرفته است که هر کس وارد می‌شود اول نگاهش به آن می‌افتد. همراه با سید‌جواد هاشمی وارد می‌شوم. همه برای دیدنش بلند می‌شوند. رسول نجفیان هم در استودیو است و با آمدن او، هاشمی را در آغوش می‌گیرد.

تولدی برای3 هنرمند متولد دی ماه
ضیا از بچه‌های پشت صحنه می‌خواهد مجید اخشابی را هم به داخل راهنمایی کنند تا آماده شوند و برنامه را شروع کنند.
اینجا استودیو پخش شبکه یک سیماست؛ جایی که هر شب ساعت ١٧:١٦ به صورت زنده برنامه «فرمول یک» روی آنتن شبکه می‌رود. برنامه‌ای که علی ضیا آن را اجرا می‌کند و کاری از گروه اجتماعی شبکه یک است.
مجید اخشابی وارد می‌شود و علی ضیا با استقبال گرمی که از او می‌کند مورد نقد سید‌جواد هاشمی قرار می‌گیرد که چرا این‌طور او را در آغوش نگرفته است. همه روی صندلی‌هایشان می‌نشینند و شمارش معکوس آغاز می‌شود. بعد از پخش تیتراژ، علی ضیا شروع به حرف زدن می‌کند و می‌گوید امروز قرار است تولد داشته باشند. آن هم سه تولد همزمان. میهمانان برنامه سید‌جواد هاشمی، مجید اخشابی و رسول نجفیان هستند که هر سه هم متولد دی ماه بوده و امشب فرمول یک برایشان تولد گرفته است.
صدای موبایلی در پشت صحنه می‌آید که مدیر صحنه تذکر می‌دهد و صدا قطع می‌شود. میهمانان سلام می‌کنند و چون به زمان اذان نزدیک می‌شوند قرار می‌شود برنامه بعد از اذان ادامه پیدا کند. افشین حسین‌خانی با دستش از پشت دوربین به علی ضیا می‌گوید که فقط یک دقیقه وقت دارند.

صحبت سید‌جواد هاشمی از معضل بی‌پولی در کشور
ضیا رو به دوربین می‌گوید از پای تلویزیون تکان نخورید چون قرار است برایتان برنامه ویژه داشته باشیم. برنامه قطع می‌شود و باز استودیو شلوغ. ضیا به دنبال سردبیر بیرون می‌رود و میهمانان هم، با هم گفت‌وگو می‌کنند. سید‌جواد هاشمی از بی‌پولی در کشور می‌گوید که هیچ جا پول نیست و مردم مشکلات زیادی دارند.
علی ضیا دوباره برمی‌گردد و شوخی‌هایش با هاشمی دوباره شروع می‌شود و با هم درباره تیم والیبال هنرمندان صحبت می‌کنند. کل‌کل شان ادامه دارد و هر کدام می‌گویند تیم‌شان بهتر از آن یکی است.
اذان که تمام می‌شود دوباره مدیر صحنه می‌خواهد همه آماده باشند؛ چون تنها دو دقیقه وقت دارند دوباره روی آنتن بروند. درباره تاریخ تولدها و اینکه کدام یکی از میهمانان بزرگ‌ترند صحبت می‌کنند. ثانیه‌شمار می‌گوید باید آماده باشند. آغاز دوباره برنامه با صحبت‌های سید‌جواد هاشمی است؛ از لباس‌هایش می‌گوید و اینکه کادویی است که همسرش برایش خریده است و اصرار کرده حتما باید در این برنامه آنها را به تن کند.
قرار می‌شود آیتم آهنگ جدید مجید اخشابی پخش شود. برای ‌همین باز یک وقت سه دقیقه‌ای را به تیم برنامه می‌دهد که بتوانند صحبت‌هایشان را با هم هماهنگ کنند.

یاد کشته‌شدگان سانچی
گوشه استودیو، یک تخته سیاه است که روی آن نام 32 نفر از عزیزان‌مان که در کشتی نفت کش سانچی بودند نوشته شده است. میهمانان برنامه هم همگی وقوع این حادثه را تسلیت می‌گویند.
صحبت در مورد بتهوون و موسیقی که از سوی رسول نجفیان گفته می‌شود، باعث می‌شود ضیا هر زمان که وقتی پیدا می‌کند با این موضوع شوخی کند و هر صحبتش با خنده میهمانان و عوامل پشت صحنه مواجه ‌شود.
زمان برنامه حدود یک ساعت و 10 دقیقه است. به‌دلیل کل‌کل‌های والیبالی علی ضیا و سید‌جواد هاشمی و صحبت‌هایی که می‌شود متوجه گذر زمان نمی‌شوی. علی ضیا با گفتن اینکه آیتم بعدی‌شان در مورد همین موضوع است و اعضای تیم والیبال هنرمندان تولد هاشمی را تبریک گفته‌اند، او را غافلگیر می‌کند.
وقتی آیتم پخش می‌شود برعکس دفعات قبل که همهمه‌ای در استودیو رخ می‌دهد همه نگاه‌ها به مانیتور پشت دوربین‌ها دوخته و با دیدن هر لحظه از آن، صدای خندها‌ بلند می‌شود. روی پله کنار در ورودی نشسته‌ام تا بتوانم همه اتفاقاتی را که در استودیو می‌افتد، ببینم. در باز می‌شود و کیکی دو طبقه با عکس‌هایی از سه میهمان برنامه آورده می‌شود. فقط یک دقیقه وقت دارند تا روی میز را بچینند و دوباره روی آنتن بروند.

قاب‌هایی برای تبریک تولد با جملات معروف
روی کیک با عکسی از میکروفن تزئین شده و در کنار آن نت‌های موسیقی قرار دارد. ضیا می‌خواهد هر کدام از میهمانان بیتی بخوانند و بعد کیک را ببرنند. رسول نجفیان با توجه به اتفاقات تلخ این چند هفته اخیر همان شعر معروف «عجب رسمیه رسم زمونه را» می‌خواند.
حالا نوبت بریدن کیک تولد سه میهمان برنامه است. در میان شوخی‌های ضیا و دست زدن‌ها، کیک برنامه بریده می‌شود. نوبت به اهدای کادوهایی می‌رسد که از ابتدای آمدن به استودیو پخش، نظرم را جلب کرده بودند. قاب‌هایی که با خطی زیبا جملاتی روی آنها نوشته شده است.
قاب‌های رسول نجفیان و مجید اخشابی دو شعر از ترانه‌های‌شان است که برای همه مردم آشنا‌ست. اما قاب سید‌جواد هاشمی جمله معروف او در فیلم اخراجی‌ها است که با خطی زیبا نوشته شده است: «در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند گرتو نمی‌پسندی تغییر ده قضا را».
ساعت نزدیک 25: 18 دقیقه است. برنامه رو به پایان است و تنها یک آیتم ثابت برنامه که برای بچه‌های کنکوری است، باقی مانده است. آیتم که تمام می‌شود، ضیا با بینندگان برنامه به همان سبک همیشگی و شعرگونه خداحافظی می‌کند.
برنامه تمام و صدای تیتراژ پایانی پخش می‌شود. صدای خسته نباشید‌ها از همه جای استودیو بلند می‌شود. برق‌ها خاموش می‌شوند. نگاهم به تخته وایت‌بردی که پشت دوربین‌ها قرار دارد می‌افتد که سوژه‌های برنامه با خطی درشت روی آن نوشته شده است. برنامه تمام شد. حالا نوبت این است که با ضیا گفت‌وگو کنیم. مشخص است که خسته است و صحبت کردن برایش سخت. می‌گوید برای اینکه می‌خواهند کار انجام دهند برای گفت‌وگو به دفتر گروه اجتماعی شبکه یک برویم. به دفتر که می‌رسیم، مشغول چک کردن موبایلش می‌شود. سوژه‌های فردای برنامه را چک می‌کند.
بعد از 15 دقیقه مصاحبه را شروع می‌کنیم. ضیا با اینکه به قول خودش خسته است اما با صبر و حوصله به سوالات جواب می‌دهد.

این روزها هر شبکه تلویزیونی را که نگاه می‌کنیم، یک شبکه حالت تاک‌شو یا برنامه‌هایی که گفت‌وگو‌محور هستند، پخش می‌کند. این مساله خوب است یا بد؟
من بدی این قضیه را متوجه نمی‌شوم. همیشه برنامه صبحگاهی یا برنامه خانواده که ظهرگاهی بوده است داشتیم. برنامه و تاک‌شوهای شبانه هم داشتیم. یعنی همیشه و در همه زمان‌ها.

شاید یکی از نقدهایی که به تاک‌شو‌های فرمول یک وارد کرده‌اند این است که خیلی تحت‌تاثیر چهره‌های مشهور شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های گفت‌وگو‌محوری است که در فضای مجازی زیاد شده‌اند. فکر نمی‌کنید تلویزیون به خاطر اینکه از فضای مجازی عقب نیفتد، این شکل برنامه‌های گفت‌وگو‌محور را بیشتر کرده است؟
من این فاصله و تبعیض را متوجه نمی‌شوم. شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، جدای از ملت ایران نیستند. ما خیلی میهمان از شبکه‌های اجتماعی در برنامه «فرمول یک» داشتیم که همه هم قابل‌دفاع هستند. به خاطر اینکه آنها در فضای دیگری آدم‌های مطرحی شده‌اند. با احترام به همه فضاها اینها همه مردم سرزمین ما هستند و باید در تلویزیون بیایند. این را هم بگویم که با هیچ پروپاگاندایی، خللی به اعتبار تلویزیون وارد نمی‌شود؛ اینکه کسی نگاه کند به دست آن طرف و بعد برنامه بسازد. یعنی خندوانه را شما می‌گویید نگاه کردند به شبکه‌های اجتماعی و بعد برنامه را ساختند؟ من می‌گویم نه یک طرح جدید و بدیع است که ساخته شده و توانسته است اقبال مردم را هم داشته باشد.

به نظر شما فضای مجازی به پویا و فعال شدن برنامه‌هایی به این شکل کمکی هم کرده است؟
زمانی مردم باید اس‌ام اس می‌فرستادند. هزینه‌ای هم داشت اما الان با حضور این شبکه‌ها، راحت پیام‌شان را منتقل می‌کنند. معتقدم هر جا پای مردم وسط باشد، مطمئنا باعث پویایی و نشاط می‌شود. من به همراهی شبکه‌های اجتماعی با تلویزیون اعتقاد دارم؛ چون این مساله باعث دیده شدن برنامه‌ساز و مخاطبان می‌شود. البته نکته مهم‌تر اینکه باید صبور باشیم و جنبه استفاده از این فضا را پیدا کنیم. فکر نمی‌کنید این برنامه‌ها در صداوسیما، خیلی وابسته به چهره‌های اصطلاحا سلبریتی، شده است. انگار شبکه‌های تلویزیونی در یک رقابت بر سر دعوت سلبریتی‌ها افتاده‌اند.
این موضوع به برنامه‌سازها برمی‌گردد. محور برنامه «فرمول یک» سلبریتی‌ها نیستند. هر کدام از مجری‌ها و تهیه‌کننده‌ها فرمی را برای خودشان انتخاب می‌کنند.

فکر نمی‌کنید روزی این سوژه‌ها تمام و برای مخاطبانش تکراری شوند؟
آیا می‌توانیم بگوییم سوژه برای یک برنامه تلویزیونی با توجه به اینکه در کشوری زندگی می‌کنیم که 70 میلیون نفر جمعیت دارد، تمام می‌شود؟ من می‌گویم این اتفاق نمی‌افتد؛ چون به اندازه همه آدم‌هایی که وجود دارند سوژه داریم.

طی این سال‌هایی که اجرا کرده‌اید. احساس نکرده‌اید به تکرار افتاده‌اید؟
از سال 90 به تلویزیون آمده‌ام و طی این 6 سال اجرا، برنامه‌هایی را که اجرا کرده‌ام از نظر سوژه، برنامه‌های‌شان آنقدر فضا و قالب متفاوتی داشته است که به یقین می‌توانم بگویم هیچ وقت به ورطه تکرار نیفتاده‌ایم.

سطحی‌نگری چه؟
اول توضیح دهید که این سطحی‌نگری چه معنایی دارد؟

مثلا اینکه بدل مسی و گلزار به برنامه شما آمده‌اند؟
وقتی داریم در مورد یک برنامه حرف می‌زنیم باید راجع به همه ابعاد آن برنامه صحبت کنیم. مثلا اینکه اگر میهمان برنامه فلانی بود؛ چرا این اتفاق افتاده است. مثلا در مورد همین بدل‌ها، روزهای سه‌شنبه در فرم قبلی برنامه به پرونده‌های ویژه و یک روز هم به پرونده‌های افراد بدل‌پرداختیم. وقتی شما به این پرونده‌ها می‌پردازید اول باید یک سوژه بیاورید و بعد میهمانی بیاید و در مورد آن سوژه صحبت کند.

به نظر علی ضیا یک برنامه تاک‌شو چه مولفه‌هایی باید داشته باشد.
برنامه تاک شو، روی مجری برنامه می‌چرخد. برنامه‌ای که اسمش تاک شو می‌شود باید یک مجری داشته باشد، یک تیم تحقیق حرفه‌ای و درست و نویسندگان فوق‌العاده اما محور مجری برنامه است.
پس به میهمان برنامه ربطی ندارد.
ایده شخصی‌ام این است که مجری خوب، مجری‌ای است که با پرتقال‌فروش یا یک انسان عادی محترم برنامه خوب بسازد. شما نگاه کنید بخش‌هایی که آقای مدیری با مردم صحبت می‌کند چقدر بامزه و جذاب است.

اینکه در این چند سال آنقدر از این برنامه‌ها استقبال شده است فکر می‌کنید دلیلش چیست؟
برنامه‌های خوبی هستند. پول خوبی هم برایش خرج می‌شود. پول نباشد نمی‌شود برنامه ساخت. با هزینه‌های خوب برنامه‌های خوب می‌شود ساخت؛ قطعا برنامه‌ای مثل خندوانه می‌شود که بین مردم طرفدار پیدا می‌کند و همه هم می‌خواهند در این برنامه حاضر باشند. در کل نشاندن این همه آدم روی آن صندلی کلی هزینه دارد. امیدوارم فهمی برای هزینه درست برای برنامه‌سازی به وجود آید.

به نظر شما چه فرقی بین تاک‌شوهای ایرانی و خارجی است؟
نوع سلیقه برنامه‌سازی ما با خارجی‌ها فرق دارد. البته جنبه بیننده‌های ما هم با خارجی‌ها متفاوت است. در آنجا با همه چیز شوخی می‌کنند و کسی ناراحت نمی‌شود؛ اما در کشور ما اوضاع فرق می‌کند.

بهترین تاک‌شوهایی که از تلویزیون دیده‌اید چه بوده است؟
بهترین برنامه تاک‌شو که از صداوسیما پخش شده است از نگاه من «شب شیشه‌ای» با اجرای رضا رشید‌پور، «کوله پشتی» با اجرای فرزاد حسنی و اگر تعریف از خودم نباشد برنامه «بعضیا» با اجرا و تهیه خودم بوده است.

اگر پیشنهاد شود که اجرای یک برنامه در فضای اینترنتی را تجربه کنید این کار را می‌کنید؟
تلویزیون ناموس من است؛ نه که پیشنهاد نشده باشد، پیشنهاد شده اما تلویزیون را ناموس خودم می‌دانم.
آدم وقتی می‌تواند کنار مادرش باشد همان‌جا را انتخاب می‌کند. هویت من از تلویزیون است و برایم محترم است و محترم می‌ماند. امیدوارم همیشه آنقدر لیاقت داشته باشم که بتوانم در تلویزیون بمانم.

منبع: روزنامه فرهیختگان

ارسال نظر