ابراهیمزاده؛ انتخاب بهینه طلایی پوشان
همه خبرها در این چند روز پیرامون سرمربی جدید سپاهان بود. پسازاینکه هفته گذشته کرانچار در توافقی دوجانبه از تیم اصفهانی جدا شد، کریم قنبری روی نیمکت طلایی پوشان نشست تا باشگاه گزینه موردنظرش را پیدا کند.
امیرحسین احتشامی- اصفهان امروز: همه خبرها در این چند روز پیرامون سرمربی جدید سپاهان بود. پسازاینکه هفته گذشته کرانچار در توافقی دوجانبه از تیم اصفهانی جدا شد، کریم قنبری روی نیمکت طلایی پوشان نشست تا باشگاه گزینه موردنظرش را پیدا کند. در این میان انتخاب نامهای بزرگی هم به میان آمد، از علیرضا منصوریان گرفته تا الکساندر نوری و حتی مربیان بینالمللی مشهوری چون چزاره پراندلی ایتالیایی. برخی گمانهزنیها هم حکایت از این داشت که اگر قنبری مقابل فولاد نتیجه بگیرد احتمالاً تا پایان فصل به کارش ادامه خواهد داد؛ اما شکست سپاهان مقابل تیم اهوازی به تغییرات نیمکت سپاهان سرعت بخشید و بهترین گزینه در دسترس یعنی منصور ابراهیم زده جایگزین زلاتکو کرانچار شد. این مربی بومی باید در 9 بازی باقیمانده کشتی بحرانزده سپاهان را به ساحل آرامش برساند. تیمی که به منطقه سقوط بسیار نزدیک است و کوچکترین لغزشی ممکن است برایش فاجعهبار شود.
و حالا ابراهیمزاده
منصور ابراهیمزاده یک مربی شناختهشده در فوتبال باشگاهی ایران است. او یکبار نیز روی نیمکت تیم ملی نشست و مقابل سوریه آن را هدایت کرد. ابراهیمزاده در لیگ دوم دستیار فرهاد کاظمی نیمکت تیم اصفهانی بود و ستاره اقبالش هم از همان موقع آغاز به درخشیدن کرد. البته اشتیاق ابراهیمزاده برای پیشرفت هم مزید بر علت شد تا او بهعنوان مربی با سپاهان تا فینال لیگ قهرمانان آسیا پیش رفته و حضور در جام باشگاههای جهان را تجربه کند. کاری که هیچ مربی فوتبال ایرانی تاکنون موفق به انجام آن نشده است. گرچه حضور روی نیمکت تیمها بهعنوان نفر دوم، ابراهیمزاده را راضی نمیکرد و او همیشه در تلاش بود تا با اثبات تواناییهایش نفر نخست کادر فنی شود. ذوبآهن دیگر باشگاه اصفهانی این فرصت را در اختیار ابراهیمزاده قرارداد و او هم نهایت استفاده را از این فرصت برد. ابراهیمزاده در لیگ هفتم بهعنوان سرمربی روی نیمکت ذوبآهن نشست و با این تیم تا کسب عنوان نایبقهرمانی لیگ پیش رفت، درحالیکه باید قهرمان میشد. لیگ قهرمانان آسیا در سال 2010 نقطه اوج مربیگری ابراهیمزاده بود. جایی که ذوبآهن را تا بازی فینال این مسابقات پیش برد و برای دومین بار بازی در دیدار نهایی معتبرترین لیگ فوتبال آسیا را به کارنامه افتخاراتش افزود. حالا دیگر ابراهیمزاده یک مربی شناختهشده در سطح آسیا بود. البته این مربی اصفهان در چند فصلی که با ذوبآهن در لیگ برتر حاضر شد تنها در فصل 87-88 توانست جام قهرمانی حذفی را برای تیمش به ارمغان آورد. ابراهیمزاده پس از جدایی از ذوبآهن موردتوجه تیمهای تهرانی قرار گرفت و هدایت نفت را عهدهدار شد اما کار در پایتخت راهآوردی برای این مربی جاهطلب نداشت. راهآهن و پیکان دیگر تیمهایی بودند که ابراهیمزاده روی نیمکت آنها نشست و توفیقی در تکرار موفقیت پیشین با این تیمها به دست نیاورد. با افول ستاره بخت ابراهیمزاده، او مجبور شد تا به پیشنهاد تیمهای لیگ دسته یک همچون مس کرمان پاسخ مثبت دهد. حال باید نظارهگر شد و دید آیا ابراهیم زاده پس از مدتی دوری از سطح لیگ برتر ایران همانند گذشته کارتهای بازی دستنخوردهای در جیب دارد که رو کند و طلایی پوشان اصفهانی را بهسلامت از بزنگاه حساس کنونی عبور دهد یا همه کارتهایش را پیشتر سوزانده است؟!
مأموریت غیرممکن کرانچار
کرانچار ابزار لازم برای رهانیدن طلایی پوشان اصفهانی از مشکلات را داشت اما نتوانست کاری از پیش ببرد. او اواخر لیگ شانزدهم دوباره به لیگ فوتبال ایران بازگشت و در شش بازی پایانی لیگ فصل گذشته روی نیمکت تیم اصفهانی نشست. کرانچار عملکردی را در این بازیها به ثبت رساند که هواداران و مدیران باشگاه سپاهان کمترین تردیدی در خوشبختی با این مربی کُروات به خودشان راه ندادند. البته سابقه قهرمانی با کرانچار در لیگ نهم برگ برندهای بود که کرانچار هنوز در دست داشت و هواداران طلایی پوش هم هنوز به آن قهرمانی دلخوش بودند. قهرمانی در جام حذفی فصل 91-92 هم به کارنامه درخشان او ضمیمه شد تا وجه فوتبالی زلاتکو در اصفهان پربارتر شود. شاید آن زمان سپاهانیها فراموش کرده بودند که شهریورماه سال 93 ، شرایطی را به وجود آوردند تا همین مربی راهی جز استعفا پیش روی خودش ندید. در لیگ چهاردهم اختلافات ایجادشده بین کرانچار و مسئولان باشگاه سپاهان باعث شد تا این مربی بعد از کسب تساوی مقابل ملوان بندرانزلی از سمت خود استعفا دهد و مسئولان باشگاه نیز خیلی سریع حسین فرکی را جایگزین او کردند. سپاهان در آن مقطع در پایان هفته هفتم، 15 امتیاز داشت و حسین فرکی با شرایط مناسبی تیم را در اختیار گرفت و در پایان لیگ چهاردهم و البته در فصلی عجیب که نفت تهران و تراکتورسازی نیز برای قهرمانی میجنگیدند، شاگردان او به مقام قهرمانی دست یافتند تا هم حسین فرکی و هم سپاهان در فصلی که برای آنها چندان درخشان هم نبود، سربلند از آن بیرون بیایند.
3 مربی در یکفصل
سپاهانیها در لیگ پانزدهم به دلیل مشکلات برخی بازیکنان با فرکی و همینطور نتایج ضعیف، سرمربی خود را کنار گذاشتند و ایگور استیماچ جانشین او شد؛ البته استیماچ هم نتوانست در اصفهان حضوری طولانی داشته باشد و عبدا... ویسی که با استقلال خوزستان قهرمان لیگ برتر شده بود به اصفهان آورده شد تا شاید او هم مثل حسین فرکی بتواند قهرمانی خود در خوزستان را در اصفهان تکرار کند؛ اما شرایط برای ویسی خوب پیش نرفت و این سرمربی نیز پایان لیگ شانزدهم را ندید و جای خود را به کرانچار داد. کرانچار هم تا بهمنماه سرمربی ماند تا 11 ماه بیشتر روی نیمکت تیم اصفهان دوام نیاورد.
و حالا ابراهیمزاده
منصور ابراهیمزاده یک مربی شناختهشده در فوتبال باشگاهی ایران است. او یکبار نیز روی نیمکت تیم ملی نشست و مقابل سوریه آن را هدایت کرد. ابراهیمزاده در لیگ دوم دستیار فرهاد کاظمی نیمکت تیم اصفهانی بود و ستاره اقبالش هم از همان موقع آغاز به درخشیدن کرد. البته اشتیاق ابراهیمزاده برای پیشرفت هم مزید بر علت شد تا او بهعنوان مربی با سپاهان تا فینال لیگ قهرمانان آسیا پیش رفته و حضور در جام باشگاههای جهان را تجربه کند. کاری که هیچ مربی فوتبال ایرانی تاکنون موفق به انجام آن نشده است. گرچه حضور روی نیمکت تیمها بهعنوان نفر دوم، ابراهیمزاده را راضی نمیکرد و او همیشه در تلاش بود تا با اثبات تواناییهایش نفر نخست کادر فنی شود. ذوبآهن دیگر باشگاه اصفهانی این فرصت را در اختیار ابراهیمزاده قرارداد و او هم نهایت استفاده را از این فرصت برد. ابراهیمزاده در لیگ هفتم بهعنوان سرمربی روی نیمکت ذوبآهن نشست و با این تیم تا کسب عنوان نایبقهرمانی لیگ پیش رفت، درحالیکه باید قهرمان میشد. لیگ قهرمانان آسیا در سال 2010 نقطه اوج مربیگری ابراهیمزاده بود. جایی که ذوبآهن را تا بازی فینال این مسابقات پیش برد و برای دومین بار بازی در دیدار نهایی معتبرترین لیگ فوتبال آسیا را به کارنامه افتخاراتش افزود. حالا دیگر ابراهیمزاده یک مربی شناختهشده در سطح آسیا بود. البته این مربی اصفهان در چند فصلی که با ذوبآهن در لیگ برتر حاضر شد تنها در فصل 87-88 توانست جام قهرمانی حذفی را برای تیمش به ارمغان آورد. ابراهیمزاده پس از جدایی از ذوبآهن موردتوجه تیمهای تهرانی قرار گرفت و هدایت نفت را عهدهدار شد اما کار در پایتخت راهآوردی برای این مربی جاهطلب نداشت. راهآهن و پیکان دیگر تیمهایی بودند که ابراهیمزاده روی نیمکت آنها نشست و توفیقی در تکرار موفقیت پیشین با این تیمها به دست نیاورد. با افول ستاره بخت ابراهیمزاده، او مجبور شد تا به پیشنهاد تیمهای لیگ دسته یک همچون مس کرمان پاسخ مثبت دهد. حال باید نظارهگر شد و دید آیا ابراهیم زاده پس از مدتی دوری از سطح لیگ برتر ایران همانند گذشته کارتهای بازی دستنخوردهای در جیب دارد که رو کند و طلایی پوشان اصفهانی را بهسلامت از بزنگاه حساس کنونی عبور دهد یا همه کارتهایش را پیشتر سوزانده است؟!
مأموریت غیرممکن کرانچار
کرانچار ابزار لازم برای رهانیدن طلایی پوشان اصفهانی از مشکلات را داشت اما نتوانست کاری از پیش ببرد. او اواخر لیگ شانزدهم دوباره به لیگ فوتبال ایران بازگشت و در شش بازی پایانی لیگ فصل گذشته روی نیمکت تیم اصفهانی نشست. کرانچار عملکردی را در این بازیها به ثبت رساند که هواداران و مدیران باشگاه سپاهان کمترین تردیدی در خوشبختی با این مربی کُروات به خودشان راه ندادند. البته سابقه قهرمانی با کرانچار در لیگ نهم برگ برندهای بود که کرانچار هنوز در دست داشت و هواداران طلایی پوش هم هنوز به آن قهرمانی دلخوش بودند. قهرمانی در جام حذفی فصل 91-92 هم به کارنامه درخشان او ضمیمه شد تا وجه فوتبالی زلاتکو در اصفهان پربارتر شود. شاید آن زمان سپاهانیها فراموش کرده بودند که شهریورماه سال 93 ، شرایطی را به وجود آوردند تا همین مربی راهی جز استعفا پیش روی خودش ندید. در لیگ چهاردهم اختلافات ایجادشده بین کرانچار و مسئولان باشگاه سپاهان باعث شد تا این مربی بعد از کسب تساوی مقابل ملوان بندرانزلی از سمت خود استعفا دهد و مسئولان باشگاه نیز خیلی سریع حسین فرکی را جایگزین او کردند. سپاهان در آن مقطع در پایان هفته هفتم، 15 امتیاز داشت و حسین فرکی با شرایط مناسبی تیم را در اختیار گرفت و در پایان لیگ چهاردهم و البته در فصلی عجیب که نفت تهران و تراکتورسازی نیز برای قهرمانی میجنگیدند، شاگردان او به مقام قهرمانی دست یافتند تا هم حسین فرکی و هم سپاهان در فصلی که برای آنها چندان درخشان هم نبود، سربلند از آن بیرون بیایند.
3 مربی در یکفصل
سپاهانیها در لیگ پانزدهم به دلیل مشکلات برخی بازیکنان با فرکی و همینطور نتایج ضعیف، سرمربی خود را کنار گذاشتند و ایگور استیماچ جانشین او شد؛ البته استیماچ هم نتوانست در اصفهان حضوری طولانی داشته باشد و عبدا... ویسی که با استقلال خوزستان قهرمان لیگ برتر شده بود به اصفهان آورده شد تا شاید او هم مثل حسین فرکی بتواند قهرمانی خود در خوزستان را در اصفهان تکرار کند؛ اما شرایط برای ویسی خوب پیش نرفت و این سرمربی نیز پایان لیگ شانزدهم را ندید و جای خود را به کرانچار داد. کرانچار هم تا بهمنماه سرمربی ماند تا 11 ماه بیشتر روی نیمکت تیم اصفهان دوام نیاورد.