امیر کاظمی: پیشنهاد جذابی در سینما نداشتم
امیر کاظمی بازیگر نقش مازیار در سریال لیسانسهها با اشاره به برخی حاشیههای ایجاد شده در طول پخش آن، از پخش نامنظم این سریال انتقاد کرد.
امیر کاظمی بازیگر نقش مازیار در سریال لیسانسهها با اشاره به برخی حاشیههای ایجاد شده در طول پخش آن، از پخش نامنظم این سریال انتقاد کرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، سریال لیسانسههای 2 هفته گذشته در حالی به پایان رسید که طبق نظرسنجیهای رسانه ملی پربیننده ترین سریال تلویزیون در مدت اخیر بوده است. سریالی که جنس متفاوتی از شوخیها و کمدی موقعیت را به مخاطبانش ارائه میدهد و در این بین از نقدهای اجتماعی روز هم غافل نمیشود.
امیر کاظمی بازیگر نقش مازیار در لیسانسهها متولد 19 آبان ماه سال 1369 در تهران است. کاظمی بازیگری را در نوجوانی با سریال «کتابفروشی هدهد» به کارگردانی مرضیه برومند شروع کرد. سپس در سریالهای دیگری مانند «همه بچههای من» به ایفای نقش پرداخت تا این که در سریال لیسانسهها به کارگردانی سروش صحت، نقش یکی از سه جوان اصلی را بازی کرد. وی برای بازی در این سریال کاندید دریافت جایزه حافظ از جشنواره معتبر مجله دنیای تصویر شد. راجع به سریال لیسانسهها و حواشی اطراف آن با این بازیگر آینده دار به گپ و گفتی کوتاه پرداختیم.
یکی از قسمتهای پر حاشیه فصل دوم لیسانسهها، سکانسهای مربوط به استخر آن بود. چگونه این اتفاق افتاد؟
کاظمی: به سازمان گفته بودیم که صحنه استخر پخش نشود. ما اصلاً راجع به آن صحبت هم نکرده بودیم چرا که میدانستیم این سکانسها حساسیت برانگیز است. احتمال میدادیم اگر به نمایش در بیاید ممکن است در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان از آن سوء استفاده شود. ولی تصمیم مدیران سازمان این بود که آن صحنهها پخش شود.
قسمت از خواب بیدار شدن را هم بعد از اینکه متوجه شدیم صحنههای استخر را قرار است پخش کنند ضبط کردیم که باعث حساسیت نشود. ولی با این همه پخش استخر به ضرر ما شد چون گروهی که داریم خیلی پر هیاهو نیستیم و ترجیح میدهیم آهسته و پیوسته حرکت کنیم. تا قبل از پخش آن سکانسها خیلی از شوخیهایمان حتی آنهایی که فکرش را هم نمیکردیم پخش میشد. برای فصل اول کمترین اصلاحیه را داشتیم و به راحتی با مدیر یا وزیری شوخی میکردیم. اما در فصل دوم از استخر به بعد برگه اصلاحیه ما از چهار مورد شد 30 مورد. چیزهایی از سریال در میآمد که نمیدانستیم مشکلش کجاست. اگر این سکانسهای استخر پخش نمیشد ما کلی شوخیهای جذاب دیگر داشتیمبعد از پخش آن قسمت و حاشیه های بعد از آن، آیا از طرف تلویزیون از گروه شما حمایتی بوجود آمد؟
مهدی روشن روان، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما جوان خوش فکری است که فضای سریالها را خوب میشناسد. وی همواره حامی گروه تولید بود و حتی یادم هست که یک بار مسئلهای برای زیرنویس اپلیکیشن پیش آمد و آقای روشن روان با یک تلفن مشکل را مرتفع کردند. به عنوان یک بازیگر که شاید از عوامل جزء زیر مجموعه او باشم وقتی راجع به این موضوع تماس گرفتم موفق شدم خیلی راحت حرفم را بزنم و آقای روشن روان نیز پیگیری کردند.
پربیننده ترین سریال تلویزیونی در چند ماهه اخیر سریال لیسانسهها بوده است، چرا با این همه زمان پخش آن هیچ وقت ثابت نبود؟
متاسفانه همینطور است. پر بینندهترین سریال تلویزیون بودیم ولی کمتر قسمتی داشتیم که تا 8/40 دقیقه پخش شود. اکثراً سریال ما خیلی نامنظم پخش میشد یک بار 8/15 پخش یک بار ساعت 9! این باعث شد برخی بینندهها بعضی قسمتها را نبینند. این درحالی است که وقتی یک سریال پر بیننده میشود، شبکه باید از آن حراست کند و ثابت بودن زمان پخش یکی از همین حمایتها است.
نظرت راجع به فضای جشنواره فجر چیست؟ سال گذشته فیلمها را در کاخ جشنواره مشاهده کردی؟
ترجیح میدم در جشنواره نباشم چون محیط های این مدلی را دوست ندارم. اگر بخواهم فیلم ببینم سینمای معمولی میروم و از دوستانم میخواهم که بلیط بخرد. یعنی حتی با متصدی سینما هم وارد مذاکره نمیشوم که بلیط بخرم (با خنده).
بعد از سکانس عروسی مخاطبان چهرهای متفاوت از شما را در لیسانسهها دیدند، مازیاری که کمی چاق شده و البته موهایش به اندازه قبل از دوران سرطانش بلند شده است.
بله چون هشت ماه و 12 روز از شب عروسی گذشته و بیماریش هم رفع شده بود. مشاور گروه ما دکتر رضایی بود که نقش دکتر من را هم در سریال بازی کرد. به عقیده وی و دیگر پزشکان بعد از بیماری سرطان نه تنها فرد وزن میگیرد، بلکه رنگ مو هم تا دو درجه روشن تر میشود. در مورد اضافه وزنشان هم شدیداً به این بیماران توصیه میشود که فعالیت نداشته باشند. من هم به همین خاطر نزدیک به هشت کیلو وزن اضافه کردم. این اضافه وزن البته مخالف نگاه عامه مردم است چرا که اینطور به نظر میرسد که درمان شدگان سرطانی باید لاغر باشند. در حالی که فقط سرطان روده و معده است که باعث لاغرشدن فرد میشود.
طنز سروش صحت جنسی متفاوت از کارهای دیگر تلویزیونی دارد. نظرت راجع به این نوع کمدی چیست؟
شرایط کار کردن برای کارهای طنز هر روز سخت تر میشود. تلویزیون یک نسل طلایی مثل عطاران و مدیری داشت که کمدی میساختند ولی الان دیگر سریال سازی نمیکنند و فرد جدیدی هم در این فضا معرفی نشده است. این ضعف در تلویزیون به شدت احساس میشود. سروش صحت باقی مانده آن نسل است و امیدوارم به گونهای با او تعامل کنند که همیشه بتواند کار کند.
نزدیک به دو سال سروش صحت و گروه نویسندگی درگیر نوشتن لیسانسهها بودند. در این کار البته گاهی توی تمرین پیشنهاداتی اضافه میکردیم. ولی در کل لذت اصلیم در کار کردن با این گروه این است که جملههایم را عین متن نوشته شده بگویم. یعنی آنقدر متنها را دوست دارم که حیفم میآید چیزی به آن اضافه کنم.
وقتی متن خوب به دست بازیگر برسد مانند لیسانسهها خیلی کار بازیگر راحتتر است. با این وجود من سر کاری هم بودم که سکانس به سکانس خودم شروع به نوشتن کردم. یعنی آنچه که نویسنده نوشته بود را پاره کردم و سکانس به سکانس را نوشتم.
چه سریالی بود؟
سریال محکومین بود. نقشی در یکی از اپیزودها داشتم که سکانس به سکانس خودم دوباره متن را نوشتم. انرژی من بازیگر که باید صرف بازیگری شود، صرف درست کردن متن شد. ولی راجع به ایمان صفایی و سروش صحت هیچ وقت این اتفاقات نمیافتد.
سروش به خوبی مخاطبهای خودش را میشناسد و برای آنها کمدی میسازد. حتی سر «شمعدانی» که مخاطب محدودتری داشتیم سروش صحت میگفت من انتظار ندارم همه مردم در کوچه و خیابان آن را دوست داشته باشند. یعنی تکلیفش روشن است که برای چه قشری سریال میسازد. اما لیسانسهها یک کمدی عامیانه همراه با نقدهای اجتماعی بود
خیلیها شما را با سریال «کتاب فروشی هدهد» به یاد میآورند.
من در «کتاب فروشی هدهد» تنها یک سکانس بازی کردم ولی آن سکانسی که بازی کردم خیلی داستان داشت. این را از خیلی ها شنیدم که من را از کتاب فروشی هدهد به یاد میآورند در حالی که کل بازیم در آن سریال چهار دقیقه بود. «کتاب فروشی هدهد» حتی برای خود من هم شروع نبود و بعد از آن همچنان کار خبرنگاری میکردم. بعد از آن دوباره با خانوم برومند نهمه بچههای من» را بازی کردم.
نمیخواهید در سینما بازی کنید؟
من تا امسال تک و توک پیشنهاد سینمایی با نقشهای کوتاه داشتم ولی از امسال و بعد پخش لیسانسهها، تا به حال شش-هفت سینمایی به من پیشنهاد شده است. متاسفانه با اینکه پیشنهادات نقشهای اصلی بودند ولی فیلمنامه هیچ کدام را دوست نداشتم. یعنی فیلمنامه را که میخواندم میدیدم در حد یک کار بد تلویزیونی است. در کل باید بگویم پیشنهاد جذابی در سینما نداشتم و پیشنهادهای تلویزیون همچنان جذاب تر هستند.
منظورتان سینمای بدنه است؟
بله سینمای بدنه را دوست ندارم. امکان ندارد در این حوزه کار کنم و حتی در تلویزیون هم دوست ندارم از این کارها بکنم.
چه ژانری را در مدیوم تصویر دوست داری؟
ژانربندی به خصوصی ندارم. ژانر کمدی از جنس کارهای سروش صحت، رضا عطاران و یا جواد عزتی را دوست دارم. اما راحت تر برایم این است که ملودرام بازی کنم. مثل آب خوردن صحنه های درام بازی میکنم و مثل آب خوردن اشک مخاطب را درمیآورم (با خنده). صحنههای عاشقانه و صحنههای عصبی را خوب بازی میکنم. اما کمدی برایم سخت تر است و بیشتر هم دوستش دارم.
در کوچه و خیابان بیشتر با چه نامی صدایت میکنند مازیار یا امیر کاظمی؟
اتفاق عجیب برایم این است که مردم من را بیشتر با نام امیر کاظمی صدا میکنند در حالی که من انتظار داشتم من را به اسم کاراکترم صدا کنند. تا قبل از سریال لیسانسهها وقتی من را میدیدند میگفتند: اِ این! همه با اسم «این» من را صدا میکردند. اما بعد لیسانسهها «این» تبدیل شد به امیر کاظمی.
تقریباً در همه نماهای سریال یکی از سه نفر شخصیت اصلی لیسانسه ها حضور داشتند
بله همینطور است. تقسیم بندی نویسندهها برای هر قسمت به گونهای بود که دوربین دست یکی از این سه نفر نقش اصلی باشد و سکانسی نداریم که یکی از این سه نفر در آن نباشند. زمانی هم که با هم بازی نداشتیم دائم میپرسیدیم که کی دوباره به هم میرسیم.
فکر میکنید امسال هم کاندید جشن حافظ بشوید؟
فکر میکنم هر سه نفرمون در جشن حافظ کاندید بشویم. پارسال خود مرحوم آقای معلم کار را دیده بودند و یک بار که با هم صحبت میکردیم گفتند خیلی لیسانسه ها را دوست دارند.
نمایش جدیدی در عرصه تئاتر دارید؟
بله، از روز 13 بهمن ماه نمایشی به اسم «زندانی خیابان دوم» نوشته یل سایمون را روی صحنه خواهیم بریم. کارگردانی این نمایش را محلقا باقری بر عهده دارد و در آن به غیر از من جواد عزتی و رویا میرعلمی به ایفای نقش میپردازند. من همیشه دوست داشتم با دو نفر کار کنم یکی جواد عزتی و رضا عطاران که حالا خدا رو شکر فرصتی شد تا با جواد عزتی همکاری داشته باشم. به همه پیشنهاد میکنم این نمایش را که در سالن سمندریان مجموعه ایران شهر روی صحنه میرود تماشا کنند چرا که یک سری اتفاقای عجیب و غریبی در صحنه می افتد و نقش جدیدی را دارم بازی میکنم که تصور میکنم شگفت انگیز باشد.