بخت سیاه عروس تالاب‌های ایران

تالاب گاوخونی که روزی‌روزگاری به عروس تالاب‌های ایران شهره بود و اهالی شرق اصفهان به داشتنش می‌نازیدند و به خود می‌بالیدند، سال‌هاست به بیمار نیمه‌جانی می‌ماند که حال و روزش، هر روز بدتر از دیروز می‌شود

نفس‌هایش به شماره افتاده. پیکر نیمه‌جانش در حال احتضار است. لب‌های خشک و تاول زده‌اش، تنها با باریکه‌ای آب که بیشتر شبیه کاریکاتور است، گاهی ‌تر می‌شود اما دوباره روزش از نو می‌شود و روزی‌اش هم البته.

تالاب گاوخونی که روزی‌روزگاری به عروس تالاب‌های ایران شهره بود و اهالی شرق اصفهان به داشتنش می‌نازیدند و به خود می‌بالیدند، سال‌هاست به بیمار نیمه‌جانی می‌ماند که حال و روزش، هر روز بدتر از دیروز می‌شود اما هنوز نسخه‌ای برای درمانش نپیچیده‌اند و صدای فریادهای حاصل از مرگ تدریجی‌اش را نشنیده‌اند؛ مرگی که به گفته حمید ظهرابی، سرپرست معاونت محیط‌زیست طبیعی سازمان محیط‌زیست ناشی از برداشت ۹۰۰میلیون مترمکعب، بیشتر از توان این حوزه آبخیز است. او در گفت‌و گو با مهر افزود: همین موضوع هم باعث شده تا گاوخونی خشک و به کانون گردوغبار تبدیل شود.

اگر این روند ادامه پیدا کند و اندک رطوبت نسبی باقی‌مانده در تالاب هم ته بکشد و کفگیرگاوخونی به کف دیگ بخورد، وضع وخیم‌تر از آنی می‌شود که اکنون است. احمد خاتون‌آبادی، فعال محیط‌زیست و مدرس دانشگاه، چندی پیش در گفت‌وگو با سلامت‌نیوز بیان کرد: «دولت با ساخت تونل دوم کوهرنگ، تنها می‌‌توانست حدود ۳۵۰میلیون متر‌مکعب، آب تملک و به صنعت بفروشد؛ درحالی‌که حدود یک میلیارد مترمکعب بیشتر در سال فروخته است؛ به این معنا که حقابه کشاورزان و تالاب فروخته شده؛ ضمن اینکه در بالادست هم آب برداشت می‌شود.

وزارت نیرو حقابه تالا را به میزان ۱۷۰میلیون مترمکعب مشخص کرده است اما کارشناسان معتقدند که اگر تنها ۱۰۰میلیون مترمکعب هم به آن اختصاص دهند، بخشی از تالاب احیا خواهد شد.» در تمام این سال‌ها که گاوخونی و اهالی شهر ورزنه خشکسالی را با پوست و استخوان‌شان، احساس می‌کردند، وعده و وعیدهای بسیاری در رابطه با احیای این تالاب از زبان بسیاری از مسئولان جاری شد. معصومه ابتکار، رییس سابق سازمان حفاظت از محیط‌زیست هر بار که به اصفهان می‌آمد و از نزدیک به مشاهده وضعیت اسفبار این تالاب می‌پرداخت، قول‌های خوش‌آب‌و رنگی به اصفهانی‌ها می‌داد که هیچ‌گاه، محقق نشد و هر بار به وقتی دیگر موکول شد اما تا به این لحظه، راه به جایی نرسیده؛ وقتی که از نظر بسیاری از فعالان حوزه زیست، برای احیای تالاب، مثل طلا می‌ماند و هر لحظه‌اش غنیمت است. به‌رغم اینکه طرح حفاظت از تالاب‌های ایران با همکاری سازمان حفاظت از محیط‌زیست ایران، صندوق تسهیلات جهانی و برنامه توسعه ملل متحد از سال ۲۰۰۵ شروع شد و تدوین برنامه جامع مدیریت ۱۲تالاب کشور انجام شد و براساس اعلام مرکز آمار سازمان ملل متحد بروشور جدیدش در شهریور ۹۶ منتشر شد.

دریغ از عزم جدی

نکته تاسف‌بار عدم ذکر نام تالاب گاوخونی در این طرح است که نشان از بی‌توجهی سازمان حفاظت محیط‌زیست در ادوار مختلف به این تالاب بحران‌زده است. اگرچه به‌واسطه اعتراضات و پیگیری‌های محلی، مطالعاتی به صورت مستقل برای این تالاب انجام شد ولی همچنان بی‌مهری‌های عمیق دولت به تالاب بین‌المللی گاوخونی ادامه دارد.

این‌گونه که او می‌گوید: «با توجه به جذب و مدیریت بودجه ۶. ۱۵ میلیون دلاری این طرح، شفافیت هزینه‌ها و چگونگی توزیع بودجه بین تالاب‌های کشور ضروری است؛ به‌ویژه مقایسه بودجه اختصاصی به تالاب گاوخونی در مقایسه با دیگر تالاب‌ها.» پیشرفت خشکسالی و بحران بی‌آبی در شرق اصفهان موجب ضرر و زیان بسیاری به کشاورزان، همچنین کوچ اجباری آنها به شهرها یا روستاهای مجاور شد؛ حالا اما ناهید تاج‌الدین، نماینده اصفهان و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس از موضوع دیگری سخن به میان می‌آورد؛ موضوعی که نمی‌توان صحبت‌کردن از آن را از زبان وکیل اصفهانی‌ها در مجلس، خوشایند فرض کرد یا بابتش افسوس خورد! آن‌طور که او به ایمنا می‌گوید: «یکی از قابلیت‌های شرق اصفهان برای گردشگری، گردشگری سیاه است و با توجه به پیشروی کویر و مردن بیش از ۵۰۰ میلیون درخت طی یک بازه زمانی چهارساله، تالاب گاوخونی می‌تواند مکان گردشگری سیاه باشد زیرا در چند سال اخیر، گردشگری سیاه در دنیا رواج یافته است که هدف گردشگران از پرداختن به آن، تفریح و خوشگذرانی نیست، بلکه آنها مکان‌هایی را برای گردش انتخاب می‌کنند که چندان خوشایند نیستند و حتی گاهی گردشگران را به غم فرو می‌برند! این نوع گردشگری، «گردشگری سیاه»، تلخ یا غمبار نامیده می‌شود و من معتقدم این بلای طبیعی و تهدید را حتی می‌توان در شرق به فرصت بدل کرد.»

اندکی تامل درباره سخنان تاج‌الدین نشان می‌دهد نه‌تنها تاکنون تصمیمی برای احیای گاوخونی گرفته نشده که به‌نظر می‌رسد هیچ عزم جدی هم در ‌این ‌راستا وجود ندارد؛ حتی به‌‌رغم شعارهای زیبایی که در دولت دوازدهم در آستانه انتخابات درباره جان بخشیدن به عروس تالاب‌های ایران شنیده می‌شد؛ عروسی که این روزها لباس سیاه به تن کرده و در حجله خشکسالی چشم‌انتظار است.

منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه

ارسال نظر