وقتی چشم و همچشمی خودمان را کور میکند
خانواده عروس همه را دعوت کرده است تا جهیزیه دخترشان را ببینند. آنها کلی هزینه کردهاند تا برای دخترشان بهترین لوازم را در اول زندگی تهیه کنند تا به قول خودشان آبروی دخترشان سر جایش باشد
خانواده عروس همه را دعوت کرده است تا جهیزیه دخترشان را ببینند. آنها کلی هزینه کردهاند تا برای دخترشان بهترین لوازم را در اول زندگی تهیه کنند تا به قول خودشان آبروی دخترشان سر جایش باشد. از سیخ و جارو گرفته تا بهترین لوازم زندگی همه را از وسایل درجه یک انتخاب کردهاند. آخر به قول مادر عروسخانم آنها بین مردم آبرو دارند.
تمام لوازم را هم طوری شیک تزئین کردهاند که دهان فامیلهای داماد باز بماند. مادر عروسخانم از هنرها و ارزشهای دخترش میگوید و از اینکه باید طوری رفتار کنند که آبرو و ارزش دخترشان حفظ شود و فردا بهانهای دست خانواده داماد نداده باشند.
او با خودش فکر میکند که حفظ آبروی دخترشان در تهیه این جهیزیه رنگارنگ و پر زرق و برق است اما شاید او نداند که با این کارش در اول زندگی بیشترین ظلم را به دخترش میکند. مادر عروسخانم به قول خودش میخواهد کاری کند که بهانهای دست خانواده داماد ندهد اما او نمیداند با این کارش دختر و دامادش را در اولین روزهای زندگی دارد بدبخت میکند.
این که جهیزیهای برای دخترت درست کنی که سراسر تجملات و اشرافیگری باشد و اعضای فامیل را برای دیدن این جهیزیه پر زرق و برق دعوت کنی و متقابلاً از دامادت بخواهی مراسمی باشکوه برگزار کند نتیجهای جز زیر بار قرض رفتن در اول زندگی برای این زوج ندارد.
شاید بهتر بود خانواده عروسخانم به جای اینکه به فکر تهیه چنین جهیزیه پر زرق و برق و گرفتن مراسمی باشکوه همراه با بریز و بپاش باشند، الگوی بهتری را برای برگزاری این مراسم انتخاب میکردند تا با تأسی از این الگو بتوانند زندگی بهتری را برای دختر و دامادشان فراهم کنند.
چشم و همچشمی، آفت زندگی
چشم و همچشمی و تجملگرایی یکی از آفتهای بزرگی است که ریشه در سبک زندگی اشتباه برخی از مردم دارد و ترویج این نوع زندگی میتواند آفتهای بسیاری را به بار آورد.
چشم و همچشمی میتواند باعث شود تا آسیبهای جدی به زندگی افراد وارد شود و افراد در زندگی با مشکلاتی روبهرو میشوند که از حقیقت مصداق از چاله به درآمدن و در چاه افتادن است.
افرادی که در اول زندگی پول قرض میکنند تا بتوانند زندگیای دست و پا کنند که به قول خودشان آبرومند باشد نمیدانند که با این روش چه مشکلاتی را برای خود و دیگران ایجاد میکنند.
به عنوان مثال فردی را میشناسم که به خاطر اینکه از باجناقش چیزی کم نداشته باشد برای خرید خودرو دهها میلیون تومان زیر بار قرض و وام رفته است یا عروس خانمی که به خاطر اینکه جلو دخترخالهاش که سال گذشته ازدواج کرده، کم نیاورد، پدر و مادرش را مجبور کرده تا برای تأمین جهیزیهاش زیر بار قرض بروند و تا سالها بعد از ازدواج پول قسط و قرض را بپردازند. اینگونه است که دود چشم و همچشمی به چشم خودمان میرود و کورمان میکند.
از اصرار عروسخانم تا پافشاری آقاداماد
شاید بیشترین نمود تجملگرایی، اسراف و چشم و همچشمی در برگزاری مراسم ازدواج باشد. در شرایطی که زندگیها روز به روز سختتر میشود و شاهد کاهش درآمدها و سختیهای مختلف در تأمین معیشت مردم هستیم برخی هنوز بر برگزاری مراسم ازدواج همراه با تجملات فراوان که برگرفته از چشم و همچشمی است تأکید دارند.
این چشم و همچشمیها گاهی از سوی برخی عروسخانمها یا خانواده آنان انجام میشود یا گاه از سوی آقاداماد و خانوادههای آنان است. عروسخانمهایی که گاه برای برگزاری مراسم باشکوه عروسی پافشاری میکنند و آقادامادهایی که گاه برای برگزاری مراسمی همراه با تجملات و چشم و همچشمی اصرار دارند، به گونهای که با یک شب برگزاری مراسم ازدواج تا سالهای سال مقروض و بدهکار میشوند.
اینها در حالی است که در دین مبین اسلام بر پرهیز از اسراف و چشم و همچشمی تأکید فراوانی شده است. چشم و همچشمی باعث میشود ضربههای اقتصادی جبرانناپذیری بر زندگی افراد وارد شود، به این صورت که اگر فردی پولی نداشته باشد با چشم و همچشمی خود را تا سالها زیر بار قرض میبرد و اگر فردی پول داشته باشد با چشم و همچشمی اسراف و پول خود را حیف و میل میکند. از این رو در قرآن کریم و در احادیث و روایات مختلف در این خصوص هشدارهایی داده شده و از افراد خواسته شده از چشم و همچشمی پرهیز کنند.
نهی چشم و همچشمی در اسلام
قرآن کریم در آیاتی گزارش میکند که برخی از مردم، رقابت سازنده و سالمی نداشتند چراکه ره گم کرده بودند و چیزهایی را کمال میدانستند که یا ضدکمال بود یا ابزاری برای کمال بود و تنها در حد وسیله و ابزار، ارزش داشت ولی برخی بدان اصالت داده و آن را هدف میانگاشتند.
از جمله این مردمان، گروهی از بنیاسرائیل بودند که قارون را الگوی خود قرار داده و میخواستند مانند او شوند و در حسرت ثروت قارونی به سر میبردند چراکه ثروت را اصل دانسته و به عنوان هدف برای خود قرار داده بودند. اینان کمال را در زندگی دنیا دانسته و ثروت را عامل سعادت خود میدانستند، از این رو در حسرت ثروت قارونی بودند و او را الگوی رفتاری خویش قرار میدادند. اینان زمانی بیدار میشوند که خداوند، قارون را با مال و کاخ و ثروت او به زمین فرومیبرد و نیست و نابود میکند. آن زمان است که خود را سرزنش میکنند که چرا قارون را الگوی خود قرار داده و چشم و همچشمی با قارون داشتند (قصص، آیات 67 تا 68).
از دیگر گزارشهای قرآن، چشم و همچشمی دو نفر بود که در کنار هم بوستانی داشتند و هر یک ثروت و قدرت و شمار فرزندان خود را به رخ دیگری میکشید و این گونه به رقابت ناسالم میان خود دامن میزدند. اینان در این رقابت ناسالم دنیاطلبی، چنان گرفتار آمدند که شبانه به بوستان میرفتند تا به دور از چشم بینوایان میوهها را گرد آورند تا به بینوایی کمک نکنند. در آیات قرآنی گزارش شده که این بوستان خراب میشود و آنان در حسرت مال و ثروت و بوستان میمانند.
کسانی که گرفتار بینش تنگ دنیادوستی میشوند و معیار کرامت و بزرگی را در مال و ثروت و نعمت میدانند، هر گاه خود را با دیگری مقایسه میکنند اندوهگین میشوند و براساس همان معیارهای باطل و نادرست خود، کاهش ثروت و نعمت را اهانت و افزایش آن را کرامتی از سوی خداوند میدانند (فجر، آیات 51 و 61).
این در حالی است که پیامبر اکرم (ص) نیز در این باره میفرمایند: مَنْ أَتْبَعَ بَصَرَهُ مَا فِی أَیْدِی النَّاسِ طَالَ هَمُّهُ وَ لَمْ یُشْفَ غَیْظُه. (تفسیر قمی، ج 2، ص 66) «کسی که نگاهش دنبال آنچه که دست مردم است، باشد، دچار هم و غم طولانی گشته و نفسش از افسوس و حسرت پی در پی بر دنیا بند آید.»
امیرالمؤمنین درباره این رذیله اخلاقی میفرمایند: وَأَکْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیْهِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّکْر (نهجالبلاغه، ص 460) «سعی کن تا میتوانی به زیردست خودت در نعمتها نگاه کنی، به کسی که تو بر او برتری داده شدهای، که این نوع نگاه از ابواب شکر الهی است.»
اما به نظر شما ریشه این رذیله اخلاقی چیست و چرا افراد به دنبال چشم و همچشمی و اسراف و تجملات هستند؟
چشم و همچشمی، یک ناهنجاری رفتاری
به اعتقاد روانشناسان چشم و همچشمی یک پدیده ناهنجار اجتماعی است که ریشههای روانی نیز دارد و ریشه این پدیده اجتماعی را باید در رفتارهای شخصی افراد جستوجو کرد.
به اعتقاد روانشناسان اولین علت چشم و همچشمی انتخاب الگوی اشتباه برای زندگی است. در حالی که الگوهای فراوانی برای تعیین سبک زندگی ایرانی - اسلامی وجود دارد برخی افراد با پیروی از الگوهای غلط غربی دست به کارهایی میزنند که نه تنها برای آنها آرامش به وجود نمیآورد بلکه باعث میشود تا سالهای سال با غصه، غم و استرس و نگرانی زندگی کنند و همواره نگران پرداخت بدهیها و اقساط زندگی باشند که بر اساس چشم و همچشمی و تجملگرایی پایهگذاری کردهاند.
الگوهای غربی الگوهایی هستند که افراد را به مصرفگرایی تشویق میکنند. در این نوع الگو به جای تکیه بر ارزشهای فردی و انسانی به ارزشهای مادی توجه میشود و افراد برای نشان دادن زیبایی و ارزشهای زندگی خود به جای تکیه بر ظرفیتهای انسانی و درونی خود به تجملات، زرق و برق و ظاهر زندگی توجه میکنند.
این در حالی است که بر اساس توصیه روانشناسان هرگز نباید ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه کنیم.
حسادت، غبطه و رقابت ناسالم نیز از دیگر ریشههای تمایل افراد به چشم و همچشمی است، به گونهای که افراد بر اساس یک رقابت غلط و از روی حسادت و غبطه به دنبال فراهم کردن زندگی پر زرق و برق برای خود هستند که این نوع از زندگی میتواند برای آنها تا سالهای سال غصه و نگرانی به دنبال داشته باشد.
روانشناسان اعتقاد دارند نداشتن رضایت از زندگی، گرفتاری در دام افسردگی، نداشتن آرامش، بدهکاری و نرسیدن به اهداف و از بین بردن روابط خوب و گم کردن وجود خود، از مهمترین مشکلاتی است که چشم و همچشمی برای افراد به وجود میآورد. این در حالی است که از اعتیاد، طلاق، فقر و اختلافات خانوادگی نیز به عنوان اثرات چشم و همچشمی نام برده میشود.
به عنوان مثال فردی که برای عقب نماندن از تجملات زندگی یا رقابت با باجناق و سایر افراد فامیل دست به قرض کردن میزند یا وام میگیرد یا خانمی که برای عقب نماندن از تجملات زندگی از سایر خانمهای فامیل همسرش را مجبور به دریافت وام و رفتن زیر بار قرض میکند به طور حتم دست به کارهای اشتباهی زدهاند که نتایج و آثار بدی در ادامه زندگی برای آنها خواهد داشت.
انتخاب الگوهای مناسب
شاید با انتخاب و پیروی از یک الگوی مناسب برای زندگی بتوان از تجملات و چشم و همچشمی دوری کرد. حجتالاسلام والمسملین محمد میرکریمی استاد حوزه و دانشگاه درباره چشم و همچشمی میگوید: یکی از آفتهای بزرگ زندگی که برخی افراد به آن مبتلا شدهاند همین چشم و همچشمی است و پیروی کردن از الگوهای غربی و سبک اشتباه زندگی میتواند موجب بروز نتایج بدی برای افرادی شود که به فکر چشم و همچشمی هستند.
این استاد حوزه و دانشگاه نداشتن یک الگوی مناسب را اولین علت چشم و همچشمی میداند و میگوید: برخی افراد برای خودشان یک الگوی مناسب در زندگی ندارند، برای همین در مراحل مختلف زندگی از لحظه اول یعنی ازدواج تا روزهای آخر زندگی مشترک دست به رفتارهایی میزنند که مصداق بارز چشم و همچشمی است.
او با طرح این سؤال که چه ضرورتی دارد افراد برای تهیه لوازم منزل و تشکیل زندگی در اول زندگی، خود را به قرض بیندازند و زیر بار وام و قرض و قسط بروند، میگوید: بهترین الگوی زندگی برای هر فرد مسلمان زندگی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است که با سادگی و در عین حال با نشاط معنوی و آرامش خاصی زندگی خود را آغاز کردند و ادامه دادند.
او با بیان اینکه شیوه ازدواج و برگزاری مراسم ازدواج و نیز اسباب و لوازم زندگی این دو شخصیت ارزشمند در اسلام بسیار ساده بود میافزاید: با الگو قرار دادن حضرت علی و حضرت فاطمه دیگر نیازی به چشم و همچشمی و تجملات نیست و میتوان یک زندگی همراه با آرامش و سادگی ایجاد کرد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به نتایج و آثار منفی چشم و همچشمی میگوید: «انسان با داشتن الگوهای سالم نیازی به چشم و همچشمی ندارد.»
او از حسادت، جاهطلبی، میل به افزونطلبی و... به عنوان دیگر ریشههای چشم و همچشمی نام میبرد و میافزاید: «چشم و همچشمی علاوه بر اینکه باعث ترویج زندگی اشرافی میشود، اسراف نیز به حساب میآید و اسراف گناه بزرگی است و افراد با تجملگرایی و چشم و همچشمی مرتکب گناه نیز میشوند، بنابر این نیازمند این هستیم تا با پیروی از الگوهای صحیح زندگی و تبیین سبک سالم زندگی از دامن زدن به چشم و همچشمی و تجملات جلوگیری کنیم.»
منبع: روزنامه جوان