در خشکسالی پیش‌رو چه‌کنیم که آب جیره‌بندی نشود؟

پدر علم زمین‌شناسی ایران راهکار خود را برای مقابله با بحران آب تشریح کرد.

پدر علم زمین‌شناسی ایران راهکار خود را برای مقابله با بحران آب تشریح کرد.

نگرانی‌ها برای وضعیت منابع آبی ایران با کاهش بارندگی‌ها و افزایش مصرف آب در حال افزایش است، اما با وجود جدی‌تر شدن مسئله به نظر می‌رسد هنوز مسئولان به راهکار مناسبی برای بهبود وضعیت نرسیده‌اند؛ دریاچه ارومیه احیا نشده، گرد و خاک هرروز میهمان خوزستانی‌ها می‌شود و هر چند وقت یک بار اخباری درباره نشست زمین در مناطق مختلف می‌شود و ...

کارشناسان مختلف نقش کشاورزی را که سهم زیادی از آب توسط آن مصرف می‌شود را مقصر اصلی بحران کنونی می‌دانند. در همین رابطه چند هفته‌ی پیش وزیر نیرو گفته بود که «همکاری وزارت جهاد کشاورزی به دنبال انجام اقدام های اساسی برای اصلاح وضعیت مصرف آب در بخش کشاورزی هستیم تا هم مواد غذایی مورد نیاز مردم تامین شود و هم آب به طور مناسب توزیع شود.»

اما این اقدامات مخالف سرسختی هم دارد؛ پروفسور پرویز کردوانی پدر علم کویرشناسی ایران یکی از این افراد است، او بر این باور است که مصرف آب در حوزه کشاورزی بسیار مورد نیازتر از مصرف آب در حوزه شهری و صنعت است و سهم آب هر کدام از این ۳گروه باید به اندازه مساوی کاهش پیدا کند.

در همین رابطه با کردوانی در کافه‌خبر گفتگویی کردیم که بخش اول آن با عنوان «چه‌ شد که خشک‌ شدیم؛ باران یا سوءمدیریت؟» منتشر شد او در این گفتگو در رابطه با سهم کشاورزی در بحران آب ایران گفته بود: «می‌گویند کشاورزها ۹۰ آب را مصرف می‌کنند، افرادی مثل شما هم بیرون نمی‌روید و قبول می‌کنید. مگر شهری‌ها آب را هدر نمی‌دهند؟ علت اینکه تهران رود ندارد ولی ۳ رود فاضلاب دارد چیست؟ چرا نمی‌گوید شهرداری‌ها دیگر چمن نکارند؟ یا مثلا الان در لرستانی که باید کشاورزی ایران را تامین کند ترسیده و گفته الگوی کشت را خودش مشخص می‌کند و از این به بعد زعفران و گل محمدی می‌کارند! مگر مردم نان نمی‌خواهند؟ همه اینها نابود کردن کشاورزی است ولی بالعکس در کشورهای پیشرفته دنیا وقتی به سمت صنعت رفتند کشاورزی را نابود نکردند و حتی کمک هم کردند چون غذا مهم است. اشتباه است که می‌گویند اول هوا، بعد آب و بعد غذا، ولی الان نه بر اساس سیل و خشکسالی که وجود دارد غذا در دنیا مهم است به خصوص برای ما که تحریمیم.»

بخش دوم این میزگرد در رابطه با نحوه اتلاف آب در حوزه شهری و راهکارهای پروفسور کردوانی برای کاهش مصرف آب است، راهکاری که همه تقصیرها را بر گردن کشاورزی نمی‌اندازد:

خلاصه حرف شما در بخش اول مصاحبه این بود که همه‌ فشار برای حل خشکسالی روی حوزه کشاورزی است، شما چه راه جایگزینی پیشنهاد می‌کنید؟

من هم معتقدم که واقعا آب نیست و باید بگویم که آب کشاورزی باید کم شود. اما هم باید حقآبه کشاورزی را نصف کنند و هم شهر را، مثل خانواده‌ای که وضع مالیش دیگر خوب نیست و سهم همه‌ی فرزندانش را نصف می‌کند. اما پدر خانواده باید به فرزندانش راه حل هم توصیه کند، یعنی وزارت نیرو هم باید درخواست همکاری کند.

چه همکاری؟

اگر می‌خواهیم مشکل آب حل شود هم دولت و هم مردم باید اقدام کنند، اما الان وزارت نیرو فقط آب روستاها را قطع می‌کند، از سویی چند روز پیش مدیرعامل آب تهران گفت که ما در ایران در حوزه شهری آب زیادی مصرف می‌کنیم، او این حرف را می‌زند تا از طریق آب پول بیشتری بگیرد نه اینکه آب را در شهر جیره‌بندی کند.

او اعلام کرد الگوی مصرف در دنیا 75 لیتر است و در این 125 لیتر، این حرف او اشتباه است، الگوی مصرف 75 لیتر در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. البته من سال 80 در کتابم برای یک خانواده 4 نفر روش مصرف آبی را نوشتم که در آن که الگوی مصرف آب یک نفر 63 لیتر است.

شما گفتید وزارت نیرو می‌خواهد از این طریق پول به دست آورد به چه طریقی؟

می‌خواهند بگویند اگر مصرف آب شما به 80 لیتر رسید باید 3 برابر جریمه شوید، آب را قطع نمی‌کند فقط می‌خواهد پول به دست آورد، پس در واقع وزارت نیرو برای کاهش مصرف آب شهری هیچ کاری نمی‌کند و تنها کاری که می‌خواهد انجام دهد این است که بگوید شهروندان دارند زیاد آب مصرف می‌کنند و باید جریمه شوند. برای کاهش مصرف فقط به سمت کشاورزی رفته‌اند، باید مصرف آب همه‌ بخش‌ها را به یک میزان کاهش دهد و حتی اگر می‌خواهد حقآبه کشاورزی را یک سوم کند به شکل دیگری از آنها حمایت کند مثلا بذر اصلاح شده به آنها بدهد، ما الان مقدار بسیار کمی گندم برداشت می‌کنیم و آب زیادی هدر می‌رود.

کشاورزان مقصر این موضوع نیستند؟

نه، وزارت کشاورزی مقصر است، هیچکاری نمی‌کنند و بعد می‌گوید کشاورزان آب را هدر می‌دهند. یا می‌گویند هندوانه آب زیادی مصرف می‌کند در حالی که اگر هندوانه‌ها را ردیف کاری کنند می‌تواند از طریق قطره‌ای آنها را آبیاری کنند. چه کسی می‌گوید گندم آب می‌خواهد؟ با همین آبها در شهر ساختمان‌های چند طبقه می‌سازند و تنها کاری که می‌کنند این است که پول بیشتری می‌گیرند.

در حوزه شهری، به جز گران کردن قیمت آب چه راه حلی وجود دارد؟

اگر فکر آب باشند، هنگام ساخت ساختمان باید زمانی پایان کار دهند که در حوزه آب این اقدامات انجام شود؛ برای هر آپارتمان حتما یک کنتور وجود داشته باشد، وقتی کنتور باشد می‌توان کنترل کرد که در یک آپارتمان چه کسی آب بیشتری مصرف کند. دوم اینکه باید در خانه‌ها از شیر و دوش کم مصرف استفاده شود، تمام این وسایل برای رژیم گذشته هستند، آن زمان پرمصرف بودن شیر آب افتخار بود! الان وزارت نیرو باید کارخانه‌های تولیدکننده شیر پر مصرف را تعطیل کند، ولی هیچکاری نمی‌کنند. در دنیا سازمان آب و بخش خصوصی برای مردم شیر و دوش کم مصرف می‌برند و پول آن را از طریق آب صرفه‌جویی شده از مردم می‌گیرند. در همین تهران هم باید اینکار را کنند.

اقداماتی مثل جمع‌آوری آب باران در پشت بام‌ها هم می‌تواند انجام شود، در استرالیا همین کار را می‌کنند و از این آب برای آبیاری فضای سبز استفاده می‌کنند. موضوع دیگری بسیار مهم مربوط به بحث فضای سبز است، با مهندسی درست می‌توان فضای سبز مناطق زیادی را در تهران آبیاری نکرد برای این اتفاق باید کاری کنند که آب پیاده رو به سمت فضای سبز برود. در منطقه‌ای در استرالیا با بارندگی هم اندازه تبریز خانه‌ای دیدم که اصلا آبیاری نمی‌کردند چون صاحب خانه از گیاهان کم مصرف استفاده کرده بود.

از فضای سبز گفتید، شهرداری در مصرف آب چقدر تاثیر دارد؟

شهرداری ما چمن می‌کارد که اصلا برای برای محیط‌زیست خوب نیست این گیاه سرطان‌زا است به گرم شدن زمین کمک می‌کند و سطحی درست می‌کند که در زمستان سرد و در تابستان گرم است. باید به جای چمن شهرداری گیاهان کم مصرف بکارد، مثلا کاج آب را هدر نمی‌دهد و باعث بهبود وضعیت آلودگی هوا هم می‌شود چون برگ درخت کاج هیچوقت به زمین نمی‌ریزد و به هوا طراوت می‌دهد. شورای عالی آب را برای چه تشکیل داده‌اند؟ که اگر وزارت کشاورزی بخواهد منطقه‌ای را توسعه دهد از آن شورا بپرسد آب وجود دارد یا نه. اگر می‌خواهند برج بسازند هم باید ببینند آب وجود دارد یا نه، وزارت نیرو باید اینکار را انجام دهد ولی شهرداری بخاطر تراکم فروشی با وزارت نیرو مخالفت می‌کند. برای وصل کردن لوله فاضلاب باید میلیون‌ها تومان هزینه کنید، 70 درصد قبض خانه آب فاضلاب است پس شهرداری از اینکار سود می‌برد و افراد هم به روند ساخت و ساز خود ادامه می‌دهند.

آموزش چقدر می‌تواند به کاهش مصرف آب کمک کند؟

آموزش می‌تواند به کاهش مصرف ساکنین اهالی شهر کمک زیادی کند، مثلا خانم خانه وقتی می‌خواهد ظرف‌ها را بشوید باید میانش شیر آب را ببندد، یا هنگام حمام باید آب را قطع کند و شامپو بزند. از همه مهمتر وقتی من با آب صورتم را می‌شویم باید از آن دوباره استفاده کنم. به همین دلیل در خانه من از یک لگن برای شستن صورتم استفاده می‌کنم و آن آب را هم به توالت می‌ریزم. یا مثلا من الان چمن خانه خود را کاملا خشک کردم و گفتم به گیاهان دیگر در فضای سبز خانه هم هفته‌ای دو روز آب داده شود. قبلا که گیاهان بیشتری آبیاری می‌شدند آنها را بیشتر هرس می‌کردیم. وقتی در شهر برف می‌آید آن را هم هدر می‌دهیم، با نمک پاشی و شن پاشی، برف را باید به فضای سبز ریخت. همه اینها را باید آموزش داد.

آقای دکتر کردوانی همانطور که در بخش اول مصاحبه اشاره کردید در شهرها ما بهره درستی هم از بارندگی‌های ناگهانی نمی‌بریم، چه اقداماتی در این رابطه می‌توانیم انجام دهیم؟

ببینید ما در شهرها از بارندگی‌ها استفاده نمی‌کنیم، پشت‌بام ایزوگام است، خیابان آسفالت و کف جوی‌ها هم سنگ فرش است به همین دلیل آب به شکل سیل حرکت می‌کند و فقط از مقدار آبی که در باغچه ریخته شده استفاده درست می‌شود. همینطور نمک پاشی هنگام برف اشتباه است چون آب را شور می‌کند، شن هم آسفالت را خراب می‌کند، مسئولین باید از ماسه‌ بادی استفاده کنند. از سویی وزارت نیرو هم باید بداند که در یک منطقه بارندگی بالاخره رخ می‌دهد و باید به نحوی از آنها استفاده کند. پس به طور خلاصه ما برای کاهش مصرف آب در حوزه شهری هیچ اقدام درستی انجام نمی‌دهیم.

بر اساس آمارها بخش زیادی از آب در حوزه صنعت مصرف می‌شود، در این رابطه چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟

یکی از اصلی‌ترین بخش‌های صنایع نیروگاه‌ها هستند و این نیروگاه‌هایی که ما داریم به نوعی خیانت است چون برای یک نیروگاه به اندازه ۲۰ روستا چاه ساخته می‌شود. برای مثال در کبوددرآهنگ ده‌‍‎‌ها حلقه چاه ساخته‌اند که منجر به نشست زمین شده. این نیروگا‌ها در کنار مصرف زیاد آب هوا را هم آلوده می‌کند.

شما می‌گویید که حوزه کشاورزی در کنار مصرف آب، غذا تولید می‌کند، در زمینه صنعت نمی‌توان گفت که انرژی تولید می‌شود؟

وقتی کشور ما هم نور خورشید و هم باد را دارد ساخت این نیروگاه‌های آبی و حرارتی گناه است. ‌این را هم بگویم که شهرها باید به سمت آب‌های غیرمتعارف بروند.

منظورتان از آب‌های غیرمتعارف چیست؟

اولین منبع آب غیرمتعارف که ۶۰ سال پیش در دنیا از آن استفاده کردند تصفیه فاضلاب بود، نه اینکه از دیگر منابع آب برای تامین نیاز پایتخت استفاده کنند. سد لتیان را برای ورامین ساختند و گفتند یک درصد آب آن برای تهران حالا ۸ سال شده که این سد را باز نکرده‌اند. دومین منبع غیرمتعارف که به آن اشاره کردم موضوع جمع‌آوری آب باران است، در همدان با این شدت بارندگی می‌توان نیاز آبی آن را به راحتی تامین کرد، پشت‌بامی به اندازه ۱۰ در ۲۰ متر در این شهر می‌تواند آب سال آن خانه را تامین کند. در این پشت بام ۶۰ متر مکعب آب تولید می‌شود که به یک مخزن کوچک هم نیاز دارد. اینها را اصلا نمی‌گویند و فقط می‌گویند آب زیادی دارد هدر می‌رود.

از آب باران می‌توان به عنوان آب شرب استفاده کرد؟

۳ یا ۴ ساعت بعد از شروع بارندگی می‌توان از آب آن برای نوشیدن استفاده کرد اما باز هم در بدترین حالت در شهری مثل تهران می‌توان از این آب برای آبیاری فضای سبز استفاده کرد.

آقای دکتر همه این حرف درست اما چرا مخالف گران کردن قیمت آب به عنوان بک راهکار هستید؟

وقتی آب را گران کنند یک میلیونر که مصرفش را کاهش نمی‌دهد و کسی که فقیر است عواقب این تصمیم را می‌بیند. نه این روش غلط است باید فرهنگسازی کنیم تا مردم آگاه شوند، در کانادا که بودم به خانه‌ای رفتم و دیدم در آن ده‌ها گالن آب وجود دارد از صاحب خانه پرسیدم که چرا وقتی پول آب نمی‌دهد از گالن استفاده می‌کند، گفت که بالاخره مسئولین سد ساختند لوله کشی کردند و ... پس من هم آب را جمع می‌کنم تا به فضای سبز خود آب بدهد. نگاه کنید آنها پول آب اصلا نمی‌دهند و باز هم سعی می‌کنند آب کمتری مصرف کنند. به طور کلی باید مردم را آگاه کنند و به آنها امکانات بدهند تا آب کمتری مصرف شود. من می‌دانم آب نیست و به همین دلیل هر بار می‌خواهم به صورتم آب بزنم از یک شیشه آب استفاده می‌کنم.

اقدامات خلاقانه دیگری هم می‌شود انجام داد برای مثال در چابهار می‌توانیم هزارها هکتار زمین کشاورزی بدون آبیاری داشته باشیم، چون برعکس تمام دنیا در تابستان‌ها در رطوبت نسبی در این شهر افزایش پیدا می‌کند، به همین دلیل می‌توان پای هر درخت مثل تخته مدرسه سطح شیبدار فلزی درست کنیم که رطوبت را به آب تبدیل کند و درختان را آبیاری کند.

بر این اساس و با این اقداماتی که هیچکدام انجام نمی‌شود سرنوشت ما چیست؟

با ادامه روند کشاورزی کار به جایی می‌رسد که ما همه چیز را از خارج وارد کنیم و وقتی اوضاع اقتصادی هم بدتر شود دیگر نمی‌توان با واردات غذای کشور را تامین کرد. روستاهای ما باید به تمام ایران غذا می‌دادند اما در حال تخلیه هستند. روستاها برق، گاز دارند و باز هم دارند مهاجرت می‌کنند چون تولید ندارند، اگر کشاورز درآمد داشته باشد می‌تواند برق و گازش را تامین کند ولی وقتی درآمد نداشته باشد و از سویی هم باید پول آب و برقش را بدهد شرایط بدتر می‌شود. بعد که از روستا به شهر آمدند، روستایی‌ها می‌بینند پول بیشتر نیازی دارند و در هر حال وضعیتشان بدتر می‌شود. پس به این دلایل برنامه‌های الان غلط است و براساس برنامه من فقط می‌توانیم یک خشکسالی شدید را به عقب بیاندازیم. برنامه من این است که مثل الان حقآبه کشاورزی، شهر و صنعت را نصف کنند و به جای اینها به کردم امکانات دهند، در خانه‌ها کنتور بگذارند، آموزش بدهند، از آب‌های غیرمتعارف استفاده کنند و ... اگر راه فعلی ادامه پیدا کند آب در ایران باید جیره‌بندی شود که خیلی بد است.

باید به یک موضوع دیگر هم اشاره بکنم؛ ۲ سال پیش یکی از مسئولین در مصاحبه‌ای گفت که نشت ۹۰هزار کیلومتری آب در ایران وجود دارد، پس نگاه کنید خود وزارت نیرو می‌داند دارد آب را هدر می‌دهد بعد چرا من (شهروند) باید صرفه‌جویی کنم؟

بحث دیگری که شما چندبار هم در مصاحبه‌های خودتان در رابطه با آن صحبت کردید نشست دشت‌ها بود.

در دشت‌هایی که چاه در آنها زیاد است دیگر آب هم تغذیه نمی‌شود و دیگر بارندگی در سطح دشت‌ها نفوذ نمی‌کند. اکثر دشت‌های بزرگ در اصفهان، شیراز، گرمسار و ... نشست کرده‌اند. یادتان باشد این چاه زدن ها خطرناک است من در کتابم هم این موضوع را هشدار داده بودم. در پایتخت چین چاه‌های زیاد و عمیقی ساختند که منجر به شکستن لوله‌های گاز و آب شکست، اتفاقی که ۱۰ روز پیش جلوی خانه من افتاد. بدتر از همه اینها ساختمان‌ها می‌ریزند. الان در ورامین دکل‌ها دارند مج می‌شوند، یا در کرمان پلی کج شده و افتاده است. در شهر هم وقتی آسفالت خیابان نشست می‌کند علت آن همین است. بدتر از همه اینها که درباره آن هشدار دادم مربوط به ساخت قطار سریع‌السیر است. برداشت آب و خشکسالی می‌تواند منجر به نشست در دشت تهران، نیشابور، ورامین و ... شود و همین‌ها در مسیر قطار سریع‌السیر تهران-مشهد هستند. نشست زمین منجر به شکسته شدن ریل می‌شود و حادثه در پی دارد.

همه این اتفاقات برای چاه است، زاینده رود را چاه خشک می‌کند؛ خبر ندارند و حرف از احیایش می‌زنند. در گذشته آب زیرزمینی در دامنه ارتفاعات وارد زاینده رود می‌شد ولی انقدر آنجا چاه زدند که دیگر این آبها وارد چاه‌ها می‌شوند. چاه‌ها، رودها و تالاب را خشک کردند.

ارسال نظر