ناگفته های تاثیر فضای مجازی بر تغییر مطبوعات
سیزدهم اردیبهشت ماه در تقویم جهانی روز مطبوعات و آزادی آن است.
سیزدهم اردیبهشت ماه روز جهانی مطبوعات است و سخن گفتن از این روز، ناگزیر به ستودن ارزش هایی چون بیداری و آگاهی می انجامد. برای درک ارزش این روز کافیست چشمانتان را ببندید و فکر کنید هیچ کدام از رسانه ها و روزنامه ها و وابستگان به حوزۀ مطبوعات وجود نداشتند، البته که در اولین نظر فرض نشنیدن اخبار تلخی چون سر بریدن های بدویان معاصر و ... خرسندتان می کرد اما حتما صرف نظر می کردید، وقتی به این می اندیشیدید که بی خبری چه فجایعی که به همراه خود نداشت. در همین ایران خودمان، اگر مطبوعات نبود ماجرای اعظم، آن زن مشهدی که هر روز با دو دختر معصومش در صندوقچۀ آهنی حبس می شد تا به دست همسر معتادش روی آتش داغ شکنجه شود، به گوش هیچکس می رسید؟ اگر رسانه نبود آن نوزاد معصوم رها شده در مبارکه، فرزند خواندۀ رضا صادقی، خوانندۀ مشهور می شد؟ از تلخی های بی شماری که به کورسوی امید بدل شدند بگذریم. اگر مطبوعات نبود، یک شبه در تاریکخانۀ امن هیچ مفسدی آتش آگاهی توده ها زده می شد؟ به این امر اندیشیده اید که اگر مطبوعات نبود، آدم ها می خواستند فریادهای بلندشان را در کدام کوه بکشند و بعد منتظر بنشینند تا صفیرش جهان را پر کند؟ هیچ کوهی به اندازۀ این کاغذها و صفحه ها و تریبون ها که بند کلمات را می گشایند و آن ها را به گوش جهانیان می رسانند در انعکاس یک پیام قوی نیست. اگرچه واژۀ مطبوعات از به طبع رسیدن به معنای چاپ شدن، برگرفته شده و گویای زمانه ای است که در آن شکل دیگری جز طبع اثر برای ارائۀ آن وجود نداشته اما امروز و در این گزارش هر جا از مطبوعات سخن به میان می آید مراد و مقصود همۀ رسانه هایی است که چه به صورت مکتوب و چه به صورت سایت و ... وظیفۀ اطلاع رسانی به دیگران را برعهده دارند. در اینجا ضمن مرور تاریخچۀ مختصری از مطبوعات در ایران، صحبت های امیر اکبری، سردبیر روزنامۀ اصفهان امروز را در خصوص تاثیر شبکه های مجازی بر مطبوعات از نظر می گذرانید:
تاریخ مطبوعات در ایران
یونس شکرخواه و فرید قاسمی نویسندگان کتاب «تاریخ مطبوعات ایران» معتقدند که انسان ایرانی، اطلاع رسانی و ثبت وقایع را از سنگنگاری آغاز کرده و پس از تجربۀ وسیلههای دیگر برای انتقال پیام و برقراری ارتباط به کاغذ رسیده است. «ایرانیان هنر کاغذسازی را از چینیها آموخته اند و در بین شهرهای ایران، اصفهان، تبریز، تهران و قزوین پیشگامان «صنعت کاغذگری» محسوب میشوند. نخستین مطبوعات ایران به زبان ارمنی و بر روی کاغذ ونیزی و اولین نشریۀ ادواری چاپی با کاغذ خانبالیغ پکن چاپ شده است اما به مرور زمان، استفاده از کاغذ چینی منسوخ شده و با وجود رونق کاغذسازی در اصفهان، بیشتر مطبوعات عهد ناصری بر روی کاغذ روسی چاپ می شدند. تاریخ مطبوعات ایران فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته است. در روزگاری که فارسینگاری مطبوعاتی در جهان گام به دهۀ ششم حیات گذاشته و دستکم حدود سی عنوان ضمیمه و نشریۀ فارسی برونمرزی انتشار پیدا کرده بود، مطبوعۀ فارسی در ایران متولد شد. کلکته زادگاه روزنامهنگاری فارسی است و در پی این شهر، آگره، پنجاب، بمبئی، تفلیس و اسلامبول از حیث انتشار مطبوعات فارسی بر شهرهای ایران پیشی دارند. رمضان سال ۱۳۵۲ قمری، خورشید مطبوعات ایران با انتشار پیششمارۀ نخستین ادواری چاپی طلوع کرد. بنیادگذار این نشریه که با عنوانهای «کاغذ اخبار»، «اخبار»، «اخبار و وقایع شهر»، «اخبار شهر»، «نشریه میرزاصالح»، از آن یاد میشود، میرزا محمدصالح شیرازی کازرانی یا کازرونی بود. از میرزاصالح باید به عنوان نخستین روزنامهنگار گزارشنویس یاد کرد. جالب است که او گزارشنویسی را پیش از روزنامهنگاری آموخته و در سال ۱۲۲۷ قمری مشاهدات خود را از اصفهان، کاشان، قم و تهران به نگارش درآورده بود. روزنامهنگاری در ایران، به شکل امروزی، از زمان ناصرالدین شاه آغاز شده و هفته نامۀ «وقایع اتفاقیه» که زیر نظر میرزا تقیخان امیرکبیر منتشر شده بود، نخستین روزنامه ایران است.»
تغییر مطبوعات در عصر حاضر
انسان معاصر برای گرفتن اخبار، دیگر منتظر چاپ ماهنامه و یا حتی روزنامه نمی ماند، تکنولوژی به او این امکان را داده که اخبار جهان پهناور را در کسری از ثانیه روی تلفن همراه خود مشاهده کند. در مورد این تغییر فضای مطبوعات با امیر اکبری، سردبیر روزنامۀ اصفهان امروز به گفتگو نشسته ایم. وی در پاسخ به این سوال که فضای مجازی در ایران و جهان، چه تاثیری بر مطبوعات گذاشته است می گوید: «چیزی که در رسانه مهم است تناسب قالب و محتوا برای برقراری ارتباط است و طبیعتا در هر زمان از قالب های متفاوتی برای رسیدن به این مقصود استفاده شده. بعضی از این قالب ها ممکن است در طول زمان گسترده تر شده باشند و بعضی هم ممکن است منسوخ شده باشند، به هر حال، تغییر قالب های رسانه ای یک امر طبیعی است و بالطبع، متناسب با رشد و توسعۀ دنیا و دانش بشر این اتفاق می افتد. ما اکنون در دورۀ ارتباطات رایانه ای هستیم و استفاده از موبایل های هوشمند و کامپیوتر ها توسط مردم امری طبیعی است، اما آن چه که اکثر رسانه های مکتوب جهان با ورود فضای مجازی با آن مواجه شدند تغییر رژیم مصرف رسانه ای مخاطبان بود. به این معنا که مردم از مطالعۀ رسانۀ کاغذی به مطالعۀ رسانۀ الکترونیکی تغییر ذائقه دادند و به طور مثال بنده که تا امروز نسخۀ چاپی فایننشیال تایمز را می خوانده ام از فردا خواندن نسخۀ سایتی یا نسخۀ موبایل آن را جایگزین روش قبلی می کنم. در این تغییر اصل ماجرا ثابت مانده و تنها نوع قالب است که تغییر کرده اما در ایران چیزی که اتفاق افتاد این بود که چون اساسا فرهنگ مطالعۀ کتاب و مجلات در سطح بالایی نبود و مردم نیاز حقیقی ای به این خواندن هر روزه حس نمی کردند در نتیجه با گسترده شدن فضای مجازی و تغییر فضای رسانه ای اتفاق بدتری افتاد و اینکه در کل، ارتباط مردم با رسانه های ادواری و رسمی قطع شد و دیگر صرف تغییر ذائقه رخ نداد. آنچه اتفاق افتاد این بود که مردم از همان مطالعۀ اندک گزارش ها و اخبار رسانه های رسمی و جدی به سمت استفاده از جاذبه های فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و نرم افزار های پیام رسان و ...رفتند که عمدتا هم مبنای پیگیری آن ها بر اساس چهره ها و مد و فان و اخبار غیر رسمی و ... بود و حجم عمدۀ استفادۀ مردم در این حوزه ها خلاصه شد. از طرف دیگر می بینیم که میانگین ساعت مصرف رسانه های مکتوب تا پیش از این در بین مردم پایین بود اما اکنون بر اساس آمار و گزارش های داده شده، میزان استفادۀ مردم مثلا از تلگرام و ... اعدادی را در حد چند ساعت نشان می دهند و این به این معناست که ما دچار گسست خیلی خطرناکی شده ایم. نه به این خاطر که مردم دیگر نسخۀ چاپی نمی خوانند و به سمت موبایل و ... رفته اند به این خاطر که مردم ما دیگر مطلب جدی نمی خوانند و پیگیر گزارش ها و مقاله ها و خبرهای جدی نیستند، مشکل اساسی همین جاست وگرنه بنده به شخصه با وجود اینکه ناشر نشریۀ مکتوب هستم از گستردگی استفادۀ مردم از موبایل برای کسب خبر، هیچ نگرانی ای ندارم، چون در کل دنیا همیشه آن چیزی که ارزش داشته و دارد محتواست و این محتواست که می تواند بر سر کاغذ بنشینند یا در موبایل و...
مشکل جامعۀ ما این است که بدون عبور از فضای مطالعۀ گستردۀ نشریه و روزنامه و کتاب، وارد فضایی با جاذبه های بالا مثل عکس و موسیقی و فان و ... شده که از قضا دارای پیام قوی و موثری هم نیست و این امر باعث شده که همان ارتباط کمی که با مطبوعات رسمی داشت نیز قطع شود و در این زمینه پر واضح است که فضای مجازی بر صنعت نشر تاثیر منفی گذاشته است. گرچه نباید کتمان کرد که حضور شبکه های اجتماعی توانسته است سرعت انتقال پیام را بالا ببرد و تا حدی جامعه را از خط قرمزهای عرفی و نه حدود شرعی و قانونی، پیش تر ببرد.»
سهم مطبوعات و رسانه های رسمی در عدم تمایل مردم به آن ها تا چه میزان است؟
اگر چه تغییر ذائقۀ مردم امری طبیعی است اما از کنار کم کاری رسانه های رسمی نیز نباید گذشت. امیر اکبری در ادامۀ گفتگو در این باره می گوید: «یک چیز در جامعۀ ما جا افتاده و آن این که همیشه برای فرار از مشکلات دنبال عامل بیرونی هستیم یا به عبارتی دیگر، نقش عامل بیرونی را در مشکلات، جدی تر از عوامل دیگر می بینیم و این دیدگاه حتی در مورد مطالعۀ کتاب هم وجود دارد. توجیه ما برای این معضل که چرا مردم ما کتاب نمی خوانند، گرانی کتاب است در صورتی که ما هم مثل هر محصول دیگری باید تابع نظر مخاطب باشیم و متناسب با فضای روز جذابیت ایجاد کنیم. محصول فرهنگی و محتوای رسانه ای حتما باید در شیوۀ نگارش و ارائۀ مطالب خود جاذبه هایی که امکان ایجاد آن در روزنامه های کاغذی وجود دارد را اعمال کند. به عقیدۀ من این کم کاری در خود ما به عنوان صاحبان رسانه های مکتوب، بسیار جدی بوده است.»
راه حلی برای خروج مطبوعات از بحران مجازی
سردبیر روزنامۀ اصفهان امروز در پاسخ به این سوال که «آیا راه حلی برای خروج مطبوعات از بحرانی که برای آن به وجود آمده، وجود دارد یا خیر؟» اظهار داشت: «در این زمینه دو راه حل به ذهن بنده می رسد. یکی این که رسانه هایی که فعالیت های چاپی و سایتی دارند و خوب کار می کنند به فضای مجازی به چشم یک پدیدۀ فانتزی نگاه نکنند. برای توضیح این مطلب یک مثال می زنم، ما روزنامه هایی داریم که تحریریه های ۱۰۰ یا ۱۵۰ نفره دارند اما کانال اطلاع رسانی آن ها در فضای مجازی توسط یکی دو نفر اداره می شود و این معنای همان نگاه فانتزی به این مقوله است که مشکل گشا نیست. و راه حل دیگر این که خود ما در فضای مجازی کار جدی انجام بدهیم، کاری که مبتنی بر اصول و ارزش های خبری باشد. البته این امر بدین معنا نیست که از قالب های خشک استفاده کنیم. ما می توانیم با ارائۀ اخبار درست و ارائۀ درست اخبار، کاری کنیم که کسانی که قصد استفادۀ درست از رسانه را دارند مأمنی را در این فضا پیدا کنند تا اخبار و مطمئن و با اعتبار را از آن دریافت کنند. این رویکرد باعث می شود که ما نه تنها در مقابل فضای مجازی تسلیم نشده باشیم بلکه ورود خوبی هم به آن داشته باشیم. چیزی که مهم است این مسئله است که ما باید خلاقانه کار کنیم و ببینیم جای چه اموری خالی است و چه فعالیت های خدماتی را در همین فضای مطبوعات می توان انجام داد و بعد هرکس متناسب با حوزۀ خود این کار را انجام دهد. از طرفی دیگر، مورادی که به پذیرا شدن محتوا کمک می کنند مثل کوتاه نویسی، استفاده از عناصر بصری و ... را رعایت کنیم. این کارها اگر چه در کل تاثیر چندانی بر روی شاخص رشد استفاده از مطبوعات در جامعه نخواهد داشت اما قطع به یقین می تواند سرعت کاهش تیراژها را کندتر کند.»
سوم ماه مه میلادی را در جهان، نه تنها روز مطبوعات که روز آزادی مطبوعات هم می نامند، چرا که مثل هر ارزشی که می تواند در خدمت و یا خیانت عده ای قرار بگیرد، مطبوعات نیز می تواند هم وسیله ای برای استحمار باشد، هم وسیله ای برای استبصار و از این جهت است که آزادی مطبوعات، در انجام رسالت آگاهی بخش خود، بیش و چه بسا پیش از وجود خود آن اهمیت دارد.