زندگی برای آسایش و آرامش واقعی یا فخرفروشی ؟
تجملگرایی را میتوان یکی از معضلات جدی و عدیده فعلی جامعه قلمداد کرد، آفتی که در شرایط فعلی اقتصادی کشور، مشکلات و نارساییهای موجود را عمیقتر میکند، در این گزارش، ابعاد هر چه بیشتری از رواج تجملگرایی در جامعه مورد واکاوی قرار میگیرد.
تجملگرایی را میتوان یکی از معضلات جدی و عدیده فعلی جامعه قلمداد کرد، آفتی که در شرایط فعلی اقتصادی کشور، مشکلات و نارساییهای موجود را عمیقتر میکند، در این گزارش، ابعاد هر چه بیشتری از رواج تجملگرایی در جامعه مورد واکاوی قرار میگیرد.
به گزارش تسنیم، امروزه، تجملگرایی به یکی از معضلات جدی و عدیده جامعه مبدل شده، با وجود نارساییهای متعدد اقتصادی، تردیدی وجود ندارد که بخشی از معضلات فعلی، ریشه در تجملگرایی دارد و در صورت کنترل این عارضه، بسیاری از معضلات اقتصادی کنونی جامعه مهار خواهد شد.
طرح این موضوع به معنای عدم سوء مدیریت و کتمان مشکلات اقتصادی نبوده و نیست و بدون تردید با برنامهریزی مدون و اصولی، از بروز بسیاری از چالشهای اقتصادی کشور جلوگیری میشد، اما با همه این اوصاف، رواج اشرافیگری و تجملگرایی، شرایطی را ایجاد کرده که هزینههای زندگی به نسبت دهههای گذشته مضاعف شده است.
به واقع، یکی از دلایل اصلی سهولت تأمین معیشت در دهههای گذشته و دشوارتر شدن این امر، ناشی از همین پدیده است و در صورت فقدان گرایش به این ناهنجاری، به تبع، شرایط مطلوبتری بر اقتصاد کشور جاری و ساری میشد.
متاسفانه، معضل اشرافیگری از بدو تولد در زندگی بسیاری از اقشار و گروههای اجتماعی سایه می افکَنَد و بعضا حیات این آفت تا لحظه مرگ نیز ادامه مییابد.
برگزاری جشنهای آنچنانی به مناسبت تولد فرزند خانواده تا اجرای مراسم آنچنانیِ سوگواری و عزاداری برای فرد مرحوم یا مرحومه، نمونه ای از این عارضه به شمار میرود که کم و بیش بسیاری از افراد بصورت مستقیم یا غیر مستقیم شاهد و ناظر آن بودهاند و حداقل از دور یا نزدیک، اوصاف آن را شنیدهاند.
این در شرایطی است که ازدواج های آسان و قناعت زوجین از نمونه خصوصیات بسیاری از خانوارهای ایرانی بوده که امروزه به دلیل تغییرات جدی در سبک زندگی و همچنین هجمه سنگین تبلیغاتی و نفوذ و رسوب شبکههای مجازی کمتر اثر و نشانهای از آن یافت میشود.
کم نیستند کارشناسان و صاحب نظرانی که معتقدند از زمانی که تجملگرایی در زندگی خانوارهای ایرانی باب شده، دامنه اختلافات، تنش ها، شکایات و گلایهها و طلاق ها نیز تعمیق شده و اساسا یکی از دلایل اصلی کاهش سن طلاق و افزایش سن ازدواج ریشه در همین پیده شوم و نامیمون دارد.
اگرچه به درستی بسیاری از محققان بر این عقیدهاند که سرچشمه بسیاری از این نارساییها به مشکلات و کاستیهای اقتصادی باز میگردد، اما در این میان کمتر کسی به این موضوع اشاره می کند که عامل اصلی ظهور و بروز بسیاری از این کاستیها نیز به زندگی اشرافی و رواج تجملگرایی معطوف میشود.
زندگی برای آسایش و آرامش واقعی یا فخرفروشی و رقابتهای ناسالم؟
عمده تلاش بخش قابل توجهی از خانوارهای ایرانی در گذشته، بر این امر استوار بود که با تلاش و کوشش مضاعف، زمینه و بستر آسایش و آرامش خود و خانواده خویش را فراهم سازند، اما متاسفانه در سالیان اخیر و بخصوص از دهه 70 به بعد،رفته رفته این رویکرد و سبک زندگی با تغییراتی جدی همراه شد.
با نیم نگاهی به زندگی بسیاری از خانوارهای ایرانی و بخصوص زندگی زوجِینِ دهه شصتی و هفتادی، به این واقعیت پی میبریم که بخش قابل توجهی از تلاش و کوشش کنونی، با هدف نائل شدن به مقاصد دیگری انجام میپذیرد، اهدافی که در ظاهر، آرامش و آسایش را دنبال میکند، اما در واقع، عقبه اصلی آن،به رقابت های ناسالم و فخر فروشی استوار میشود.
متاسفانه پیامد و نتیجه این سبک از زندگی به افسردگی و کاهش لذت واقعی و پایدار از زندگی منتهی میشود.
امیر اکبرزاده، یکی از فروشندگان لوازم خانگی در غرب استان تهران با اشاره به رواج و شیوع تجملگرایی در غرب استان تهران و بسیاری از شهرها و شهرستان های کشور، گفت: با وجود مشکلات بسیار اقتصادی که انکار آن ساده لوحانه و غیر منصفانه به نظر می رسد، اما با یک بررسی میدانی در سطح بازار به راحتی به این واقعیت پی خواهیم برد که متاسفانه در هر دو عرصه خرید، فروش و عرضه وتقاضا، بخش قابل توجهی از نیازها و سفارشات بر پایه اشرافیگری و اقلام غیر ضروری استوار می شود.
وی افزود:به عنوان نمونه، در بخش لوازم خانگی، بسیاری از متقاضیان در صدد خرید وسایلی هستند تا لوازم منزل خود را نونوار کنند در صورتی که در سالیان و دهه های نه چندان دور گذشته،عمده خریدها تنها در شرایطی انجام می پذیرفت که کالا یا وسیلهای در منزل بر اثر استهلاک و خرابی، بلا استفاده میشد و چارهای جز خرید لوازم جدید باقی نمیماند.
اکبرزاده گفت: با وجود رکود سنگینی که در بازار لوازم خانگی شاهد آن هستیم اما بسیاری از مشتریان و مراجعه کنندگان با هدف به روز کردن لوازم منزل خویش مراجعه می کنند و جالب اینجاست که بسیاری از این افراد،در زمره طبقات متوسط و حتی ضعیف جامعه قرار دارند، یعنی به مانند گذشته، لزوما افراد و گروه های ثروتمند به خرید و تهیه چنین وسایلی مبادرت نمیورزند.
این فروشنده لوازم خانگی در غرب استان تهران، بیان کرد: همین رویکرد باعث میشود برخی از جوانان امکان تهیهجهیزیه را پیدا نکنند و به تبع در چنین شرایطی یا باید قید ازدواج را بزنند و یا ابتدا به ساکن در همان آغاز زندگی،متحمل بدهی های سنگینی شوند.
وی افزود: مشابه این پدیده در بسیاری از بخش های دیگر نیز قابل مشاهده است و متاسفانه هر روز شرایط، اسفبار تر از دیروز میشود و در صورت استمرار این وضعیت، قطعا معضلات و مشکلات اقتصادی با حجم،تعدد و تکثر هر چه بیشتری همراه خواهد شد.
متاسفانه نمود و بروز این پدیده، حتی در برگزاری مراسم سوگواری و ختم و ترحیم نیز پرنگ تر شده و این در شرایطی است که در گذشته، فوتِ فرد، مصداق و مثالی برای بی ارزش بودن زندگی مادی بود، اما امروزه (در میان برخی افراد و خانواده ها) به بهانه ای برای فخر فروشی و رقابت ناسالم میان اقوام و آشنایان مبدل شده است.
قطعا با آموزش صحیح، فرهنگ سازی، پرهیز از تبلیغات تجملگرایانه و آگاهی بخشی به جوانان و خانوارها، بخش قابل توجهی از این عارضه قابل کنترل خواهد بود، امری که با تحقق آن گامهای سازندهتری در جهت تحقق و حصول سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز برداشته خواهد شد، در غیر اینصورت همچنان ضریب مشکلات و معضلات اقتصادی با شدت و عمق هر چه بیشتری همراه میشود و متضرر اصلی این شیوه و روش معیوب،کلیت جامعه و کشور خواهد بود.