چرا باید احمدینژاد آزاد باشد اما خاتمی نه
خرازی گفت: اگر من و امثال من حرف میزنند همه آنها در چارچوب نظام است، چرا باید احمدینژاد آزاد باشد اما کسی مثل خاتمی باید چه کند که قبولش کنند؟
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: من معتقد بودم توسعه مقدم بر عدالت است اما در حال حاضر با قدرت فریاد میزنم اشتباه کردم
به گزارش ایلنا، صادق خرازی در نشست «ساز و کار و موانع رسیدن به عدالت اجتماعی» عنوان کرد: معتقدم عدالت را نباید نسبی انجام داد! نه با دیدگاه ارسطویی و نه افلاطونی، معتقدم در تحقق عدالت موفق نبودیم و فجایع زیادی داشتیم. در بعضی از ادوار مثل جنگ، دفاع از کشور و استقلال و آزادی وظیفه مردم بود مردم وظیفه خود را انجام دادند اما این انجام وظیفه مردم بود.
وی افزود: به زعم من دولتها متفاوت ارزیابی میشوند. دولتی که تمام انرژی و توان خود را گذاشته تا توزیع همه چیز عادلانه باشد، مقدمه حکمرانی خوب است، البته هنوز به آن حکمرانی خوب نرسیدیم.
خرازی ادامه داد: مهمترین عنصر عدالت، حکمرانی مستحکم و عالی است که همه جامعه را در نظر بگیرد، تحقق عدالت میتواند دارای ابعاد متفاوتی باشد، اما مهمترین شاخصه آن آزادی است که اگر نباشد زبان قلم و کلام مهجور میماند و روح عدالتخواهی مردم زندانی میشود.
وی عنوان کرد: راه مبارزه با فساد از قلم و کلام آزاد و آزادی است، مهمترین خروجی آزادی، عدالت است. عدالت و تقوا مکمل یکدیگر هستند، اختلاف دیدگاه همه بر سر همین عدالت بود، بسیاری از متفکران که نماد هستند، مثل مطهری و ملاصدرا در بحث اقامه عدالت تردید داشتند، حتی در زمان امامان معصوم هم تردید در عدالت مسئله مهمی بود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه ما نمیتوانیم عدالت را اقتصادی بسنجیم هرچند که در آن هم قابل قبول نیستیم، گفت: وقتی از سفر اهوز و خوزستان برمیگشتم چیزهایی دیدم که در هیچ کجا نظیرش نبود. خوزستان از شهرهای ثروتمند است، حتی به راحتی میتواند به کشورهای ثروتمندی همچون کویت طعنه بزند. همه امکانات نفتی و پتروشیمی در خوزستان است اما همه این امکانات نابود شده است. پس کدام عدالت؟ بیاید ببینید چه کردید.
خرازی یادآور شد: حلبیآبادها را ببینید مردم زیر کوهها و در غارها زندگی میکردند. اگر قبلا این مسائل را به من میگفتند تا قبل از اینکه ببینم باور نمیکردم. ما بحث انتزاعی نمیکنیم چون فایدهای ندارد. مهمترین بشارت قرآن به انسان عدالت و تقوا است. کسی که مدعی تقوا است باید اول عدالت را انجام دهد. عدالت مقدم بر توسعه است؟ یا بالعکس؟ آزادی مقدم است یا عدالت؟ ده میلیون درخت از بین رفته است آن هم تنها به خاطر بیتدبیری دولتها. سد ساختند و همه منابع و زمینها از بین رفته است، هشت میلیون میش و گاومیش در آب زندگی میکنند از یک روستا که چهارده هزار گاومیش داشت، هفت عدد مانده است. همه روستاها را نابود کردیم ! من با هلیکوپتر در جنوب به جایی رفتم که در خیابان یک ماشین ندیدم. کدام عدالت؟
وی گفت: مردم ایذه قیام نکنند؟ چرا نکنند؟ حق با آنهاست در فقر دست و پا میزنند.
خرازی درباره سفرش به خوزستان گفت: در خوزستان یک روستا من را بردند که نمیشد در آن نفس کشید. به نظر من باید این مسائل را فریاد زد. عدالت یعنی این! وقتی میگوییم مفهوم عدالت، آزادی است و آزادی بدون عدالت معنی ندارد، از چه سخن میگوییم؟ اگر میخواهید کلامی منعقد شود از پدیدههاست که تبدیل به پیام میشود، وقتی پدیده نباشد نمیتوان از آزادی و عدالت سخن گفت!
وی افزود: من معتقد بودم توسعه مقدم بر عدالت است اما در حال حاضر با قدرت فریاد میزنم اشتباه کردم! تنها راه درک مفاهیم مهمی همچون عدالت، احترام به آزادی احترام به قلم و احترام به کلام است. اگر دکارت نبود، یونان نبود، مکتب یونان هم نبود و پیام جهان پساصنعتی شنیده نمیشد! اگر ملاصدرا نبود ذهنی به اسم ذهن استدلالی وجود نداشت، در واقع تنها راه انتقال پیام عدالت حرمت به آزادی و حرمت به قلم است. فرهیختگی ذهن ایرانیان از افرادی چون ملاصدرا است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد: ما در بحث عدالت اجتماعی نمیتوانیم بگوییم قوه قضاییه فاسد است چون خود این سخن هم ظلم است و اگر عدالت اجتماعی میخواهیم نمیتوانیم ظلم کنیم. در میان قضات ما انسانهای شریفی هستند برخی از افراد در قوه قضاییه انسانهای شریفی هستند که تماما سعی میکنند با ظلم بجنگند.
وی گفت: ما هنوز نمیدانیم عدالت چیست؟ نظم اجتماعی در عدالت به چه معنا است؟ آزادی و نظم اجتماعی کجای عدالت قرار دارد؟ من اصلا به آزادیهای جنسیتی معتقد نیستم. عدالت ماورای آنها است. مطهری و شریعتی در تمام عمر خود فریاد آزادی سر دادند. هیچوقت شریعتی بی عدالتی نکرد. همیشه هم معترض ظلم بوده است. صحبت من این است که ما فقط وقتی پیاده هستیم، آزادیخواهیم اما وقتی سوار اسب قدرت میشویم یادمان میرود کجا بودیم چه کردیم تا پیاده میشویم دموکرات میشویم.
خرازی گفت: سخنانی که در بعضی بیانات دولتمردان است هیچ ارتباطی با آزادی بیان و اصل رعایت حقوق انسانی ندارد. اگر ارتباطی داشت الان با خوزستان ویران روبه رو نبودیم اینها دردهای جامعه است، ما تبدیل به سوپاپهای جامعه شدهایم، چرا نمایندگان مجلس وقتی از همه مشکلات خبر دارند کاری نمیکنند؟
وی ادامه داد: دیدگاه من برای امروز کشور چیز دیگری است؛ اگر میخواهید عدالت اجتماعی باشد، قانون مینو خالقی را بردارید. تا به مجلس آمد، فهمیدید اشتباه کردید؟ اگر میخواهید نباشد چرا میگذارید به مجلس برود؟ دو دوتا ۱۷ نمیشود، ما نباید سر هم را شیره بمالیم باید شفاف حرف برنیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: نزدیک انتخابات مردم عزیز هستند. اما بعد از انتخابات هیچ کسی از حال آنها خبر ندارد، انقلاب اسلامی یکی از مردمیترین انقلابها است، یکی از پاکترین انقلابهای مردمی انقلاب ایران بود. انقلابی نبود که با تفنگ پیروز شود، انقلابی بود که همیشه بر ظلم پیروز بود.چرا به اینجا رسید؟ سر خود را شیره نمالیم همه چیز واضح است چرا حاج قاسم محبوب است ولی دیگری نیست؟ چرا در نظرسنجیها حاج قاسم محبوب است؟ چون میدانند امنیت میآورد! چرا هاشمی انقدر محبوب بود؟ این مردم با شعور هستند با این مردم نمیشود با الفاظ و شعار و مکتب و دروغ سخن گفت.
وی تاکید کرد: عدالت اجتماعی شاخصهای مختلفی دارد که یکی از آنها زندگی آسایش است که برخوردار از همه موهبتهای الهی است بسیاری از دانشجویان ما مشکل دارند حتی برای درس خواندن! من که از خود این نظام هستم. اگر من و امثال من حرف میزنند همه آنها در چارچوب نظام است، چرا باید احمدینژاد آزاد باشد اما کسی مثل خاتمی باید چه کند که قبولش کنند؟
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: چهل میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند با چه شور و شوقی منتظر آیندهای روشن بودند، بپذیرید ناکارآمد هستید. ریشه این اعتراضها اصلا سیاسی نیست. مردم از اصولگرا و اصلاحطلب عبور کردند. مشکلات جدی زندگی مردم را نابود کرده است. مردم درد و دل میکنند اما هیچ کسی نمیشنود. با این مشکلات کسی از مسئولان نباید شب راحت بخوابد مگر آنکه دغدغه مردم را نداشته باشد. مجلس، دولت و قوه قضائیه باید فکر مردم باشند.