بهزاد نبوی:درمجلس ششم تحصن کردیم و استعفا دادیم؛چه نتیجه ای داشت واقعا؟

بهزاد نبوی در مصاحبه با روزنامه شرق در باره بی نتیجه بودن تندرویهای اصلاح طلبان گفت: من خودم جزء کسانی بودم که در آن حرکت (تحصن و استعفا در مجلس ششم) حضور داشتم. به جرئت می‌گویم آن حرکت هیچ نتیجه عینی و ملموسی نداشت؛ حتی همفکران ما که برای مجلس هفتم کاندیدا شده و ردصلاحیت هم نشدند، در انتخاباتی که اداره آن بر عهده دولت اصلاحات بود، رأی نیاوردند.

بهزاد نبوی در مصاحبه با روزنامه شرق در باره بی نتیجه بودن تندرویهای اصلاح طلبان گفت: من خودم جزء کسانی بودم که در آن حرکت (تحصن و استعفا در مجلس ششم) حضور داشتم. به جرئت می‌گویم آن حرکت هیچ نتیجه عینی و ملموسی نداشت؛ حتی همفکران ما که برای مجلس هفتم کاندیدا شده و ردصلاحیت هم نشدند، در انتخاباتی که اداره آن بر عهده دولت اصلاحات بود، رأی نیاوردند.

نتيجه چه شد؟ ٣٠ کانديداي اصولگرا (از تهران) وارد مجلس هفتم شدند. اين نشان مي‌دهد مردم الزاما به تندترين حرف‌ها رأي نمي‌دهند. ما هرچه را زورمان مي‌رسيد براي جلوگيري از انتخاباتي که حق نامزدشدن را بسيار محدود كرده و بيش از هفت هزار نفر در آن ردصلاحيت شده بودند، در مجلس ششم به کار بستيم. از طرفي، دوستان اصلاح‌طلبي كه ردصلاحيت نشده بودند، اكثرا نتوانستند رأي بياورند و اقليت کوچکي را در مجلس هفتم تشکيل دادند.

در انتخابات ٩٤، موج ردصلاحيت‌ها خيلي بيشتر از انتخابات مجلس هفتم بود؛ به‌طوري‌که شوراي عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان مجبور شد از طريق يک آگهي اينترنتي از اصلاح‌طلباني که صلاحيتشان در تهران تأييد شده بود، بخواهد براي نامزدي و حضور در فهرست، خود را معرفي کنند. حدودا ٢٠٠ نفر فرم پر کردند و از ميان آنها ١٧ يا ١٨ نفر را گزينش کردند. مردم هم به آن فهرست رأي دادند. حالا اين کار بهتر بود يا کار ما در مجلس ششم؟

*ما در انتخابات مجلس هفتم شرکت نکرديم، چه اتفاقي افتاد؟ چه نتيجه‌اي گرفتيم؟من براي شما انتخابات مجلس هفتم و دهم را مقايسه می کنم. در انتخابات دور هفتم، اصلاح‌طلبان ردصلاحيت‌نشده كه در رأسشان آقاي كروبي بود، فهرستی ٣٠نفره براي تهران دادند که هيچ‌کدام رأي نياوردند. آراي مردم را هم آقاي موسوي‌لاري که وزير کشور بود، شمارش مي‌کرد. ولي در انتخابات ٩٤ با وجود اينکه هيچ‌کس باقي نمانده بود و از طريق اينترنت فهرستی عمدتا از افراد ناشناس تهيه شد، همه آنها رأي آوردند.

*من سياست صبر و انتظار را قبول ندارم؛ چون معتقدم شرايط به گونه‌ای است که مي‌توان فعاليت کرد. ممکن است نتايج دلخواه ما حاصل نشود و بسيار كُند به سمت اهداف اصلاحي پيش برويم؛ اما اين روش به‌مراتب بهتر از نشستن در کنج خانه است.

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار