حامد محضرنیا : برای خواندن قطعه‌های مذهبی هزار تومان هم نگرفتم!

خواننده جوان کشورمان، از سختی‌های انتشار آلبوم، قضاوت‌های نادرست و سختی کار در موسیقی گفت.

خواننده جوان کشورمان، از سختی‌های انتشار آلبوم، قضاوت‌های نادرست و سختی کار در موسیقی گفت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ زمانی قطعه‌ای خوانده بود که پس از قهرمانی ذوب آهن اصفهان در ورزشگاه پخش شد. از همان موقع کسانی که در ورزشگاه بودند، کنجکاو شدند بدانند، صدای لطیفی که به گوششان خورد، متعلق به چه کسی است؟ انتظار این هواداران خیلی طول نکشید، چرا که سال ۹۲ آلبوم «استثنایی» از این خواننده منتشر شد.
اوج هنرنمایی و شنیده شدن صدای این خواننده اصفهانی، پس از خواندن تیتراژ برنامه‌های تلویزیونی رقم خورد. تیتراژ برنامه پربیننده «مردم چی میگن» از جمله فعالیت‌هایی بود که باعث شد، پیشنهاد خواندن چندین تیتراژ به حامد محضرنیا داده شود و در اواسط دهه ۹۰ نام این خواننده حسابی بر سر زبان‌ها بیفتد.

اما مدتی است که محضرنیا کمتر در رسانه‌ها دیده شده است و به این بهانه با این خواننده جوان، گفت و گوی صمیمانه‌ای ترتیب دادیم که در ادامه آن را می‌خوانید.


آقای محضرنیا، از ورودتان به دنیای موسیقی بگویید. کار حرفه‌ای را از کجا آغاز کردید؟

ورود من به دنیای موسیقی با خواندن قطعه‌ای برای تیم فوتبال ذوب آهن بود. به هر حال ورزش هم یک ژانر در کار‌هایی بود که انجام دادم. البته اوج کار من در حوزه ورزش، قطعه «قهرمان ایرانی» بود که خیلی شنیده شد و مورد توجه مردم قرار گرفت. این آهنگ به نوعی امضایی بود، برای کار‌های من. این قطعه جنبه‌های مثبت فراوانی داشت و البته بخش منفی هم داشت.

چه جنبه منفی داشت؟

مثلا خیلی‌ها وقتی کار ملی می‌خوانید، به شما برچسب این را می‌زنند که فلانی سفارشی کار است و ملی می‌خواند. به هر حال آن هم یک ژانر است؛ ژانری مانند قطعه‌های عاشقانه و مذهبی.

یعنی از خواندن این قطعه پشیمانی؟

اصلا این طور نیست. اگر باز هم به عقب برگردم، آن را می‌خوانم. یک بخشی از مخاطبان قطعه قهرمان ایرانی، طرفداران والیبال هستند که البته جوانان ه. روز جامعه هستند. هر کاری که بکنی به هر حال منتقدانی دارد. این کار یک کار جدید بود و البته به پیشرفت من خیلی کمک کرد.


ورود رسمی شما به دنیای موسیقی از کجا رقم خورد؟

ورود رسمی من به موسیقی با آلبوم «استثنایی» بود. این آلبوم در سال ۹۲ با همکاری محسن یگانه، شهاب اکبری، پوشان حداد، رضا تاج بخش، امید حاجیلی، پیام تونی و شهبازی که رهبر ارکستر ارمنستان بود، تولید شد. این فعالیت‌ها با انتشار تک آهنگ‌ها ادامه پیدا کرد تا اینکه قطعه «شرمندتم» برای محرم ساخته و خیلی شنیده شد. این کار سبب ورودم به صدا و سیما شد. چرا که پس از آن قطعه «ممنونم» را برای تیتراژ «برنامه امروز هنوز تموم نشده» خواندم. این تیتراژ به نوعی، نقطه عطفی در کار‌های من بود که باعث شد، خواندن سه تیتراژ تلویزیونی دیگر به من پیشنهاد شود.

چند تیتراژ برای تلویزیون خواندید؟

تا این لحظه نزدیک به ۴۰ تیتراژ برای تلویزیون خواندم از جمله تیتراژ برنامه‌های «گلخانه»، «مردم چی میگن» که تصویری هم پخش شد و به شهرتم کمک کرد.

چه خوب شد که از پخش شدن تصویر خواننده صحبت کردید. به نظرتان موسیقی تصویر‌هایی که از خوانندگان در تلویزیون یا فضای مجازی و اینترنت پخش می‌شود، چه مقدار به شهرت آن‌ها کمک می‌کند؟

ما نزدیک به ۴۰۰ هزار خواننده در کشور داریم، اما به عقب که برگردیم، در دهه ۴۰ و ۵۰ حدود ۵۰ خواننده داشتیم و هر چه جلوتر رفتیم بر تعداد خوانندگان اضافه شد. آن زمان‌ها خواننده شدن و به شهرت رسیدن خیلی راحت‌تر بود، اما در حال حاضر با وجود شبکه‌های اجتماعی و تبلیغات گسترده و تعدد خوانندگان، مشهور شدن، حتی از راه غیر اصولی هم کار سختی است، چه برسد به اصولی حرکت کردن.

اسم، صدا، تصویر خواننده، همگی در موسیقی امروز به شهرت یک خواننده کمک می‌کند. برای من خیلی سخت بود که این سه را کنار هم داشته باشم. خیلی‌ها اسم حامد محضر نیا را می‌شناختند، ولی نمی‌دانستند کیست. بعضی‌ها هم صدای من را شنیده بودند. آن موسیقی تصویری که از من در تیتراژ برنامه «مردم چی میگن» پخش شد، سبب شد که همه، تصویر و صدای من را در کنار هم ببینند و این موضوع به شناخته شدن من در میان مخاطبان موسیقی و تلویزیون کمک فراوانی کرد.


کارنامه شما را که نگاه می‌کنیم، بسیاری از قطعاتی که خواندید و دیده شد، معطوف به موضوعات ارزشی و حماسی بوده است. علاقه‌ای به خواندن قطعات عاشقانه ندارید؟

برای من سبک مهم نیست. حرف دل مهم است که خواننده با صداقت کامل آن را به ملودی تبدیل کند و به گوش مخاطب برساند. مردم ما خیلی دغدغه دارند و مشغله‌ها ذهن آن‌ها را درگیر کرده است. همین موضوع باعث شده آن‌ها وقت کمی برای تفریح، داشته باشند. یکی از آن دسته کار‌هایی که باعث می‌شود، مردم کمی استراحت کنند و حالشان خوب شود، فشار دادن دکمه ضبط است. مردم می‌خواهند وقتی ضبط ماشینشان روشن می‌شود، حس خوبی پیدا کنند؛ بنابراین من به عنوان یک خواننده تمام تلاشم را می‌کنم کار خوب تولید کنم تا مخاطب از وقتی که برای گوش کردن قطعه من می‌گذارد، لذت ببرد.

مثلا در مسابقات المپیک وقتی حسن یزدانی قهرمان شد، آن لحظه خوشحالی مردم را نمی‌شد با هیچ چیز عوض کرد. من دقیقا همان موقع در استودیوی پخش بودم آهنگ اجرا کردم. این‌ها نشان می‌دهد که وظیفه سنگینی روی دوش من است و باید در ژانر‌های مختلف کار‌های با کیفیت بخوانم.

به نظرتان خوانندگان و گروه‌های موسیقی، چقدر به حال مردم توجه می‌کنند و متناسب با نیاز آن‌ها می‌خوانند و می‌نوازند؟

این روز‌ها از این موضوع خیلی ناراحتم که هر شعری خوانده می‌شود و هر کاری مورد تایید قرار می‌گیرد و مردم آن را می‌شنوند. بعضی‌ها یک جوری توازن موسیقی را به هم ریختند که واقعا اوضاع را بد کرده است.

چرا چنین فضایی در موسیقی شکل گرفته است؟

وقتی مسیر فعالیت موسیقی وارد میانبر می‌شود، چنین موضوعاتی پیش می‌آید. البته من کمبودی در موسیقی ندارم و جایگاه خودم را در هنر اول دارم؛ بنابراین این حرف‌ها را از روی کینه یا عقده نمی‌گویم. بحثم این است که چرا در جامعه موسیقی امروز ما ۴-۵ مدیربرنامه برند و کنسرت گذار هستند که هر کدام سه خواننده دارند و آنچنان موسیقی کشور را در انحصار خودشان گرفتند که دست زیاد نشود؟ از آن طرف همین مدیربرنامه‌ها برای تیتراژ خواندن هزینه می‌کنند. از طرف دیگر در کانال‌های مشهور تلگرامی تبلیغشان می‌شود که صدایشان شنیده شود. زمانی که یک خواننده فلان مقدار پول می‌دهد که در تبلیغات سریال «شهرزاد» حضور داشته باشد، وقتی یک خواننده در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌کند، تکلیف کار خوب چه می‌شود؟ من هیچ کدام از این پشتیبان‌ها را ندارم. خیلی از خواننده‌ها که الان هم کنسرت می‌گذارند در ماهواره تبلیغشان پخش می‌شود. روی صحبت من با آن دسته از مسئولان وزارت ارشاد است که به راحتی به این دوستان مجوز می‌دهند. فعالیت ما در موسیقی مثل یک مسابقه دو می‌ماندکه دست و پای من را بسته اند و مسابقه را آغاز می‌کنند. پس از مثلا ۵۰ متر دستان من را باز می‌کنند و می‌گویند، حالا بدو. خب من به آن‌ها نمی‌رسم.

یعنی کسانی که الان پر کار هستند و بسیار هم دیده می‌شوند از این راه‌ها وارد موسیقی ایران شدند و فعالیت می‌کنند؟

نمی‌گویم همه این گونه هستند. ما خواننده خوب هم داریم.

مردم چگونه از این اتفاقات لطمه می‌خورند؟

نتیجه این فعالیت‌ها می‌شود مشکلاتی که در تولید موسیقی رقم می‌خورد. نظارت‌های ضعیف کار را به این جا کشانده است. حق مردم این نیست که هر موسیقی را بشنوند. این‌ها در زندگی شخصی مردم تأثیر می‌گذارد. همانطور که یک قطعه موسیقی می‌تواند حال مخاطب را خوب کند، یک موسیقی بد هم می‌تواند ذهن مخاطب را آشفته کند. باید یک مدیریت اساسی باشد. باید مسئولان مثل پزشکان یک پروانه کسب بدهند و یک چارچوبی برای خواننده تعیین کنند که طبق آن عمل کند. الان همان محدودیتی که برای خوانندگان گذاشته شده است، فقط برای چند خواننده اعمال می‌شود و دیگر خوانندگان آن را رعایت نمی‌کنند.

از این موضوعات بگذریم. چرا چند وقتی خبری از شما نبود؟

معتقدم که هر چه زیاد دیده شوید، از چشم می‌افتید. از قصد این مدت مقابل چشم‌ها نبودم. یک مدت زیادی پر کار بودم و در تلویزیون زیاد دیده می‌شدم؛ این دیده شدن‌ها باعث شد که شاید مردم کمی نسبت به من زده شوند.


ظاهرا بازگشتت با تیتراژ‌هایی برای برنامه‌های عید همراه بوده است؟

بله. برای عید امسال دو تیتراژ خواندم که یکی برای برنامه «زمانی برای خندیدن» است و دیگری قطعه‌ای است که از شبکه‌های مختلف سیما پخش می‌شود.

از ویژگی‌های تیتراژ زمانی برای خندیدن برایمان بگویید.

تیتراژ «زمانی برای خندیدن» را به این دلیل خواندم که درباره شادی مردم است. همیشه دوست دارم، کاری تولید کنم که مردم با آن شاد شوند. قطعه‌ای که خواندم بسیار شاد بود و ریتم مناسبی داشت. شعر کار از علی بحرینی بود که در زمانی کوتاه این کار را به من رساند. مهدی معظم تنظیم کار را انجام داد و خودم آهنگسازی را انجام دادم.

حدود یکسال از نخستین کنسرتت گذشته است، از حسی که آن روز داشتید برایمان بگویید.

کنسرت آمل من پارسال عید بود و به دلیل اینکه بسیاری از مردم کشور به این شهر می‌آیند آمل را انتخاب کردیم. خدارا شکر کنسرتم سولداوت شد. کنسرت یک حس و حال عجیبی دارد و، چون همه چیز از ساز تا صدا زنده به گوش مخاطب می‌رسد بیشتر از هر چیزی برای خواننده جذاب است. واقعا نمی‌توانم حسم را بیان کنم.

ظاهرا با آن مدیر برنامه دیگر فعالیت نمی‌کنید؟

متاسفانه به دلیل اختلاف نظر ها، همکاری من و آن مدیربرنامه به پایان رسید.

چرا کنسرت هایتان را ادامه ندادید؟

برنامه ریزی کردیم که با تولید قطعه‌های جدید و متناسب با فضای کنسرت وارد اجرا شویم. در تدارک این کار‌ها هستیم. برای کنسرت گذاشتن باید تغییر ژانر را به مخاطبانم اثبات کنم. کار‌های عاشقانه من زیر سایه کار‌های ملی و ارزشی من مانده و شنیده نشد.

پس برنامه کوتاه مدت شما تولید تک آهنگ است؟

می‌خواهم در سال ۹۷ آهنگ‌های به اصطلاح ماشین خور و عاشقانه تولید کنم. من ارکسترم آماده است، اما می‌خواهم به آمادگی بیشتری برسم.

درباره کار‌های ارزشی که خواندید کمی صحبت می‌کنید؟

کار‌های مذهبی من هیچ کدام سفارشی نبود و باید بگویم که آن‌ها را دلی و عاشقانه خواندم و می‌خوانم. تا الان حدود ۲۰ قطعه مذهبی خواندم که حتی هزار تومان هم بابتش پول نگرفتم.

به فکر انتشار آلبوم هستید؟

به هیچ عنوان به دنبال انتشار آلبوم نمی‌روم. فکر می‌کنم که تولید آلبوم یک حماقت بزرگ است. از وقتی اینترنت پر سرعت اومده و همه در لحظه موزیک دانلود می‌کنند، کسی نمی‌رود یک آلبوم موسیقی از فروشگاه خریداری کند. خیلی از خوانندگان با فروش آلبوم به شکست ۱۰۰ در ۱۰۰ رسیدند. اگر یک آلبوم تولید هم شود، باید اینترنتی منتشر شود.

خب چرا سراغ تولید آلبوم و انتشار از طریق اینترنت نمی‌روید؟

من جوابی که از تک آهنگ‌ها می‌گیرم را از آلبوم نگرفتم.

برخی می‌گفتند حامد محضرنیا صدایش دستگاهی است.

من بار‌ها به صورت زنده خواندم و هر شایعه‌ای را می‌توانند بگویند. فک نمی‌کنم چنین وصله‌ای به من بچسبد.

خواننده مورد علاقه شما کیست؟

خواننده مورد علاقه من حمید عسکری است چراکه تفکر و جنس صداش رو دوست دارم. علاوه بر این محسن یگانه به من مشاوره‌ها داد و با وجود وقت کمی که داشت، تمام قطعات آلبوم استثنایی را گوش داد و مشورت هایش باعث شد هفت قطعه آن آلبوم را به کلی بریزم دور.

به آهنگ سنتی علاقه دارید؟

خیر؛ موسیقی سنتی دوست ندارم به جز قطعاتی که علیرضا قربانی می‌خواند.


بیایید کمی وارد صحبت‌های نوروزی و عید شویم. سال ۹۶ برایتان چگونه بود؟

سال ۹۶ سال خوبی برای من نبود. در این سال، به ایده آل هایم نرسیدم. علاوه بر این اتفاقات بدی مانند زلزله در کرمانشاه رخ داد.

از عید نوروز، چه چیز در ذهنتان نقش بسته است؟

از نوروز تغییر در کار‌ها را در ذهن دارم. من تقویمی دارم که هر سال اهدافم را در آن می‌نویسم و کار‌های اشتباهم را هم می‌نویسم که تکرارش نکنم. عید نوروز می‌تواند با هدف‌های جدید و با انرژی مثبت انسان را به ادامه کار خوشبین‌تر کند.

از نظر شما بهترین خواننده سال ۹۶ چه کسی بود؟

بهنام بانی بهترین خواننده ایران بود. خواننده خیلی خوبی است و مشخص است که زحمت کشیده و صدای درستی دارد. او امسال به حق خودش رسید.

مهمترین اتفاق سال ۹۶ در موسیقی ما؟

امسال اتفاق خاصی در موسیقی ایران نیفتاد و چیز خاصی که در ذهن مردم بماند نبود و به نظرم سال خوبی در موسیقی ایران نبود.

امسال از جشنواره موسیقی فجر، پیشنهاد داشتید؟

از جشنواره موسیقی فجر پیشنهادی نداشتم، چون کنسرتی نداشتم و به تولید قطعه پرداخته بودم.

چند اسم می‌گویم و لطفا نظرتان را درباره اش بگویید.

حامد زمانی: قبلا با هم دوست بودیم و برای قطعه‌های من شعر می‌گفت. کارش خیلی عالی است و صدای ۶ دانگ دارد. ژانر فعالیتش خاص خودش است. خیلی جا‌ها فکر می‌کردند که قطعه قهرمان ایرانی را او خوانده است.

حامد همایون: نظرم درباره حامد همایون همان نظر بهنام بانی است. او هم خیلی سختی کشیده و به نظرم خدا بعد از چند سال او را دید و خوشحالم به جایگاهی که حقش بود، رسیده است.

محمد علیزاده: محمد علیزاده هم شاید باید زودتر به آنچه که حقش بود، می‌رسید. از سال ۸۴ که کوله پشتی را خواند تا الان به حقش نرسید و به نظرم با قطعه «عزیزم» با سبک جدید به جایگاه خودش رسید. تغییر ژانر خیلی خوبی داد و به نظرم خیلی باهوش است و خوب می‌خواند.

در ماشین آهنگ چه خوانندگانی را گوش می‌دهید؟

در ماشینم بنیامین زیاد گوش می‌دهم. زمانی که غمگین می‌شوم، کار‌های احساسی حمید عسکری و محسن یگانه را گوش می‌دهم.

خواننده جوان کشورمان، از سختی‌های انتشار آلبوم، قضاوت‌های نادرست و سختی کار در موسیقی گفت.

آرزویتان در سال ۹۷؟

آرزوی موفقیت برای جوانان می‌کنم. امیدوارم امسال یک سال پر پدیده داشته باشم.

نظرتان درباره باشگاه خبرنگاران جوان چیست؟

به نظرم باشگاه خبرنگارن جوان یک برند است که برای مردم قابل اعتماد است. خودم خیلی علاقه دارم به این خبرگزاری و عضو کانالش هم هستم. یک میلیونی شدنتان را هم تبریک می‌گویم و امیدوارم ۱۰ میلیونی شدنتان را جشن بگیرید. توقع دارم که در باشگاه خبرنگاران به موسیقی که علاقه جوانان است، بیشتر توجه کنید.

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار