پزشکیان: چرا برخوردهای متفاوت نسبت به خاتمی و احمدینژاد وجود دارد
نایب رییس اول مجلس رفع حصر را موجب ایجاد وحدت و انسجام ملی میداند و با یادآوری مسوولیت رییسجمهوری به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی و وعدههای ایشان در زمینه رفع حصر، تاکید دارد که روحانی باید کمک کند این گره باز شود.
نایب رییس اول مجلس رفع حصر را موجب ایجاد وحدت و انسجام ملی میداند و با یادآوری مسوولیت رییسجمهوری به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی و وعدههای ایشان در زمینه رفع حصر، تاکید دارد که روحانی باید کمک کند این گره باز شود.
مسعود پزشکیان همچنین با اشاره به برخی محدودیتها برای رییس دولت اصلاحات، "خاتمی" را یک فرصت بزرگ برای مملکت میداند و میگوید: یکی از مواردی که انسجام جامعه را زیر سوال میبرد، وجود همین سوال در ذهن مردم است که چرا برخوردهای متفاوت نسبت به خاتمی و احمدینژاد وجود دارد.
او در بخش دیگری از این گفتوگو به اعتراضات دی ماه اشاره میکند و تاکید میکند که اگر عدالت را اجرا نکنیم، ناآرامیهای اجتماعی هم حل نخواهد شد.
نایب رییس مجلس همچنین برخی اعتراضات به دولت را وارد میداند و هشدار میدهد که دولت دارد مشتریان خود را از دست میدهد.
مشروح گفتوگوی ایسنا با مسعود پزشکیان را در زیر میخوانید:
پرسش: خبرهایی از رفع حصر در آغاز سال ۹۷ منتشر شده و معاون اول رییسجمهور نیز گفته اقداماتی از سوی شورای عالی امنیت ملی در این زمینه انجام شده، چقدر خوشبین هستین این وعده محقق شود؟
با وجود گرههای کوری مثل حصر، انسجام ملی محقق نمیشود
من بارها این را گفتهام که ما دو مشکل اساسی داریم؛ یکی از آنها اختلافات داخلی است که به نظرم بسیار مهم است. ما این را پای منبرها یاد گرفتهایم که وحدت بین مسلمانها از بزرگترین نعمتهای خداست و این وحدت و انسجام است که ما را از آتش و پرتگاه نجات میدهد بنابراین باید با انسجام زیر پرچم خدا قرار بگیریم. همه ما به کتاب خدا، پیامبر(ص) و امامانش پایبند هستیم و باید بدانیم اگر ضعف، نقص و گرفتاری در جامعه وجود دارد و یا بین کشورهای اسلامی مشکلی بروز میکند این دشمنان هستند که از آن سوء استفاده میکنند. آمریکا و اسرائیل نمیتوانند استقلال ما را ببینند اما باید توجه داشته باشیم که ایجاد وحدت و انسجام با این شرایط غیرممکن است و محقق نمیشود. با وجود گرههای کوری مثل زندان، حصر و مسائلی از این قبیل، انسجام ملی بر نمیگردد. اگر این موضوع حل نشود مشکلات جامعه هم پیچیدهتر خواهد شد و ما سرمایه اجتماعی را از دست میدهیم که موضوع مهمی است و اگر این سرمایه اجتماعی را نداشته باشیم قادر به ایستادگی و مبارزه هم نیستیم بنابراین به هر شکلی شده و به هر نحوی بزرگان صلاح بدانند این موضوع باید حل شود چرا که به نفع مملکت است که این گره گشوده شود. اگر مدبرانه در این زمینه عمل کنیم انسجام داخلی هم افزایش پیدا میکند.
پرسش: شخص رییسجمهور چقدر در این زمینه نقش دارد؟
رییسجمهور، رییس شورای عالی امنیت ملی است. ضمن اینکه از ایشان وعدههایی با ایما و اشاره در این باره شنیدهایم که باید سعی کند به آن عمل کند. انتظار ما این است که با هماهنگیهای صورت گرفته در سطوح بالا این گره باز شود.
پرسش: در مورد آقای خاتمی چقدر امیدوار به رفع محدودیتها هستید؟ و نوع برخورد با ایشان در این مدت را چطور میبینید؟
خاتمی فرصت بزرگی برای مملکت است
ما باید برای پکیچ انسجام ملی فکری کنیم. حصر یکی از اینهاست. نوع گفتوگو، موضعگیری، ایجاد توقعات و مسائل دیگر هم مهم است. اینطور نیست که فکر کنیم صرفا آزاد شدن این افراد و رفع محدودیتها همه مشکلات را حل میکند. ما باید قلب بازتری داشته باشیم، این کار ساده نیست. شاید تحمل برخی سختیها و مشکلات و پذیرش برخی سلیقهها ساده نباشد. باید کاری کنیم که تحمل اینها آسانتر شود. شاید گاهی سخت باشد که برخی چیزها را بپذیریم اما وحدت و انسجام ملی باارزشترین چیزها برای ماست و باید علیرغم اختلاف سلایق در این جهت گام برداریم.
محدودیتهای آقای خاتمی هم از این جمله است. خاتمی یک فرصت بزرگ برای مملکت است که ما میتوانیم او را تبدیل به تهدید کنیم. متاسفانه خیلی وقتها فرصتها را به تهدید تبدیل میکنیم. ما باید از تهدیدها فرصت خلق کنیم نه اینکه فرصت را تبدیل به تهدید کنیم، این برای جامعه و نسل آینده خوب نیست. تصمیمگیران و سیاستگذاران هم باید با تمام وجود این هوشیاری را داشته باشند.
سوال مردم این است که چرا برخورد متفاوت نسبت به خاتمی و احمدینژاد وجود دارد
یکی از مواردی که انسجام جامعه را زیر سوال میبرد، وجود همین سوالات در ذهن مردم است که چرا برخوردهای متفاوت نسبت به خاتمی و احمدینژاد وجود دارد، مردم میبینند که ما چه کار میکنیم و چطور برخورد میکنیم، آنها سوالاتی مستقل از تحلیل ما دارند. در فضای مجازی خیلی حرفها گفته میشود و در انتخابات پیامهای روشنی به جامعه داده میشود که اگر برای آن راهحل نداشته باشیم جامعه را از خود دور میکنیم.
من یادم نمیآید هیچ دولتی حتی دولت بنیصدر مدیرانش را به خاطر کارهای خلاف گرفته باشند حتی یک نفر از آنها را هم به خاطر کار خلاف به دادگاه نبردند در حالیکه شخص رییسجمهور کفایت سیاسیاش رد شد. همین موضوع در مورد آقایان هاشمی، موسوی و خاتمی هم صدق میکند اما اکنون برخی نزدیکان آقای احمدینژاد در زندان هستند و عدهای هم در نوبت محاکمهاند. به هر حال جامعه نوع برخورد با اینها را میبیند و قضاوتی میکنند که مستقل از قضاوتهای ماست. نباید در اینگونه برخوردها خارج از عدالت رفتار کنیم. ما باید آنچه مردم میگویند را بشنویم و گرهها را باز کنیم.
پرسش: در صورتی که این احساس بیعدالتی در مردم ایجاد شود چه آسیبهایی کشور را تهدید خواهد کرد؟
حق نداریم خارج از عدالت با یک جناح برخورد کنیم
در تمامی مسائل قومیتی، جنسیتی، منطقهای و ... دعوا بر سر عدالت است. اگر عدالت اجرا نشود بقیه امور معنایش را از دست میدهد و هیچ چیز به ثبات، امنیت و آرامش نمیرسد. برای کسانی که در مملکت سیاستگذاری و مدیریت میکنند خیلی مهم است که بدانیم حق نداریم خارج از عدالت با یک گروه، جناح و فرد برخورد کنیم بلکه باید برخوردها عادلانه باشد. متاسفانه ما در رفتارمان چنین چیزی را نمیبینیم.
پرسش: اعتراضاتی که در دی ماه اتفاق افتاد با چه زمینهای صورت گرفت و چه پیامی از آن شنیده شد؟
اگر عدالت اجرا نشود، ناآرامیهای اجتماعی هم حل نخواهد شد
ما در مملکت یکسری گرهها، اشکالات و اختلافاتی داریم که زاییده عدم هماهنگی است. اگر مشکلات حل نشود روز به روز حجم آن بیشتر میشود و این به خود ما برمیگردد که باید وحدت داخلی را تقویت کنیم. این بدان معناست که نقاط مشترک قانونی را میثاق مشترکمان بدانیم. قانون میثاق مشترک همه مردم است. هر کس میتواند سلیقه خود را داشته باشد و نباید به خاطر اختلاف سلیقه به جان هم افتاد. ممکن است در جامعه فاصله سلایق بیشتر باشد، ما میتوانیم قانون را ملاک و مبنای انسجام و وحدت ملی قرار دهیم نه اینکه آن را به نفع خودمان تفسیر کنیم.
نباید قانون را سلیقهای اجرا کنیم بلکه باید آن را برای همه بپذیریم. اگر عدالت را اجرا نکنیم ناآرامیهای اجتماعی هم حل نخواهد شد. الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم. نبود عدالت هم به معنی ظلم است. وقتی به کسی ظلم میشود صدایش در میآید، نباید این فرد را سرکوب کرد، این امر باعث شدت گرفتن ناآرامیها میشود. ما باید در زمینه نوع به کارگیری نیروی انسانی، پرداخت به او، احترام به نیروی انسانی و پست دادن به آن مساوی به مردم نگاه کنیم. اگر این مسائل را حل نکنیم ناآرامیهای بیشتری اتفاق میافتد. اگر عدالت اعمال نشود این اعتراضات نقطه پایانی نخواهد داشت و اگر انسجام وجود نداشته باشد صدمه خواهیم خورد، این موضوع غیرقابل انکار است. وحدت و انسجام با تفرقه و اختلاف حاصل نمیشود. به یاد بیاوریم که حق با علی (ع) بود ولی ایشان ۲۵ سال به خاطر وحدت و انسجام سکوت کرد. این وحدت و انسجام گم شده ماست و اگر بود مشکلات جامعه حل میشد.
پرسش: رابطه دولت را با اصلاحطلبان چطور میبینید؟
من نمیدانم اصولگرایان به چه اصولی معتقدند که منِ پزشکیان به آن معتقد نیستم. ما زندگیمان بر اساس اصول بوده و روی آن ایستادهایم اما بدون اصلاحات نمیشود روی اصول ماند. اگر هدفی را تعیین کنیم و قرار است به آن هدف برسیم باید در نوع رفتار و عملمان تغییر ایجاد کنیم که این همان اصلاحات است و در اجتماع، سیاست، اقتصاد و فرهنگ معنا پیدا میکند. ما برای اینکه به هدفهای والای خود برسیم باید توانمندی و مهارت پیدا کنیم در غیر این صورت به آنها دست پیدا نخواهیم کرد. اصلاحطلبی و اصولگرایی موضوع روشنی است اما من اصلاحطلبی را با اصولگرایی در تقابل نمیدانم بلکه این دو را لازم و ملزوم یکدیگر میبینم. یک اصلاحطلب نمیتواند اصول نداشته باشد، حرف اینها از اصول کدام است. ما در اسلام پنج اصل داریم، مگر غیر از این اصول به چیز دیگری گرایش دارند؟
پرسش: عملکرد دولت را در دوره دوم چطور ارزیابی میکنید و فکر میکنید دلیل برخی نارضایتیها بویژه از سوی برخی حامیان دولت در انتخابات از رییسجمهور چیست؟
دولت مشتریان خود را از دست میدهد
در رابطه با آقای دکتر روحانی چه قبل و چه بعد از انتخابات من بارها گفتم که منطق حکم میکند ما هوای مشتریان خود را داشته باشیم نه اینکه با کسی که مشتری ما نیست دعوا کنیم اما اگر کسانی که مشتری ما هستند و برای ما تلاش میکنند را نتوانیم راضی نگه داریم، طبیعتا همان کسانی را هم که داریم از دست میدهیم. به هر حال گروه اول در بزنگاهها به ما مراجعه نکردند و اگر هوادارانمان را در نیابیم همینها را هم از دست میدهیم. ما در هر برخورد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باید هوای مشتریان را داشته باشیم و اول باید هوای کسانی که کنارمان هستند را داشته باشیم. به نظرم دولت در این زمینه خوب عمل نمیکند و هوای مشتریانش را ندارد و اشکال همین جاست.
به هر حال یک عده نمیخواهند دولت موفق باشد و دولت را رقیب خود میدانند. البته وقتی دولتی رای بیاورد متعلق به همه است و چپ و راست ندارد اما عدهای نمیخواهند جناحی که در قدرت قرار دارد توفیق پیدا کند تا طرف مقابل جایگزین او شود، این روش درستی نیست اما در مورد افرادی به این دولت معتقد بودند و برای آن تلاش کردند و کمک کردند سر کار بیاید اگر دولت هوای این افراد را نداشته باشد دیگر کسی نیست که برای دولت سینه سپر کند، این اشکال به دولت وارد است و من هم تذکرات خود را در این زمینه گفتهام. من معتقدم دولت با اطمینان بیشتری میتواند به کسانی دل ببندد که با تمام وجود میخواهند به دولت برای رسیدن به نیات خودش کمک کند تا کسی که اصلا دولت را قبول ندارد. من این را بارها منتقل کردهام و گفتهام این اشکال به دولت وارد است و دولت دارد مشتریان خود را از دست میدهد. این موضوع در مورد اصل انقلاب هم صدق میکند، آن زمان مردم ۹۸ درصد به نظام جمهوری اسلامی آری گفتند اما کم کم این انسجام کمتر میشود. ما باید به خودمان بیاییم و هوای مردم را داشته باشیم و خدمتگزار آنها باشیم و در ارائه خدمت به آنها تفاوتی قائل نشویم. متاسفانه ما نسبت به ۹۸ درصد اولیه مشتریانمان را از دست دادهایم، این نشان میدهد اتفاقاتی افتاده است.
در اوایل انقلاب مردم مقابل مخالفان میایستادند و جنگ را هم مردم اداره کردند و تمام قدرتهای دنیا را به عقب راندند. اگر مردم در صحنه باشند قدرتهای خارجی جرات نمیکنند به ما چپ نگاه کنند اما اگر مردم در صحنه نباشند، چه دشمن داشته باشیم یا نه، به مشکل بر میخوریم.
پرسش: تعامل دولت و مجلس را در سال گذشته از رای اعتماد به وزرا تا استیضاح سه وزیر چطور دیدید؟ و چقدر این تعامل دوسویه بوده است؟
اکثریتی در مجلس میخواهند دولت به وعدههایش عمل کند/ دولت تعامل خود با نمایندگان را افزایش دهد
مجلس تا جایی که توانسته علیرغم گلایههای موجود سعی کرده دولت را در لوایح، قوانین و حتی مدیریت کمک کند. در سه استیضاح اخیر هم شاهد بودیم که مجلس اجازه داد هر سه وزیر بر سر کار بمانند. به هر حال اکثریتی در مجلس هستند که دلشان میخواهد دولت کارش را انجام دهد و البته به وعدههایش جامه عمل بپوشاند. باید توجه داشته باشیم که با اختلاف و درگیری فرصت برنامهریزی به وجود نمیآید و بیثباتی و ناامنی ایجاد میشود. مجلس تا جایی که میتوانسته با دولت همکاری کرده و کار درست هم همین است اما خواست و توقع نمایندگان هم دغدغهای است که باید دولت به آن توجه کند. اگر ارتباطات نزدیکتر شود و گفتوگو بیشتر شود، تعامل هم افزایش مییابد و خود به خود بسیاری از مشکلات حل میشود. اگر قدری این تعامل بیشتر بود شاید این استیضاحها انجام نمیشد، بلکه میشد به جای آن گفتوگو کرد و به فهم مشترکی رسید. بهتر است دولت تعامل خود را با نمایندگان تا جایی که میتواند افزایش دهد و اگر در جایی هم اختیار قانونی ندارد با زبان خوش عذرخواهی کند.
پرسش: در مورد بودجه که در پایان سال گذشته در مجلس بررسی شد، انتقاداتی وجود داشت که تمام بودجه در مجلس بررسی نمیشود و تنها چند درصد از بودجه در مجلس مطرح میشود. آیا این انتقادات را وارد میدانید؟
بودجه شرکتهای دولتی اصلا در مجلس مطرح نمیشود، در روند بررسی بودجه هم نظرات مختلفی وجود دارد. به هر حال این روالی است که پیش از این هم در بودجهریزی وجود داشته است. مشکلی که در خصوص بودجهریزی وجود دارد این است که خیلی وقتها در مجلس برای همه مشکلات میخواهیم ردیف و اعتباری در نظر بگیریم اما منابعمان محدود است. این ردیفها سالها مثل یک جوی باریکی میماند اما حرکت رو به جلویی اتفاق نمیافتد و صرفا هزینه نگهداری، پیمانکاری و دفتر و دستک میشود. اگر ما بتوانیم اعتبارات هر سال را به چند موضوع اساسی اختصاص دهیم مثلا یک سال مشکل آب، یک سال مشکل صنعت و یک سال مشکل کشاورزیمان حل میشود. در این صورت تمام هم و غم خود را روی یک موضوع خاص میگذاریم و هر چه بودجه است به آن موضوع اختصاص میدهیم. مثلا در خانواده ممکن است یک بار یخچال بخریم، یک بار فرش و یک بار ماشین و بسته به توان خود عمل میکنیم اما نهایتا پولمان به نتیجه میرسد.
ما از اول انقلاب برای آب، راه، کشاورزی، آموزش و پرورش، صنعت و اقتصاد اعتباراتی در نظر گرفتیم و برایشان قانون نوشتیم اما مشکلات این حوزهها همچنان حل نشده است. به نظر میرسد اگر عزم ما این باشد که این مشکلات را یک باره حل کنیم با یک برنامهریزی امکانپذیر خواهد بود. اگر در این زمینه با منطق عمل میشد تا حالا خیلی از مشکلاتمان حل میشد. شرایط فعلی مثل این است که ما چاههای زیادی به عمق یک متر تا دو متر بکنیم اما به آب نرسد در حالیکه بهتر است یک چاه عمیق ۱۰ متری بکنیم تا به آب برسیم.
پرسش: آیا از مدیریت مجلس راضی هستید؟ برخی نمایندگان معتقدند در اداره مجلس نقش حداقلی دارند.
ساختار مجلس همین است، در این ساختار مدیریت به همین شکل تعریف شده و نقش نمایندگان را آییننامه داخلی مجلس تعیین میکند. ما باید آگاهانه به آییننامه مجلس رای بدهیم. الان هم میبینیم هر جا طبق آییننامه عمل نمیشود اعتراض بیشتری شنیده میشود. آییننامه فعلی نتیجهاش همین است و باید اصلاح شود تا اختیارات نمایندگان به شکلی که مورد انتظار است در آید. طبق آییننامه فعلی، رییس مجلس اختیار دارد معاونهای مختلفی انتخاب کند و نواب رییس و هیات رییسه و نمایندگان در این رابطه قادر به تصمیمگیری نیستند. اما اگر هم اعتراضی در این زمینه وجود دارد باید از راه اصلاح آییننامه پیگیری شود.