حمله کیهان به پرستویی : اسم آن حرکات مبتذل و مستهجن را هنر می‌گذارید؟!

پرویز پرستویی در مطلبی که اخیرا در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام خود نوشته، نسبت به آوارگی رقاصه و معروفه دوران شاه، ابراز تاسف کرده و انقلاب و مردم انقلابی ایران را به شدت ملامت نموده که چرا موجب فرار چنین رقاصه‌هایی از وطن شدند!

این روزها پرویز پرستویی و مواضعش درباره بزرگان هنر معاصر خبر ساز شده است؛ از چند روز قبل که جدلی شکل گرفت که لقب «عزت انتظامی» بهانه اش بود و تا همین روزهای متاخر که ویدئویی از «جمیله» بیرون آمد و موضع متفاوت پرستویی خبر ساز شد:شرح مختصری از دو ماجرا را در ادامه می خوانیم:

ماجرای اول از این قرار بود که؛

حامد بهداد که گفته بود «در حالی که فردین و بهروز وثوقی ممنوع الکار بوده اند لقب آقای بازیگر به عزت الله انتظامی داده شده و این نامردی است» پرویز پرستویی در کامنتی به صحبت های حامد بهداد واکنش نشان داد..

پرستویی این گونه واکنش نشان داده بود:

«لقب آقای بازیگر را فردین و بهروز وثوقی هم قبول داشتند،حامد بهداد و بنده در جایگاهی نیستیم که برای استاد انتظامی تعیین تکلیف کنیم»

بهدا دوباره پاسخ پرستویی را داد؛

پرویزجان! استاد عزت انتظامى بازیگر برحقِّ سینماى ایران است و همه طلبه و مدیونیم. اما وقتى زمانه فرصت بقیه هنرمندان را میسوزاند و ما سکوت می‌کنیم مشکل پیش می‌آید. مشکل این القاب و تاریخ جعلی است.بهداد البته اشاراتی داشت به نامردی های که در حق امثال فروزان و وثوقی و فردین شده و آن ها ممنوع الکار شدند...

اما خب حاشیه های پرستویی و خاکستری که از ققنوس برچسب خورده های هنر این خاک بلند شده تمامی ندارد و این بار انتشار ویدئویی از «جمیله» و واکنش پرستویی به اواضع نامساعد هنرمند غربت نشین، کیهان را تحریک کرد که کل قضیه را زیر سوال ببرد:

روزنامه کیهان در شماره امروز نوشت:

با توجه به روندی که مدتی است برخی از به اصطلاح سلبریتی‌ها ازجمله پرویز پرستویی در دفاع از بازیگران و رقاصه‌های شاهنشاهی در پیش گرفته‌اند، در اصل مسئله تعجبی وجود ندارد اما چند سؤال از جناب پرستویی باقی می‌ماند که امیدواریم ایشان اگر نه در ملاء عام اما در خلوت، لااقل به خودش پاسخ صادقانه‌ای بدهد:

1- شما گفته‌اید «اگر خودمان را سانسور نکنیم، اکثرا این هنرمند را به خوبی می‌شناسیم».اما مگر نه اینکه این خانم رقاصه کاباره بوده و صرفا آنها که اهل کاباره و اینگونه مکان‌های مفسده‌انگیز بودند، ایشان را رویت می‌کردند؟ به راستی چه تعداد از مردم ایران در آن زمان به کاباره می‌رفتند که به قول شما اکثرا بایستی این رقاصه را می‌شناختند؟

2- آیا آن‌گونه که شما گفته‌اید، چنین عناصر فاسدی در دل مردم ایران جای داشتند؟! اگر چنین بود چرا سینمای ایران پیش از آغاز نهضت اسلامی در سال 1356 به دلیل عدم استقبال مردمی، رسما ورشکسته اعلام شد؟!

3- شما گفته‌اید که «یه روزی کلی برای هنرش (منظور حرکات در واقع ناموزون همین رقاصه) هورا می‌کشیدیم»! واقعا چه کسانی برای رقاصی‌های مستهجن و عریان چنین عنصری هورا می‌کشیدند؟ به نظر می‌آید فقط همان کسانی که مشتری کاباره‌ها بوده و آخرشب‌ها به قول معروف کله‌شان از مشروبات الکلی داغ می‌شد، برای حرکات ناموزون امثال این فرد، هورا کشیده و دست می‌زدند و اسکناس‌های نامشروع خود را به پایشان می‌ریختند. واقعا شما اسم آن حرکات مبتذل و مستهجن را هنر می‌گذارید؟!

4- آیا انقلاب و مردم چنین افرادی را از کشور بیرون راندند یا خودشان فرار کردند تا بساط فساد و ابتذالشان را در جایی دیگر پهن کنند؟ مگر خودتان تعدادی از امثال همین افراد که در کشور ماندند را نام نبرده‌اید؟ آیا انقلاب و مردم، زندگی را از آنها سلب کردند؟ آیا اگر انقلابی صورت نمی‌گرفت و همان فضای سینمای پیش از انقلاب تداوم می‌یافت، افرادی مانند شما اساسا مجالی برای ابراز وجود پیدا می‌کردند؟

ارسال نظر