بهزاد فراهانی: پذیرفته‌ام که به ما فحاشی کنند

پذیرفته‌ام این فرهنگی است که طی نیم قرن پیش‌رو در کشور ما جا افتاده؛ اینکه عده‌ای بیایند بی‌دلیل به یک هنرمند فحش بدهند، در زندگی خصوصی او دخالت کنند، به حریم شخصی‌اش تجاوز کنند و... این روزها همه خبر‌بر شده‌اند.

بهزاد فراهانی گفت و گویی با روزنامه فرهیختگان داشته که بخش هایی از آن را می خوانید:

*سینمای ایران به خاطر مدیریت دولتی و حاکمیت سرمایه‌، دستخوش باندبازی‌هایی شده است. همان‌طور که سایه این باند‌بازی‌ها را امروز می‌توانیم در تلویزیون نیز ببینیم. درست است که اگر بخواهم سر این صحبت را باز کنم ممکن است به عده‌ای بربخورد اما باید این مساله را عنوان کنم که من و تعداد دیگری از بازیگرانی که به‌عنوان کارمند قدیمی تلویزیون هستیم و از دهه 40 تا امروز به شکل مستمر دراین عرصه فعالیت کرده، ‌مدرس دانشگاه بوده‌ایم و صرف‌نظر از بازیگری و کارگردانی، در بسیاری از دپارتمان‌های تلویزیون هم حضور داشته‌ایم و همیشه از سوی مدیران تلویزیون مورد کم‌لطفی قرار گرفته‌ایم. پیش از هر چیز بگذارید بگویم تلویزیون فعلی ما ملی نیست درحالی که امام خمینی (ره) براین باور بودند که تلویزیون باید یک دانشگاه باشد. سوال من امروز از گردانندگان تلویزیون این است که شرایط فعلی این رسانه چقدر در حال‌حاضر بار آموزشی برای مردم دارد؟! تقریبا هیچ.

* من به آینده این تئاتر خوش‌بین نیستم و می‌گویم عن‌قریب است که کار تئاتر معاصر به ژانگولر بازی هم بکشد.نفس تئاتر منقد و معترض و ژرف‌گراست و اگر من نوعی را وادار کنند برای آنکه مخارج گروهم را تامین کنم، تئاترم را از مفاهیم عمیق اجتماعی خالی کنم و آن را به سمت شوخی‌های جنسی و رکیک و سخیف ببرم، زیر بار نخواهم رفت.

برخی تصور می‌کنند مخاطب امروز بیشتر درگیر مسائل امرار معاش است و اساسا جنس مخاطب امروز تئاتر با دهه 40 و 50 تفاوت دارد، نظر شما چیست؟

نه، این ذهنیت شما جوانان است که فکر می‌کنید در دهه 40 و 50 همه چیز گل و بلبل بوده درحالی که این اشتباه است. در آن دهه‌ها هم به هنرمندان به سادگی سالن برای اجرا نمی‌دادند، بار ممیزی نمایشنامه‌ها زیاد بود و... . بنابراین درباره آنچه شما نسبت به مخاطب امروز گفتید باید‌ بگویم تئاتر خوب و پرمحتوا می‌تواند دلشوره مخاطب امروز را تخفیف بدهد، چراکه ریشه در روانشناسی اجتماعی دارد؛ به شرط آنکه مدیران فرهنگی ضرورت تئاتر را درک کنند. حالا که شما دارید با این سوالات مرا متهم می‌کنید به این سوال من جواب بدهید، به نظر شما اگر کاری از جنس نمایشنامه‌های پیراندلو، ایبسن و... امروز روی صحنه برود نمی‌فروشد؟

از این بحث که بگذریم، سوال دیگری در ارتباط با اهالی رسانه از شما دارم. خاطرم هست در سال‌های اخیر یک خبرنگارنما در قالب یک مصاحبه تصویری با شما سوالاتی را مطرح کرد که موجب رنجش خاطرتان شد، به‌خصوص آنکه این ویدئو در فضای مجازی هم دست به دست شد و واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت. خود شما در جایگاه مصاحبه شونده چطور با این دلشکستگی کنار آمدید؟

پذیرفته‌ام این فرهنگی است که طی نیم قرن پیش‌رو در کشور ما جا افتاده؛ اینکه عده‌ای بیایند بی‌دلیل به یک هنرمند فحش بدهند، در زندگی خصوصی او دخالت کنند، به حریم شخصی‌اش تجاوز کنند و... این روزها همه خبر‌بر شده‌اند.

ارسال نظر