هر سه دقیقه یک طلاق!

۱۷۵‌هزار جدایی در سال ۹۶ ثبت شد! خواندن این رقم احساس خاصی را در افراد برنمی‌انگیزد، اما اگر بدانید این آمار از سال ۱۳۴۴ تاکنون در ایران سابقه نداشته، آن هنگام چه احساسی دارید؟ در واقع میزان طلاق در سال گذشته در ۵۱ سال تاریخ ایران بی‌تکرار بوده است.

۱۷۵‌هزار جدایی در سال ۹۶ ثبت شد! خواندن این رقم احساس خاصی را در افراد برنمی‌انگیزد، اما اگر بدانید این آمار از سال ۱۳۴۴ تاکنون در ایران سابقه نداشته، آن هنگام چه احساسی دارید؟ در واقع میزان طلاق در سال گذشته در ۵۱ سال تاریخ ایران بی‌تکرار بوده است. اولین زمزمه‌ها و هشدارها از بروز سونامی طلاق در کشور از سال ۸۸ آغاز شد و رشد نرخ طلاق از همان زمان سیر صعودی گرفت.

از همان زمان نسبت به گسست بنیان‌های خانواده و مشکلات متعدد میان زوجین‌ایرانی هشدار داده می‌شد. دکمه هشدار طلاق از همان زمان زده شد و امروز و بعد از هشت سال زنگ هشدار بلندتر از هر زمان به گوش مسئولان و مردم رسید. هر چند در سال ۹۵ بحث به ثبات رشد در نرخ طلاق رسید، اما این ثبات دیری نپایید و غول طلاق از تمام برنامه‌های ارائه شده یا نشده مسئولان در ارتباط با حفظ بنیان‌خانواده پیشی گرفت.

اگر آمار طلاق به میزان کنونی فزاینده باشد دور از انتظار نیست که تا چند سال آینده مردم بیش از ازدواج طلاق بگیرند. مسائل اقتصادی بسیار مهم‌اند، اما عامل اصلی برای طلاق نیستند. مجموعه‌ گسترده‌ای از عوامل، خودرو ترمز بریده طلاق را در کشور می‌رانند. هر چه طلاق در جامعه بیشتر شود دست و دل جوانان برای ازدواج نیز بیشتر می‌لرزد. هر چه بگوییم انتهای زندگی زناشویی مثل ته خیار تلخ است، جوانان کمتر و کمتر به سمت ازدواج می‌روند. با وضعیت موجود اگر از عاقبت تلخ ازدواج سخن بگوییم سخن گزافی نگفته‌ایم و بهتر است جای انکار به فکر راه چاره باشیم که اگر امروز اقدامی نکنیم فردا بسیار دیر خواهد بود. البته ناامیدی از ازدواج راه‌حل کاهش میزان طلاق نیست و باید به جوانان بیش از گذشته بیاموزیم که چگونه می‌توانند کمترین میزان ریسک طلاق را در زمان ازدواج داشته باشند.

آمار ازدواج و طلاق در سال 96

سازمان ثبت احوال آمار ازدواج و طلاق سال ۹۶ را منتشر کرد. براساس این آمار تعداد ازدواج‌های ثبت‌شده نسبت به سال ۱۳۹۵، حدود هشت‌درصد کاهش داشته، در حالی که تعداد طلاق‌ها به حدود ۱۷۵‌هزار مورد رسیده که بیشترین آمار ثبت‌شده در تاریخ ایران است. براساس آمار اعلام شده، پارسال ۶۰۹‌هزار مورد ازدواج ثبت شده و تعداد طلاق‌ها ۱۷۵‌هزار مورد بوده است. به این ترتیب نسبت طلاق‌ها به ازدواج‌های ثبت‌شده در یک سال به ۲۹‌درصد رسیده است که بالاترین آمار در تاریخ ثبت‌احوال ایران از سال ۱۳۴۴ است. تعداد طلاق‌ها از آغاز دهه ۱۳۷۰، روندی صعودی داشته است. اما از اوایل دهه ۱۳۸۰ همزمان با افزایش تعداد ازدواج‌ها که بیشتر مربوط به متولدان دهه۱۳۶۰ بود، تعداد طلاق‌ها هم افزایش یافت. تا جایی که در سال ۱۳۸۵، تعداد طلاق‌ها به بیش از دو برابر سال ۱۳۷۵ رسید. با این حال از سال ۱۳۸۹، با آغاز کاهش تعداد ازدواج‌ها، تعداد طلاق‌ها همچنان در حال افزایش است.

17 عامل موثر بر طلاق

یک جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «آرمان» با اشاره به مهم‌ترین عوامل طلاق بر قابل‌قیاس نبودن میزان طلاق در کشور نسبت به کشورهای اروپایی و همسایه تاکید کرده و می‌گوید: خوشبختانه هنوز میزان طلاق در کشور ما به‌شدت کشورهای اروپایی و همسایه مانند ترکیه، بحرین و کویت نیست، اما در هر صورت بحران‌آفرین است. امان‌ا... قرایی‌مقدم می‌افزاید: متاسفانه آمار طلاق در سال 96 بیانگر آن است که روند افزایش طلاق همچنان ادامه دارد و سال‌به‌سال بر میزان طلاق در کشور افزوده می‌شود.

در حال‌حاضر حدود 28‌درصد طلاق در جامعه رخ می‌دهد و تقریبا از هر 5/3 ازدواج یکی از آنها به طلاق می‌انجامد. او می‌گوید: این آمار بحران‌زاست، زیرا گرایش جوانان به ازدواج را کاهش می‌دهد و امروز دختر و پسر به یک اندازه از مساله طلاق وحشت دارند و به آن فکر نمی‌کنند. قرایی‌مقدم خاطرنشان می‌کند: این آمار به روان جوانان جامعه و همچنین بقای‌خانواده ضربه می‌زند. این در حالی است که خانواده نهادی بسیار مهم است که اساس جامعه را تشکیل می‌دهد.

او می‌افزاید: جامعه شناسان خطر فروپاشی و اضمحلال خانواده را از دهه 50 مطرح کردند. باتوجه به وضعیت کنونی و مساله افزایش ازدواج‌های نابسامان نهاد خانواده از هم فرومی‌پاشد و این مهم‌ترین خطر تهدیدکننده جوامع‌انسانی است. قرایی‌مقدم می‌گوید: عدم‌تشکیل خانواده تمام ارکان جامعه را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، اقتصاد جامعه شکل نمی‌گیرد، میراث‌فرهنگی در جامعه منتقل نمی‌شود، شخصیت افراد نابهنجار می‌شود. فرزندان طلاق برای انتقال میراث‌فرهنگی از خانواده توشه‌ای ندارند و آموزش کافی را در بستر خانواده نمی‌بینند و در نتیجه در زندگی نیز به موفقیت چشمگیری نمی‌رسد.

او خاطرنشان می‌کند: میزان بالای طلاق گرایش جوانان به ازدواج را کاهش می‌دهد و در مقابل میزان روابط‌نامشروع را در شهرهای بزرگ افزایش می‌دهد. درنهایت نسبت به ازدواج هراس‌اجتماعی در جامعه پدیدار می‌شود. قرایی‌مقدم می‌افزاید: مطالعاتم بر مساله طلاق از سال 56 نشان می‌دهد که حدود 17 عامل بر میزان طلاق اثرگذار است که به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنم. در حال‌حاضر ازدواج‌ها برپایه احساس هستند تا منطق. بنابراین این ازدواج‌ها براساس درک‌منطقی، شناخت و آگاهی صورت نمی‌گیرند. زوجین در خیابان یکدیگر را مشاهده می‌کند یا آنکه در فضای‌مجازی با یکدیگر آشنا می‌شوند. مساله دیگر تاثیر رسانه‌های بیگانه بر سبک زندگی ایرانیان است.

در جوامع غربی طلاق امری عادی و بیانگر نوعی پیشرفتگی در جامعه است. مسائل اقتصادی و تنوع‌طلبی دختران و پسران از علل دیگر است. برخی از زنان و مردان به‌دلیل عدم پاسخگویی به نیازهای عاطفی توسط همسرانشان به روابط نامشروع اقدام می‌کنند. او تاکید می‌کند: طبقه اجتماعی بر طلاق موثر است و در طبقات پایین و بالای جامعه میزان آن کمتر است. در طبقه پایین زن وابستگی اقتصادی زیادی به شوهر دارد و از سوی دیگر ارزش و هنجار اجتماعی محکم‌تر است و باور بیشتری به این ارزش‌ها دارند، طلاق در آنها کمتر است.

در طبقات اجتماعی بالا نیز زنان از امکانات بالایی برخوردار هستند که حاضر به از دست دادن آنها نیستند. بیشترین میزان طلاق‌ها در طبقه متوسط جامعه است، زیرا در این طبقه اکثر زنان شاغل هستند، درآمد دارند و احساس استقلال مالی می‌کنند و خود را با همسران خود برابر می‌دانند و حرف‌شنوی کمتری از شوهران خود دارند. البته صرفا استقلال مالی زن دلیل بر طلاق نیست و عوامل دیگری نیز موثر هستند. ازدواج‌های اجباری و بالا‌بودن سن دختر از پسر عوامل طلاق هستند. قرایی‌مقدم می‌افزاید: پنج سال اول ازدواج و در سنین طوفانی 18 تا 25 میزان طلاق در میان افراد بالاست.

اگر دوره پنج‌ساله زندگی مشترک به سلامت طی شود پس از آن زوجین به آرامش می‌رسند. بنابراین به تدریج آرامش و توافق فکری صورت می‌گیرد. دوره سنی طوفانی دیگر سنین 35 تا 42 سال در مردان است و آنها به ازدواج مجدد راغب می‌شوند. حتی تفریحات خارج از خانه و خانواده برای مردان و زنان به عامل طلاق تبدیل شده است. طلاق در خانواده‌هایی که مردان به میزان زیادی خارج از محیط خانه قرار دارند و معمولا غیبت‌های چند‌ماهه در محیط خانه دارند نیز زیاد است. او تاکید می‌کند: نبود شادی و نشاط در خانه و جامعه عامل بسیار مهمی برای افزایش طلاق است، زیرا نبود شادی جو خانواده را متشنج می‌کند و میزان طلاق را افزایش می‌دهد. طلاق در شهرهای بزرگ که افراد بیشتر درگیر روزمرگی‌ها هستند، بیشتر از شهرهای کوچک و روستاهاست و میزان ناتوانی جنسی را در شهرها بالا می‌برد. عامل دیگر نیز کمرنگ شدن معنویات، دین و اصول اخلاقی است.

منبع: روزنامه آرمان/ آرزو ضیایی

ارسال نظر