بانویی که هنرش را وقف کرد

مژگان همایونی از زنان فعال، مؤثر و پیشگام در حرفه‌هایی چون خیاطی و هنرهای تزیینی است که پیوسته درصدد بوده از جایگاهش قدمی به جلوتر بردارد و هنر و حرفه‌اش را برای بهبود شرایط اجتماعی هزینه کند. او هماره تلاش کرده تا هنر و حرفه‌اش را در راهی زیباتر به ثمر بنشاند و آن را وقف جامعه‌ای کند که جوانانش با بسیاری از معضلات ازجمله بیکاری دست‌به‌گریبان‌اند.

بانویی که هنرش را وقف کرد

اصفهان امروز/ شیما خزدوز: پدربزرگش اصغر همایونی نژاد، معروف به آقای مهر، از خیاط‌های قدیمی خیابان طالقانی اصفهان بود و تجربه دوخت لباس برای رجال و شاهزاده‌های قاجار را هم داشت. بعدها هم در دهه 40 این مرد، نخستین فروشنده اولین چرخ‌های خیاطی، بیشتر سینگر ساخت انگلیس و اولین ماشین‌های بافتنی وایو و امپسال در اصفهان شد.

مادربزرگش، سرور کافوری را هم شاید بتوان نخستین مربی خیاطی و بافتنی با ماشین در اصفهان دانست که ابتدا از زنان رجال و بزرگان هنرجو داشت و بعدها در زیرزمین خانه، نخستین آموزشگاه خیاطی اصفهان را راه‌اندازی کرد.

حال اما مژگان همایونی با این پیشینه خانوادگی و رشد یافتن در میان انبوه چرخ‌های بافندگی شگفت‌آور آن خانه که مثل نمایشگاهی گروه‌گروه بانوان را برای تماشای این دستگاه جادویی به خانه مادربزرگش می‌کشاند، مسیر و آرمان‌های خانوادگی را ادامه داده است و برایش مادربزرگ، بانویی که شش دهه پیش تحصیل‌کرده محسوب می‌شد و پیوسته در تکاپو و فعالیت اجتماعی و تدریس به سر می‌برد، الگویی است که هیچ‌گاه نباید بیکار ماند.

مژگان همایونی می‌گوید: «به یاد ندارم که هیچ روزی، کسی در خانه ما بیکار نشسته باشد، اولین لباس‌های که به دست من دوخته یا بافته شد، برمی‌گردد به زمانی که در دوره ابتدایی تحصیل می‌کردم و اغلب بهترین هدیه‌ای که فکر می‌کردم باید به کسی تقدیم کنم، حتی به معلمانم، کارهای دستی خودم بود. در هجده‌سالگی ازدواج کردم و همسرم هم در نمایندگی چرخ‌خیاطی فعالیت داشت و از آن زمان مصمم‌تر حرفه‌ام را ادامه دادم.»

مژگان همایونی‌نژاد، همواره باهدف‌های متعالی سعی کرده در فضای حرفه‌ای خود متفاوت بیندیشد و پرتلاش عمل کند. سال 65 زمانی که تنها نوزده سال داشت، جوان‌ترین مدیر آموزشگاه خیاطی در اصفهان در خیابان چهارباغ می‌شود، زمانی که تنها شش آموزشگاه خیاطی در اصفهان فعال بود.

او دراین‌باره می‌گوید: «بین سال‌های 66 تا 67 تمام هنرهای خیاطی، گلدوزی، شیرینی‌پزی، بافتنی، آرایشگری، هنرهای دستی سنتی را در ساختمان کوچک فنی و حرفه‌ای آن زمان که تنها دو اتاق داشت گذراندم و مدرک گرفتم؛ اما بیشتر علاقه‌مند بودم درزمینه هنرهای دستی سنتی مثل ترمه‌دوزی، سرمه، سکمه‌دوزی و پته‌دوزی که از هنرهای چند هزارساله ایرانی است، فعالیتم را ادامه دهم.»

«این هنرها را البته در سال‌های اخیر به‌وسیله آموزشگاه خودم دارم در اصفهان باززنده‌سازی می‌کنم و البته برپایی نمایشگاه‌هایی در اماکن تاریخی سبب شده که مردم بیشتر از گذشته با این هنرهای بسیار کهن آشنا شوند بسیار مؤثر است و البته جالب است بدانید که از بین گردشگران خارجی و حتی هندی‌ها که در این سال‌ها خودشان به‌صورت ماشینی و بدل این هنرها را تولید می‌کنند، بسیار با استقبال مواجه بوده و مشتری‌هایی از میان آنها برای ما باقی‌مانده‌اند.»

مژگان همایونی نژاد که سال‌ها، هم به جهت آموزش و هم صحنه‌آرایی برنامه‌های تلویزیونی با شبکه‌های جام‌جم و استانی تهران و اصفهان همکاری داشته است، حالا در مسیر حرفه‌ای‌اش به سطوحی بالاتر و راهی متفاوت می‌اندیشد.

وی می‌گوید: «از زمانی که اولین آموزشگاهم را راه انداختم، تقریباً اکثر هنرجویانم بانوانی بودند که از تمکن مالی نسبتاً قابل قبولی برخوردار بودند و اغلب به جهت پر کردن اوقات فراغت، برای یادگیری به آموزشگاه می‌آمدند؛ اما من از یک جایی به بعد فکر کردم که قطعاً در این شهر بانوان و دخترانی هستند که تشنه یادگیری‌اند و در پی راهی برای کسب درآمد، درحالی‌که از توان مالی برخوردار نیستند و پرداخت هزینه، مانعی برای فعال بودن آنهاست.»

«این شد که از سال 76 تصمیم گرفتم که با جست‌وجوی این افراد، آموزش حرفه و هنرهایم را بی‌مزد و منت در اختیارشان قرار دهم. اولین هنرجویان از افراد تحت پوشش خیریه امام زمان (عج) بودند و در ادامه نوجوانان تحت حمایت بهزیستی، پرورشگاه‌ها و مراکز خصوصی نگهداری از کودکان بی‌سرپرست یا بد سرپرست.»

همایونی نژاد ادامه می‌دهد: «به درخواست خودم دوره‌ها در مکان آموزشگاه برگزار می‌شد که جنبه تفریحی و دورهمی هم برای بچه‌ها داشته باشد و اغلب آنها از این فضا استقبال می‌کردند. بعد طی دوره و آزمون، مدرک مهارت فنی و حرفه‌ای به آنها تعلق می‌گرفت. یک خانواده شده بودیم، حتی با اغلب آنها تا زمان ازدواج و تهیه لباس عروس و سفره عقد همراهی می‌کردم و آنقدر یکدل بودیم که یادم هست یکی از دختران پرورشگاه که دوره‌ای هنرجوی من بود بعد از ازدواجش با همسرش اختلاف پیدا کرد و یک‌شب که از خانه بیرون زده بود، به من پناه آورد!»

اما دغدغه‌های تأمل‌برانگیز مژگان به اینجا خلاصه نمی‌شود تا زمانی که فکر می‌کند، باید با کانون اصلاح و تربیت هم همکاری داشته باشد و طیفی از نوجوانان دختر و پسر را که خواسته یا ناخواسته و یا به جبر اجتماعی با معضلات و انحرافات دست‌به‌گریبان‌اند هم به مسیر کار و فعالیت هدایت کند. او برای نخستین بار تلاش می‌کند که به‌رغم موانع موجود، از سازمان فنی و حرفه‌ای مدرک مهارت هم به این نوجوانان تعلق بگیرد.

او اضافه می‌کند: «این پیشنهاد را به سازمان فنی و حرفه‌ای دادم که برای این دسته از نوجوانان مدرک مهارت که مزیت وام و سابقه فعالیت و اعتبار دارد، صادر شود که آنها پس از گذراندن دوره اصلاحی و تربیتی بتوانند در جامعه به شکل صحیح فعالیت داشته باشند.»

«ابتدا به علت محدودیت‌های قانونی موافقت نشد، من البته پیش از آن به جهت امور خیریه با امور زندان‌ها در ارتباط بودم و در مراسمی که قرار بود از خیرین قدردانی شود و مسئولین فنی و حرفه‌ای هم حضور داشتند و من را در آن محیط به‌عنوان تنها زنی که در این راه این اندازه مصمم است دیدند، پس از یک سال با این پیشنهادم موافقت شد.»

او می‌گوید: «مدرک مهارت برای طیفی از این نوجوانان، آینده‌ساز است و برای عده‌ای دیگر نه ازاین‌جهت که خانواده و محیط زندگی پر معضل، آنها را ناگزیر به بزهکاری می‌کند و گاهی باید عمیق‌تر روی این مسئله کارکرد.»

«من تلاش دارم که امسال با کمک مشاورین و روان‌شناسان تا حد امکان ریشه‌ای‌تر با این افراد کارکنم، کما این‌که در خیلی از موارد، گره‌ها آنقدر کور هستند که یک نفر به‌تنهایی توان گشایش آن را ندارد.»

مژگان همایونی نژاد در این مسیر تلاش کرده که به‌عنوان یک کارآفرین با اختصاص یک کارگاه تولیدی، فرصتی به جهت اشتغال‌زایی، هنرجویانش در مؤسسات حمایتی، ایجاد کند و به سهم خود قدمی دیگر بردارد.

ارسال نظر