الگوهای فرزندآوری در ایران چه تغییری کرده است؟
مطالعات نشان میدهند آمال و آرزوهای زوجین در مورد آینده فرزندانشان، به سرمایه گذاری بیشتر برای تحصیلات فرزندان منجر شده و بر تصمیم آنان برای فرزندآوری موثر بوده است. بنابراین بررسی الگوهای باروری و تحصیلات در شناخت عمیقتر سطح و روند آینده باروری اهمیت ویژهای دارد.
مطالعات نشان میدهند آمال و آرزوهای زوجین در مورد آینده فرزندانشان، به سرمایه گذاری بیشتر برای تحصیلات فرزندان منجر شده و بر تصمیم آنان برای فرزندآوری موثر بوده است. بنابراین بررسی الگوهای باروری و تحصیلات در شناخت عمیقتر سطح و روند آینده باروری اهمیت ویژهای دارد.
به گزارش ایسنا، مطالعات باروری در سالهای اخیر بر عوامل موثر بر کاهش باروری متمرکز بودهاند. عواملی مانند سیاستهای دولتی از نظر گسترش آموزش عمومی به ویژه برای دختران، ایجاد سیستم شبکه بهداشتی و خانههای بهداشت، افزایش دسترسی به تسهیلات توسعهای از جمله برق، آب لوله کشی، وسایل حمل و نقل و تکنولوژی ارتباطی تاثیر غیر مستقیم روی کاهش باروری داشتهاند. افزایش تحصیلات دختران نیز به تاخیر ازدواج و فرزندآوری آنان منجر شده است.
طبق گزارش «سند تحولات و وضعیت جمعیت در جمهوری اسلامی ایران»، تفاوتهای باروری بر حسب سواد و سطح تحصیلات در مطالعات مختلفی نشان داده شده است. به عنوان مثال در سال ۱۳۵۷، تعداد متوسط فرزندان به دنیا آمده زنان برای زنان بیسواد ۶.۶ فرزند و برای زنان با تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دیپلم و بالاتر به ترتیب ۵.۳، ۳.۵ و ۱.۷ برآورد شد. در سال ۱۳۷۹ نیز بررسی جمعیت و سلامت نتایج مشابهی نشان داد. متوسط فرزندان زنده بدنیا آمده زنان بیسواد ۶.۵ فرزند، زنان ابتدایی ۴.۹ فرزند و زنان راهنمایی و دیپلم و بالاتر به ترتیب ۳.۷ و ۲.۷ فرزند داشتند.
سطح بالای باروری در دهه ۱۳۵۰ به علت این است که در ساختار سنی - تحصیلی کشور، بیشتر زنان یا بیسواد بودند و یا تحصیلات پایینی داشتند. برعکس در پایان دهه ۱۳۷۰، به علت افزایش سواد و تحصیلات زنان، ترکیب سنی - تحصیلی متفاوتی نسبت به گذشته در کشور حاکم بود و همین موضوع تاثیر قابل توجهی در پایین بودن سطح باروری داشت. برخی مطالعات نشان میدهد عامل سطح تحصیلات هنوز تعیین کننده مهمی برای سطوح باروری به حساب میآید و اشتغال نیز به نسبت ۲۰ سال قبل و نیز در بین کوهورتهای کنونی به نسبت کوهورتهایی که پیشتر دوران فرزندآوری خود را پشت سر گذاشتهاند، نقش تعیین کنندهتری در میزان و الگوی فرزندآوری دارد.
با توجه به بالا بودن سطح تحصیلات در ایران، انتظار میرود در آینده باروری زنان تحصیل کرده به ویژه زنان شاغل، تاثیر قابل توجهی در سطح و الگوی باروری داشته باشد. تدوین مقررات و قوانین حمایتی برای فرزندآوری که امکان ترکیب ادامه تحصیل، اشتغال و فرزندآوری را فراهم کند، در تثبیت یا افزایش نسبی باروری موثر خواهد بود.
روند و الگوی تنظیم و کنترل باروری
در دهه ۱۳۴۰، ایران همانند اکثر کشورهای در حال توسعه سیاست تنظیم خانواده را پذیرفت و به طور رسمی متعهد به ترویج و ارائه خدمات برنامه شد. نتایج اولین مطالعه باروری در سال ۱۳۵۵ نشان داد که حدود ۲۶ درصد زنان همسردار، از یکی از روشهای مدرن پیشگیری از بارداری استفاده میکردند. گسترش اولین برنامه تنظیم خانواده به شهرستانها و نقاط روستایی در نیمه دوم دهه ۱۳۵۰ همراه با توسعه اجتماعی، سطح باروری را اندکی کاهش داد و گزارشهای سالیانه وزارت بهداشت حاکی از افزایش مستمر تعداد استفاده کنندگان از وسایل پیشگیری از بارداری مانند قرص و لوازم پیشگیری از بارداری بود. بعد از انقلاب اسلامی ارائه خدمات برنامه تنظیم خانواده تقریبا متوقف شد و تا سالهای پایانی دهه ۱۳۶۰ این برنامه از تخصیص بودجه سالیانه بخش بهداشت حذف شد.
در پایان دهه ۱۳۶۰، برنامه تنظیم خانواده مجددا احیا شد و بودجه اختصاصی برای گسترش و تقویت آن در سیستم بهداشت و درمان کشور در نظر گرفته شد. قبل از اجرای همهگیر این برنامه، وزارت بهداشت در سال ۱۳۶۸ با اجرای یک بررسی کشوری، وضعیت موجود استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری را در زنان همسردار ۴۹-۱۵ ساله تمام استانها مطالعه کرد و متعهد شد سالیانه وضعیت پیشگیری از بارداری را مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج حاصل از آن نشان داد که حدود ۴۹ درصد زنان همسردار از یک نوع روش پیشگیری از بارداری مدرن استفاده میکردند. بررسیهای سالیانه وزارت بهداشت حاکی از آن است که بعد از توسعه و تقویت برنامه تنظیم خانواده و ارائه رایگان وسایل و روشهای جراحی پیشگیری از بارداری در سراسر کشور، شیوع استفاده از روشهای مدرن پیشگیری به حدود ۵۴ درصد تا نیمه دهه ۱۳۷۰ رسید و در این زمان به نصف کاهش یافته بود.
این موضوع به این معنا بود که سایر برنامههای توسعه اجتماعی و فرهنگی در کاهش باروری نقش بسزایی داشتند. مطالعات بعدی نشان میدهد که میزان استفاده از وسایل مدرن پیشگیری از بارداری از نیمه دوم ۱۳۷۰ به بعد افزایش چندانی نداشته و این میزان بین ۵۵ تا ۵۸ درصد در نوسان بوده است. این مسئله حاکی از آن است که خانوادههای ایرانی برای خود برنامهریزی داشته و علاوه بر آن خانوادهها در این سالها همچنان به داشتن بیش از یک فرزند تمایل دارند.
دادههای اولین مطالعه جامع سیمای جمعیت و سلامت در جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۹ نشانگر رسیدن باروری به حدود سطح جانشینی بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل همین دادهها، شیوع استفاده از روشهای مدرن پیشگیری از بارداری را معادل ۵۶ درصد زنان همسردار در سنین باروری ایرانی ساکن کشور به دست آورد که این رقم با میزان محاسبه شده در سال ۱۳۷۶ تفاوتی نداشت.
نتایج بررسی شاخصهای چندگانه سلامت و جمعیت در ایران در سال ۱۳۸۹ رقمی مشابه را برآورد کرد، اگرچه در این سالها ترکیب روشهای مدرن پیشگیری از بارداری در استفاده کنندگان تا حدودی تغییر کرده و میزان استفاده از روشهای طولانی اثر بیشتر شده است.
در هر حال در بازه زمانی مذکور، مطالعات حاکی از آن است که بیشترین شیوع استفاده از روشهای سنتی در استانهای تهران و گیلان که دارای پایینترین سطح باروری در کشور هستند، مشاهده میشود. این موضوع به این معناست که زوجین ایرانی در امر کنترل باروری خود مصمم بوده و حتی با اتکابه روش سنتی و طبیعی از وقوع حاملگی ناخواسته و یا نابهنگام اجتناب میکنند.