ای رود همیشه زنده امروز چرا؟/ از برف، برای خود کفن دوختهای
شاعر طنزپرداز اصفهانی گفت: از همه مردم میخواهم بهجای اصطلاح استندآپ کمدی، از معادل آن یعنی «برپاخند» استفاده کنند.
شاعر طنزپرداز اصفهانی گفت: از همه مردم میخواهم بهجای اصطلاح استندآپ کمدی، از معادل آن یعنی «برپاخند» استفاده کنند.
به گزارش ایمنا، سعید بیابانکی، مجری برنامه شب شعر طنز اصفهان که شامگاه پنجشنبه 6 اردیبهشتماه به مناسبت هفته فرهنگی اصفهان و به همت مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان وابسته به سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در باغ غدیر برگزار شد، ضمن ابراز خرسندی از برگزاری هفته فرهنگی اصفهان در اردیبهشتماه گفت: در این ماه، تولد، مرگ و بزرگداشت بسیاری از شاعران بزرگ ما گنجانده شده، ازجمله شیخ اجل سعدی شیرازی که روزنامه گاردین در سال 2017، کتاب «گلستان» او را بهعنوان یکی از ده کتاب برتر جهان معرفی کرد.
وی در ابتدای برنامه با خواندن چهار کلمه «نیسان»، «آبگرمکن»، «کوزه» و «صندلی»، از حاضران خواست تا پایان برنامه، شعر یا نثر طنزی با این چهار واژه بنویسند و خود، در فواصل برنامه، آنها را خواند.
بیابانکی، با خواندن جملاتی مثل: «قطعات سوخته شما را خریداریم» یا «جوشکاری برادران رضایی بهجز حسن» که صنعت «کژتابی» داشت و آنها را در آگهی روزنامه یا مکانهای شهری پیدا کرده بود، خطاب به همه اعلام کرد: اگر جایی به این اسامی برخوردید، یادداشت کنید و برای من بفرستید، چراکه برای تکمیل مجموعهای با این موضوع، به آنها نیاز دارم.
فرشته قائمی، نخستین شاعری بود که پشت تریبون این نشست رفت و شعری با موضوع «سانسور» خواند. این بیتهای شعر او، مورد تشویق بسیار تماشاگران قرار گرفت:
«چون که دارد لفظ زن را در هجای اولش/ رفت نامحرم سر زنبیل، سانسورش کنید/ این خبرها را که خانه قیمتش بالاست یا/ ارز دارد وضع هردنبیل، سانسورش کنید/ رشدمان خیلی، تورم کم، بنابراین بهجاست/ نصف صنعت شد اگر تعطیل، سانسورش کنید/ شایعه گشته که کامل خشک شد زایندهرود/ هست تبلیغات، سانسورش کنید»
علی سلیمیان هم شعری در مورد ترافیک خواند و پس از آن، نقیضهای بر شعر فاضل نظری را با مطلع: «بیلشکریم، حوصله شرح قصه نیست» و با موضوع ازدواج قرائت کرد.
محمود سلطانی متخلص به آذین هم، با تاکید به اینکه به علت بر سر کار بودن دولت تدبیر و امید، وظیفه همه ما امید دادن به مردم است، شعری را خواند که ترسیم وضعیت بسیار خوب ایران در سال 1404 بود و آن را چنین ختم کرد:
«هر چند برای ما که بودیم/ مظلوم طی قرون و اعصار/ آسوده و در رفاه بودن/ کاری است بسی شگفت و دشوار/ اما چه کنیم چارهای نیست/ باید برویم زیر این بار/ مشروط بر این که تا به آن سال/ یعنی که هزار و چارصد و چار/ مردم همه دق نکرده باشند/ از ذوق زیاد و شوق سرشار»
وی با خنده خطاب به مسئولان شهر گفت: اصفهان تاکنون 13 خواهرخوانده پیدا کرده و مسئولان شهری، سخت به دنبال چهاردهمی هستند. همانطور که همه میدانید، دخترداری و خواهرداری هم سخت است، بنابراین خواهش میکنم که مسئولان برای این شهر، فکر شوهر هم باشند.
علی فردوسی، رزیتا کریمی، علی شوش، آرش فرهنگپژوه و یوسف خوشنظر، دیگر شاعرانی بودند که شعرهایی با موضوع متروی اصفهان، خشک شدن زایندهرود، بیآبی، مشکلات ازدواج، حمایت از کالای ایرانی و بالا رفتن قیمت ارز و دلار خواندند و جواد مدنی نیز یک استندآپ کمدی با موضوع اتوبوس شهری اجرا کرد.
فریبا زمانی هم با خواندن شعری که سالها پیش، هنگام بارش برف در اصفهان سروده بود، گفت: از آن زمان که این شعر را سرودهام، دیگر برفی در این شهر نباریده و به همین سبب خودم را کنترل کردهام که در مورد باران، شعری نگویم.
شعر او به این شرح بود:
«در سینه خود خاطره اندوختهای/ با غصه مردمت تو هم سوختهای/ ای رود همیشه زنده امروز چرا؟/ از برف، برای خود کفن دوختهای؟»
نعمتالله طالبی، شاعر پیشکسوت اصفهانی هم با خواندن این بیتها، همه حاضران را از ته دل خنداند:
«از آمدن عید خبر آوردند/ بنگر که چهسان دل مرا آزردند/ آجیل نگو حقوق یک ماهم را/ اقوام همان دو روز اول خوردند»
سعید بیابانکی پس از شنیدن شعرهای زیبای محمدجواد واعظ که 19 سال بیشتر نداشت، گفت: من اصفهان را به ظهور یک شاعر حاذق نوید میدهم. او با خواندن این بیتها هم به برنامه پرشور و شوق شب شعر طنز اصفهان پایان داد:
«نه تعهد لازم است و نه تخصص، گوش کن/ پست میخواهی بگیری، پاچهخواری لازم است/ واقعا بعضی مدیران، وقتشان مثل طلاست/ درنتیجه دکترای افتخاری لازم است»
به گزارش خبرنگار ایمنا، فریده روشن، رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان و مهدی مزروعی، عضور شورای اسلامی اصفهان نیز در این مراسم حضور داشتند.